شوشان - عبدالرحمن نیک سرشت :
اعضای دولت سیزدهم ، بویژه جناب آقای رئیسی، انگار فراموش کردند که به خاطر وجود چه مصائبی در سپهر سیاست ایران ایجاب شدند. آری، آن مصیبت های خانمانسوز عبارتند از ؛ سبکسری سیاسی، بی انضباطی مالی و عدالت گریزی که میراث دولت های پیشین هستند و در حقیقت مطالبه ی برحق ملت ایران در انتخابات ریاست جمهوری۱۴۰۰، مبارزه با فساد، عدالت گستری و ایجاد نظم و انضباط مالی در سیستم های اقتصادی کشور بود.
تقریبا یک چنین حجم گسترده از مطالبات مردمی و نیز اهدافی که خود رئیسی در همین راستا، از سال ۹۶ در تنوره سیاسی همواره می دمید .در بزنگاه تاریخی موجب شد تا مردم لقب سید محرومان را به ایشان بدهند و ایشان نیز برای انجام این فریضه ی مهم سرکار آمد.
به هر طریق هنوز یک سال از عمر دولت سیزدهم نگذشته که شوربختانه می بینیم که اوضاع اقتصادی کشور در بخش تورم و گرانی علاوه بر این که کاهش نیافته بلکه سیر صعودی فزاینده تری نسبت به دولت روحانی به خود گرفته اند .
خلاصه، از همه ی این مسایل که بگذریم از تنها کسی که در کابینه امید می رفت، در تحقق این شعارهای انقلابی، جناب آقای رئیسی را کمک نماید. در واقع رقیب انتخاباتی وی، یعنی؛ دکتر محسن رضایی بوده که در این چند دهه، برنامه های اقتصادی مدونی را ارائه کرده بود و در بحبوحه ی انتخابات ۱۴۰۰ چند بار خود آقای رئیسی در مناظرات با تائید و اشاره به آن برنامه ها، همچنین اقبال نشان داده بود و همانگونه که همگان دیدند بعد از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری، جناب آقای رئیسی از دکتر محسن رضایی برای تصدی معاونت اقتصادی در کابینه دعوت بعمل آوردند و باز همگان دیدند چرا و چگونه عده ای از این انتخاب استقبال نکردند و عملا وی را در تصمیم گیری های مهم و اعمال اراده مبتنی بر انحصار زدایی از ساختارهای اقتصادی کشور ناکام گذاشتند و عملا، مخالفان، با این حرکت های تمامیت خواه خود، بطور شاخص، نادانسته از دکتر محسن رضایی نسبت به پدیداری وضع موجود اقتصادی رفع اتهام نمودند.
لذا، حذف او از کمیسیون های اقتصادی و یا دولت، نمی تواند هیچگونه بار حیثیتی برای ایشان در پیشگاه تاریخ و افکار عمومی داشته باشد چون عقل سلیم بر تائید این مساله صحه می گذارد. اما این قضیه برای محذوفین وی برعکس است بخاطر این که، با این حذف و اضافه ها در کابینه، نه به خود و نه به رئیسی هیچ کمکی نمی کنند، بلکه ضربه هم می زنند چون ذره ای، تاثیردر بهبود وضع اقتصادی و معیشتی مردم بوجود نمی آورند . زیرا، مساله ی لاینحل اصلی هنوز به قوت خود پا برجاست یعنی؛ حلقه ی مفقوده، براستی همان عدم شجاعت لازم و وجود اراده ای استوار دولت سیزدهم مبنی بر انحصار زدایی از اقتصاد و اصلاح ساختاری اقتصادی کشور می باشد. آری، همین عواملی که رئیسی و رضایی را در ۱۴۰۰ به بعد به هم پیوند داده بود.