شوشان - عبدالرحمن نیک سرشت :
بدون تردید وجود ارشاد پلیسی نمایانگر تحجر مبتنی برعدم درک درست از راهکارهای اجرایی در جهت مقابله با هنجارشکنی های اخلاقی است که خود معلول ابر منکرات اجرایی چند، از جمله تورم، فقر، اختلاس، فساد مالی_اداری و دیگر ناکارآمدهای توام با ریاکاری می باشند. یعنی؛ همان مجموعه علت هایی که مسبب از دست رفتن اعتماد عمومی در ساماندهی یک نظام ارزشی می گردند که در نهایت مقبولیت مردمی از نظام را سلب می نمایند.
القصه، از آنجایی که فلسفه ی پدیداری نظام جمهوری اسلامی بر پایه ی عصری شدن فهم دین استوار می باشد.در نتیجه بدیهی است که حیات آن نظام در گرو توسعه و گسترش این مولفه باشد و نظام جمهوری اسلامی باید بتواند مشکلش را با عقلانیت امروز حل کند.
به هر حال چنانچه اگر متولیان امر مبارزه با علت را وانهند و به مقابله با معلول بپردازند. اتوماتیک وار چرخه های اجرایی به تولید قربانی(دزد، بزه کار، روسپی، اراذل، اوباش، هنجارشکن) مبادرت می ورزند که این خود بدتر از بی حجابی و بدحجابی می باشند که امروز همچون تحریم و دیگر فشارهای بازدارنده از سوی دشمنان اهرمی برای شورش و عصیان اجتماعی تبدیل شده است که در خبرها می خوانیم؛ سازمان سیا، بیشتر از یک ژنرال روی اقدامات مسیح علی نژاد حساب باز کرده است و مرتب موساد و همکاران منطقه ایش دنبال نقشه کشی ، دسیسه و غائله آفرینی های هنجار شکنانه بواسطه ی یارگیری از طریق گروه های قربانی شونده اجتماع (اوباش، اراذل، روسپیان، قمه کش ها، خفت گیران، باج خوران) در بخش حجاب و عفاف می گردند و بطور طبیعی گسترش رسانه های سایبری و سایر پوشش های خبری و همچنین سیر شتابنده ی جهانی شدن و جاذبه های فرهنگ لیبرالیستی غرب و شیوع آن در نسل جوان در فقدان سازوکارهای فرهنگ ملی_دینی
را نباید به عنوان یک مسئله جدا از موارد بالا، بعنوان آسیب های مهلک نادیده انگاشت و صرفا نمی شود با اقدامات ارشاد پلیسی در این جنگ گسترده دل خوش نمود و بسیار ساده اندیشانه و متحجرانه به دنبال مبارزه با معلول بپردازیم. باید متولیان امر این موارد را بعنوان یک مجموعه مصائب فرض نمایند و جمله آن را با همه ی اضلاعش ببینند، زیرا، نمی شود با این کارکرد اجتماعی نامطلوب در حکمرانی که اخلاق اجتماعی را با ناکارآمدی، ریا، دروغ و اختلاس نابود کرده است در این جنگ مرئی و نامریی بسیار پیچیده دوام آورد و بعد انتظار داشته باشیم تا نسل جوان طالب تجدد به توصیه های اخلاقی نظام گوش جان فرا دهند.
در حقیقت امروز بی حجابی و بدحجابی هرچند زیبنده ی جامعه اسلامی نیست اما نباید آن را بی عفتی فرض نمود. چون مخالفان نظام جمهوری اسلامی هزینه های کلانی در این خصوص کرده اند تا خیلی نرم و مخرب، بی حجابی و بدحجابی را بعنوان عکسالعمل و واکنشی منفی به حکمرانی نامطلوب مبدل نمایند. که از قضا تا حدودی در انجام این هدف موفق شدند که پرمسلم است با سلاح پوسیده و قدیمی(ارشاد پلیسی) که خود کارکردی معکوس و ناخواسته به نفع دشمن دارد نمی توان پیرروز میدان شد. چون اگر می خواهید بی حجابی را حل کنید. متولیان امر، باید نخست با تحجر و متحجرین درون نظام مبارزه کنند و خود نیز از حرکات متحجرانه پرهیز نمایند و وفاداران صدیق و روشن ضمیر حامی پروسه ی عصری شدن فهم دین را جهت گفتمان سازی های فرهنگی دعوت به کار کنند تا از این رهگذر زیربناهای اخلاق را پایه ریزی کنند، زیرا، آب از سرچشمه گل آلود است، همانا، با معلول مبازه کردن آب در هاون کوبیدن است در حالی که علت را رها کرده اید و به معلول چسبیده اید.
الغرض، نظام جمهوری اسلامی ، تنها با گسترش پروسه ی عصری شدن فهم دین مبتنی بر گفتمان سازی های فرهنگی ساختارمند می تواند از هیبت یک حکمرانی نامطلوب قربانی گیر خارج شود و سپس نسبت به قربانیان اجتماعی ملاطفت نشان دهد، زیرا، مقابله از طریق خشونت صرفا مسکن است و در دراز مدت نتایج نومید کننده خود را نشان می دهد.