شوشان - مهدی مکارمی / دانشجوی دکتری جامعه شناسی :
اینکه بخش های گسترده ای از مردم از وضعیت موجود نارضایتی دارند تردیدی نیست و هم مسئولان و هم نخبگان اجتماعی به این موضوع اذعان دارند.
این نارضایتی ها به انحاء مختلف بروز پیدا می کند، و در شرایط خاصی و با وقوع یک رخداد یا حادثه قابلیت آن را پیدا می کند که به یک مساله اجتماعی و سیاسی تبدیل شده و آنچنان که شاهد بوده ایم به فضای عمومی و کف خیابان هم کشیده شود.
در این شرایط قابل انکار نیست که دشمنان این آب و خاک هم از آب گل آلود ماهی بگیرند و به انحاء مختلف تلاش کنند شرایط را سمت رادیکال تر شدن وضعیت ببرند، نقشی که برخی رسانه های فارسی زبان بیگانه مانند ایران اینترنشنال (در غیاب رسانه های حرفه ای مستقل و ضعف جدی و تک صدایی موجود در رسانه ملی و پایین بودن سرمایه اجتماعی آن)، در چنین شرایطی برعهده می گیرند همین است.
در این میان باید در اینکه اقدامات تروریستی-مانند آنچه در شیراز شاهدش بودیم- با چه هدفی صورت می گیرند، تامل نمود. به نظر می رسد اینگونه اقدامات برای آنست که صدای مردم و مطالبات شان شنیده نشود و هرگونه امکان ایجاد و تقویت ارتباط میان بخش هایی از جامعه که به وضعیت اقتصادی، سیاسی و یا اجتماعی انتقاد و اعتراض دارند با مسئولان و تصمیم سازان کشور را از بین ببرند و زمینه هرگونه اصلاح و بهبودی را از میان بردارند تا شرایط پیش آمده به امر خیری ختم نشود. در واقع اینگونه اقدامات به مثابه نوعی پارازیت و نویز در رابطه با این هدف می تواند انجام شده باشد که هر گونه رفع مشکلات، آشتی پذیری و ترمیم رابطه و پر کردن برخی شکافها را منتفی کند و با عصبانی کردن همه طرفها فضا را رادیکال تر کند و بخش های معترض در جامعه و مسئولان صدای هم را نشنوند، مطالبات مردم نادیده و ناشنیده گرفته شود و بعد هم در چنین فضایی این تردید را ایجاد کنند که چنین اتفاقی از سوی طرف مقابل ایجاد شده، در این میان عده ای مانند ماجرای شیراز آنرا به نظام نسبت بدهند و آنرا القا کنند و از طرفی هم برخوردها و اصطکاکها میان دولت-ملت را افزایش دهند و سطح تنش را بالاتر ببرند.
واقعیت آنست که ادامه وضع موجود پیش آمده نمی تواند منجر به امر خیری شود و همه دلسوزان و کسانی که قلب شان برای این آب و خاک می تپد بویژه آنهایی که صاحب نفوذ، صاحب منصب و دارای مرجعیت سیاسی و اجتماعی هستند و نخبگان و مصلحان اجتماعی با پذیرش و فهم زمینه ها و بسترهای بروز شرایطی که در این دوماه شاهدش بودیم، برای حل مساله آستین بالا بزنند و با درنظر گرفتن و تدوین بسته ای اصلاحی برای ایجاد تغییر در روندها، رویکردها و ساختارهای تصمیم گیری و تصمیم سازی و برداشتن گام های عملی و ایجاد امیدواری برای بهبود وضعیت موجود و درک تبعات محدود کردن ساحت سیاست و نظام تصمیم سازی و اداره کشور به طیفی خاص و محدود و اصلاح این رویکرد، زمینه های سوءاستفاده دشمنان قسم خورده این آب و خاک را از بین ببرند. جدی گرفتن مطالبات عمومی و شنیدن صدای بخش های مختلف جامعه و رسیدن به فهم مشترک و یک کنش ارتباطی مبتنی بر تفاهم و اشتراک نظر بر سر اصلاح روند موجود و بهره گیری و میدان دادن به همه نیروهای اجتماعی و سیاسی دلسوز فارغ از نگاههای تنگ نظرانه جناحی و سیاسی، همان چیزی است که دشمنان ما همه تلاش شان را برای اتفاق نیفتادنش بکار می گیرد و سعی می کنند در شنیدن صدای مردم و شکل گیری یک عقلانیت ارتباطی پارازیت ایجاد کنند و در شکاف ایجاد شده و عمق دادن به آن و به تاخیر افتادن مداوم حل مساله، بهره برداری های سوء خود را پی بگیرد.