شوشان - سامان فرجی بیرگانی :
حادثه تصادف رانندگی امروز صبح شوشتر ۱۶ کشته و هشت زخمی به جاگذاشت ، ده نفر از کشته ها زن و شش نفر مرد هستند، جاده کم عرض با پیچ تند و فاقد علایم رانندگی، فاقد جدا کننده و امکانات هشدار دهنده، راکبان مینی بوس قدیمی را به تنه تریلر حمل ماسه کوبید و ده ها خانواده داغدار شدند.
ابعاد این حادثه آنچنان برای شهر کوچک شوشتر تکان دهنده است ، که مثلا هم اکنون سردخانه شوشتر گنجایش اینهمه فوتی در یک روز ندارد و درتابستان سوزان خوزستان، برخی جنازه ها در یک اتاق با دستگاه خنک کولر نگهداری میشوند یعنی در مخیله کسی نمی گنجید که روزی چنین حادثه خونباری در این گوشه رقم بخورد، اما ابعاد فاجعه انوقت تکان دهنده تر است که بدانیم کشته ها اغلب زن و همه از اهالی یک روستا هستند، روستای کول جاز سابق، و شرافت جدید،
این زنان در این وقت صبح همگی کجا می رفتند؟ ایا به سفری تفریحی می رفتند؟ تکان دهنده ترین قسمت ماجرا ان است که بدانیم، اغلب کشته ها زنانی بودند که به همراه بستگان خود، به محل کار بر سر مزارع زمینداران دیگر می رفتند، کارگرانی در سنین ۱۶-۴۰سال بودند، یکی از جنازه ها دختری جوان با دمپایی های پلاستیکی و کلاه آفتابگیری در کنارش، جنازه دیگر متعلق به مادری است که فرزندی در بغل دارد ، آیا این زن و کودک همکارگران فصلی مزارع بودند؟
کسی چه می داند، در پس این حادثه دلخراش کدام ستم تاریخی نهفته است؟ اهالی کوله جاز ترکیبی از ساکنان روستاهای سابق دیمچه ، رانده شدگان طرح های کشت وصنعت در دهه پنجاه، ودسته ای دیگر عشایر یکجا نشین شده ی نه توی، آرپناه و تنگ هتی هستند، عشایر بختیاری فاقد زمین و زراعت شده ، فاقد سرمایه و فاقد دامی که بدون هیچگونه برنامه ریزی برای معیشتشان، در این نقطه اسکان داده شده و به امان خدا رها شده اند، صدها تن از زنان کارگر مزارع امروز ، مادران و همسران اشخاصی رانده شده از موطن قبلی و سکنی یافته در نقطه ای دیگر، اینها نسل دوم آن عشایر منکوب شده اند و محصول سیاست های خرد کننده و فرودست کننده ای است که در سالهای قبل رخ داد، حادثه تصادف امروز محصول سو مدیریت دیگر، تصادف امروز فاجعه ای است که یاد فاجعه های مدیریتی گذشته را زنده می کند.