شوشان - عبدالرحمن نیک سرشت:
دیشب با یکی از فعالان سیاسی استان خوزستان دعوت یکی از بزرگان روستای ابوهاون واقع در شهرستان باوی بودیم که البته در خلال سفر چند بار از راه اصلی منحرف و دست آخر توانستیم به کمک راهنما، جاده های دسترسی خاکی و به یمن چراغ های روشن روستا سر قرار خود با تاخیری نسبتا طولانی حضور بهم رسانیم.
البته، در بین راه توفیقی نیز حاصل شد که در مورد مباحث استراتژیک از جمله متافیزیک انسان خوزی و وجود وصلت های سیاسی فرهنگ سوز بپردازیم.
م. الف. به آذین در قسمت گفتار مترجم کتاب اتللو می گوید؛ ویلیام شکسپیر در این نمایشنامه تاکید بر مسایلی دارد که از حیث اخلاقی و جنبه های روانشناختی گره حوداث را در جایی قرار می دهند که نقطه ی جوش تراژدی را در دل خود می پروراند. آنجا که اجتماع سه عامل مهم یعنی، تمایل به فریبکاری سیاسی، سادگی مبتنی بر بی خبری و عدم ایمان به نابرازندگی خویش دست در دست هم می دهند تا بحران های خفته را بیدار و غیر قابل مهار کنند.
دقیقا، از همین نقطه به بعد مسیر آینده پژوهی توسعه خوزستان بعنوان استانی برخوردار و ثروتمند با مردمانی فقیر در گفتمان مقاومت از درون بحول محور مباحث آسیب شناسانه ای از این دست کلید می خورند تا متافیزیک انسان خوزی در تناسب با توسعه پایدار، رشد یافتگی، تبعیض گریزی و فقرزدایی شکل بگیرد.
به هرحال، وقتی به ریشه حوداث شهریور سال گذشته در خوزستان بدلیل کسری آب رودخانه کرخه، که مجب تلف شدن گاومیش ها و خشک شدن مزارع شده یک نگاه اجمالی می کنیم و بعد متعاقب آن، به ضرورت وجود یک استاندار ویژه باسط الید متمرکز می شویم عملا می بینیم که نسخه ی تجویزی طبیب مورد نظر پس زده می شود که در واقع، این روند تعجب برانگیز، مشکوک و غیر قابل باور جلوه می نماید که چرا، سیستم ایمنی ساختارهای اجتماعی جامعه خوزستانی این قدر تضعیف شده عمل می کنند.؟ که تاب هیچ مقاومتی را در تقابل با بحرانها را ندارند.!
در آن شب کذایی در بحبوحه سرگشتگی جاده های خاکی و انحراف از مسیر اصلی ما در مورد نسبت های موجود اجتماعی انسان خوزی می اندیشیدیم که براساس وصلت های سیاسی، ساده اندیشی های مفت بازانه و سیاست های مزورانه در فقدان ایمان به برازندگی خویش برقرار می گردند.