شوشان - دکتر فاضل خمیسی:
بهترین داورانِ عملکرد سازمان ها «مردم» هستند ، اصولاً فلسفه ی وجودی هر نهاد یا سازمانی خدمت رسانی به مردم است و اگر اکثریت مردم از سازمانی رضایت داشته باشند بمعنای موفقیت و در غیراینصورت شکست سازمانی محسوب میشود، شاید بدین دلیل ، در حال حاضر موسسات نظر سنجی مستقل، از اجزاء لاینفک سازمانها بشمار آمده و بودجه های هنگفت صرف نظرسنجی ها میشود.
داوری جامعه نسبت به عملکرد مسوولان، در واقع نوعی اندیشیدن جمعی است که شایسته است به آن اهمیت داده و بعنوان هدف غایی مورد توجه قرار داده شود.
با این مدخل موجز، باید گفت که اهداف نهادی ، فراتر از منفعت فردی، گروهی یا جناح بندی سیاسی یا صنفی است، زیرا بقای یک سازمان به موفقیت های آن بستگی داشته و در غیراینصورت یا در گذر زمان باعث حذف و یا موجب میشود سازمان به پوسته ای توخالی و فاقد کارکرد تبدیل شود.
امروزه و در حالی که ذهنیت های اجتماعی بسط داده شده ، سه عامل مدیریتی :
الف: وجدان
ب: اندیشه
ج: خلاقیت
بعنوان ارکان پویایی و روزآمد شدن سازمانها مورد توجه جدی قرار داده شده که فقدان هر کدام باعث رکود و حتی فساد را بدنبال خواهد داشت.
هر چند شرح کامل هر یک از این سه حوزه شرحی بسیط را طالب است که در حوصله ی این جستار نمی گنجد اما به اختصار باید گفت که وجدان همانا گفتگوی فرد با خویشتن در خلوت و داوری خویش است که در متون دینی ما به عنوان محاسبه ی نفس وارد شده و به قضاوت نشینی فرد در خصوص عملکرد خود قابل تعبیر است ، در این محاسبه ی اخلاقی طبیعی است افراد وجدان مدار از قبول یا ادامه خدمت در نهادی که توانایی مدیریتِ کیفی آنرا نداشته باشند انصراف داده و فضا را برای افراد توانمند مهیا میسازند ، دومی : داشتن اندیشه و ادراکی سازمانی فراتر از هوش متوسطی است که در سازمان مشغول به خدمت هستند و سومی: توانایی افزودن بر داشته های سازمانی است بطوریکه این داشته ها باعث خلق مفاهیمی جدید و بدیع در سازمان تحت تصدی گردد.
هر چند ممکن است برخی خُرده بگیرند که این روش و شروط آرمانشهر و انتزاعی است اما از آنجا که جهان ، میدان رقابت است باید اعتراف نمود ، نبود هر کدام از پایه ها نه تنها منجر به سقوط بلکه باعث شکست ساختارهایی است که دود ناپیدای آن در دراز مدت دامن جامعه را خواهد گرفت.