شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۰۹۷۳۰
تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۴۰۱ - ۱۵:۳۶
تصفیه‌خانه‌های آب اهواز و خوزستان مبتنی بر نشانه‌شناسی برداشت آب از کارون طراحی، تجهیز و اجرایی شده‌اند، از این رو ضرورت دارد نسبت به بازطراحی این تصفیه‌خانه‌ها که اکنون
شوشان - محمد مالی :
نخستین بار نام «بهادری جهرمی» را لابه‌لای مباحث کلاب‌هاوسی شنیدم و برایم جالب بود که یک جوان، آن‌چنان متعصبانه به دفاع از لایه‌های زنگار گرفته برخاسته است با رنگ و بویی آکادمیک و شیوه‌ و فرمی برآمده از رهیافت‌های مدرن و جوهری سنتی و محافظه‌کارانه: متناقض‌نما.
دولت سیزدهم مستقر شد و دوباره نام جهرمی را شنیدم؛ به عنوان سخنگو. و پس از آن بود که پُرحرفی‌هایی ورای جایگاه سخنگویی؛ که یحتمل ناشی از سویه‌های سیاسی‌اش باشد تا وظایفی که بر عهده دارد، او را در صدر خبرها آورد. باز هم محتوا همان بود و فرم همان. گرچه در این دوران، شوربختانه شاهدیم که فرم کلام جهرمی هم دارد از فضای آکادمیک خارج و به گفتمان سیاسی‌اش می‌پیوندد. پسرفتی که از غلبه علاقه به جایگاه و بازتولید قدرت می‌آید و نه پاسداشت حقیقت. از این جهت او را در حال اُفت و زوال می‌بینم و خیرخواهانه می‌خواهم راه آمده از یک حقوقدان تا سخنگویی یک جریان را بازنگری کند و بداند زمانی اوج می‌گیرد که از آموخته‌های تئوریک در کالبد مُرده، رانتی و فسیل‌شده «سیاست ایرانی» بدمد نه آن‌که علم‌اش را واگذارد و بایسته‌های سیاسی را جایگزین نماید.
در این میانه اما، چندین بار به دلیل برخی گزارش‌ها و مطالب انتقادی‌ام از وضعیت خوزستان؛ افرادی از جانب سخنگو تماس گرفتند و پیگیر ماجراها شدند. به عینه می‌دیدم که دارد تلاش خود را می‌کند. هر چند «خیلی» از پیگیری‌های صورت گرفته رضایت شخصی نداشتم و آن را ناامید کننده می‌پنداشتم و من را یاد جایگاه حاشیه‌ای روابط عمومی در سازمان‌ها و ساختارهای ایرانی می‌انداخت. با این همه، معتقدم آن تلاش‌های آقای سخنگو برای حل مشکلات مردم، صادقانه و دلسوزانه بود و آن را از رسانه‌ای نشدن آن‌ها می‌فهمیدم. این البته نقطه احترام‌برانگیز در زیِ جهرمی است که باید در قبیله مسئولین ایرانی تکثیر شود.
غرض این‌که پس از توییت‌هایم که از اواخر سه‌شنبه (10 آبان) خبر از آلودگی آب شُرب کلانشهر اهواز می‌داد، بازهم فردی از جانب ایشان تماس گرفت و نظر من را ‌خواست. آلودگی آب اهواز از روز پنجشنبه تا جمعه 13 آبان ادامه داشت. همزمان کمی تحقیق کردم و به نتایجی دست یافتم. البته شنیدم که حدأقل دو گروه از جانب دولت برای آسیب‌شناسی این اتفاق عازم اهواز شده‌اند. از نتایج تحقیقات آن‌ها بی‌خبرم اما یافته‌های خود را این‌جا به اشتراک می‌گذارم. چراکه دانستن حق مردم است.
1. سطح استاندارد کدورت آب آشامیدنی بر اساس استاندارد شماره ۱۰۵۳ سازمان ملّی استاندارد مقدار ۵ بر حسب NTU است. امروزه نیروهای الکترومغناطیسی الکترونیکی (نفلومتریک) از ابزارهای بسیار ساده برای اندازه‌گیری کدورت می‌باشد. در محدوده روهای 12 و 11 آبان، میزان تیرگی آب دز، انتقالی از طرح غدیر به (تصفیه‌خانه‌های 1 و 2) اهواز از  محدوده 250NTU  عبور می‌کند.
