امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
از کنار جاده ساحلی اهواز که بگذری در فاصله ی قلیان هایی که به ردیف صف کشیده اند نفس ات بند می آید. یکی می گوید بد است و دیگری می گوید جاذبه توریستی دارد. در اهواز بعضی از رستوران ها از قلیان برای تبلیغ و فروش غذاهایشان استفاده می کنند. رستوران هایی که اداره بهداشت آن ها را تهدید به پلمپ کرده پشت میزهایشان نمایشگاهی از انواع قلیان به راه انداخته اند؛ نمایشگاهی با انواع طعم ها.
این که در ایران قدیم از شاهان تا گدایان قلیان می کشیدند شکی نیست ولی امروزه در کشیدن قلیان ، بزرگی و کوچکی از مد افتاده و هر دستی به آن آویزان می شود ؛ از دست های نوجوانی 14 ساله گرفته تا دست های پیرمردی 70 ساله.
با دو سیب ، هلو و پرتقال شروع می شود... پک اول را که زدی انگار مشکلات ات هم دود کردی و به هوا سپردی. با هر پک انگار بغضی از درونت را بیرون می ریزی. صدایت کمی به خس خس می خورد. انگار همه چیز حتی سلامت ات به این می ارزد. ارزان می فروشی و گران می خری... دنیاست دیگر جای معامله ، یکی می دهد دیگری می رباید ما دادیم زندگی را همراه آرزوهایش دادیم و یک نفردیگر ربایید... بالاخره تا دار مکافات فاصله ای هست ، نیست ؟
نگاهم به نگاهش می خورد. سن زیادی ندارد. 25 تا 30 سال بیشتر نباید داشته باشد. می گوید که برای تفریح در جاده ساحلی قلیان می کشد . برای خنده دود دهانش را سمت ام پرتاب می کند. با دست دود را از جلو چشمانم می پرانم. می گویم ریه هایت هم شکل این دود شده ... می گوید به جهنم ! دوباره پک می زند نگاهش را قایم می کند ولی سرخی چشمانش را می بینم.
دهان پر دودش را به سمت ام خالی می کند می گویم از حرفت زدنت پیداست که با سوادی با تلخندی می گوید فوق لیسانس !