2. بر اساس اطلاع دقیق من، محرز است که نوع تیرگی آب دز (آب انتقال یافته در طرح غدیر به اهواز) در آن محدوده زمانی، مربوط به ذرّات معلق و گِل و لای نبوده و به دلیل انتقال آب آلوده به بقایای گیاهی حاوی رنگدانه و دارای مواد آلی از میزان بی‌سابقه 58 PPM فراتر رفته است. گفتنی است سختی آب مبتنی بر تعیین مقادیر کاتیون‌های مختلف برحسب میلی‌گرم بر لیتر برحسب کربنات کلسیم محاسبه و بیان می‌گردد که معمولاً برحسب ppm بیان می‌شود. متأسفانه سختی آب غدیر در محدوده اهواز در آن بازه زمانی به هیچ عنوان با مواد شیمیایی منعقد کننده قابل کنترل نبوده است. توجه کنید که میزان استاندارد میزان مواد الی بر حسب PPM باید صفر باشد اما تا 5 PPM هم قابل قبول است.
3. پس از این بوده است که آبفا اهواز، (وقتی بر اساس آزمایشات، سختی و کدورت آب واصله از غدیر مشخص می‌شود و راهی جز قطع آن نمی‌ماند چون نه مواد شمیایی منعقد کننده تزریقی توفیقی داشتند و نه ماندآب) تصمیم به قطع آب غدیر و استفاده از آب کارون برای شُرب اهواز می‌نماید. آب کارونی که در آن زمان بیش از 10000ntu کدورت داشته است. مشکل اما بعد آن (پس از حدود  12 ساعت تقریباً از عصر جمعه 13 آبان) با شستشوی لوله‌ها، مخازن و کلایرفایرها حل می‌شود.
4. اما پیشنهاداتی که به ذهن من می‌رسد این است که اول پایش و کنترل شیمیایی آب غدیر در محل برداشت (یا در آبگیر دز، یا در تأسیسات و تلمبه‌خانه ام‌الدبس) نه به وسیله ماهی (این را یک کُد بدانید) بلکه با استقرار آزمایشگاه‌های مجهز صورت گیرد.
5. دوم، می‌پذیرم و همه باید بدانند اگر طرح غدیر نبود همین امسال در جنوب خوزستان با خشکی کرخه و کارون، یک فاجعه عظیم انسانی رخ می‌داد و تبعات چنین فاجعه‌ای اصلاً برای من معلوم نیست! بنابراین باید بر طرح فوق‌استراتژیک غدیر به‌طور مداوم نظارت شود. طرحی که در دو سال گذشته باعث آبدار شدن حداقل 1000 روستا در خوزستان شد و به نظر من دولت «دیوانه» است که نتوانسته این کار بزرگ را به اطلاع مردم برساند.
6. سوم تأکیدی است! فرآیند پایش و کنترل کیفی آب ارسالی طرح غدیر باید با استفاده از آخرین تکنولوژی‌های روز علمی دنیا در محل برداشت صورت گیرد. چرا که در صورت اطلاع از آلودگی آب ساعت‌ها فرصت هست که این مسأله مهم به سمع کارشناسان آب اهواز (به عنوان بهره‌بردار) جهت اتخاذ تصمیم برسد. نه این‌که در اهواز متوجه آلودگی‌ای شویم که ساعت‌ها قبل رخ داده است و قابل پیش‌بینی و قاعدتاً پیشگیری بوده است. 
7. چهارم؛ حتماً باید در خصوص گندزدایی یا کلرزنی آب ارسالی از طرح غدیر و سایر نقاط به اهواز فکری کرد.
8. تصفیه‌خانه‌های آب اهواز و خوزستان مبتنی بر نشانه‌شناسی برداشت آب از کارون طراحی، تجهیز و اجرایی شده‌اند، از این رو ضرورت دارد نسبت به بازطراحی این تصفیه‌خانه‌ها که اکنون تحت پوشش آب غدیر قرار گرفته‌اند، اقدام شود.
9. مردم اهواز طی روزهای 11، 12 آبان ماه در شرایط بسیار بحرانی (بدون اطلاع قبلی) قرار داشتند. وضعیت کیفیت آب باعث شد هزینه‌های زیادی به سبب آلودگی فیلترهای دستگاه‌های تصفیه آب و مخازن ذخیره موجود در منازل بر آن‌ها تحمیل شود. دولت و وزارت نیرو به نحوی این هزینه‌ها را جبران کنند.
10. هیچ دلیلی نمی‌بینم در خوزستان؛ تأمین کننده آب خام  (سازمان آب و برق) و تصفیه کننده و تحویل دهنده آب شرب  به مردم (آبفا) دو مجموعه باشند، بهتر است هر دو این کارها به آبفای استان خوزستان واگذار شود که در ارتباط مستقیم با مردم است و از این پس، نهاد پاسخگویی یکی و مشخص باشد.
و در پایان این‌که مردم اهواز و خوزستان مظلوم‌اند و البته به خوبی می‌دانند عقب‌ماندگی آن‌ها در حوزه برخورداری از خدمات عمومی، تاریخی است. به داد دل این مردم برسید.


نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار