شوشان - غفور کریمی :
سال 2023 در حالی آغاز شده است که جهان بی محابا با اقدامات و خودخواهی های دول قدرتمند در حال نزدیک شدن به لبه پرتگاه نیستی و شمارش معکوس شروع جنگ جهانی سوم است ، در این بین سازمانی که در پی احساس خلا جهانی و در پی نمود فجایع جنگ دوم به وسیله پیروزمندان جنگ تاسیس شده بود خود آلت دست همان قدرت ها و تامین اهداف و مطامع آنها شده است سازمانی که هدفش ترویج دموکراسی و صلح بوده اسیر سرپنجه زورمندان معدودی شده است.
هفتاد و هشت سال از تاسیس سازمان ملل سپری شده است ، در این مدت این سازمان نقش قابل توجهی در نظام بین المللی ایفا نموده است لیکن اینک با سپری شدن دهه سوم هزاره سوم به خوبی مشخص شده است که تنوع و پیچیدگی های امنیتی متوجه نظام بین المللی بسیار بیشتر از زمان تدوین منشور ملل متحد در سال 1945 است بر اساس نظر اکثر کشورهای عضو و منتقدین نظم حاکم بر منشور ملل متحد ، این سازمان از قدرت و اراده لازم جهت مواجهه با بحران ها و تهدیدات موجود و فراروی هزاره پیش رو ، برخوردار نیست بنابراین لازم است به صورتی اصولی و با اجماع ملل عضو سازمان ساختار آن باز تعریف شود. هر سازمان نیز مانند هر موجود زنده ای در گذر زمان و در رویارویی با پدیده های تازه نیازمند تحول و تغییرات روشن است سازمان در سال 1945 برای رهایی انسان ها از فاجعه جنگ ، حفظ و ترویج صلح، رفع گرسنگی و دیگر اهداف متعالی و غایی که آروزی همیشگی بشر بوده ، تاسیس شده است تجارب ارزنده بشر و درک خطر جنگ و قحطی ، گرسنگی و بیماری مطلبید که سازمانی به دور از مطامع جنگ طلبان دنیا را مدیریت و کنترل نماید اما بررسی شناسنامه جهان از بدو تاسیس سازمان ملل تا کنون مبین این گزاره است که این آرزو به واسطه مطامع همان به ظاهر صلح طلبان بر باد رفته است. سازمانی که می باید احترام مردمان کل گیتی را برانگیزد و اعتماد به آن سازمان و اقدامات آن را افزایش دهد.
رکن اساسی این سازمان یعنی شورای امنیت در این سالها توسط پنج کشور به گروگان گرفته شده است ، طی این سال ها شیوه تصمیم گیری در شورای امنیت، دستخوش تغییری نشده است و غنمیت جنگی آنان (حق وتو) دست نخورده مانده است این مسئله این سوال را به ذهن می آورد که این همه شور ، همهمه و هیاهوی این دول علی الخصوص ایالات متحده ، در خصوص ترویج و توسعه دموکراسی در سطح جهان برای چیست؟
شوربختانه برای رفع این نارسایی بنیادین و رفع قحطی دموکراسی در مهمترین ستون این سازمان پر طمطراق چاره ای اندیشیده نشده یا به بیان دیگر از چاره جویی ها جلوگیری شده است. بی گمان حق وتو و نبود دموکراسی در شورای امنیت مانع از دستیابی به توافقات مثبت و پیگیری آرمان های بدوی در زمان تاسیس سازمان و حرکت به سوی صلح و امنیت پایدار جهان خواهد شد. پیشینه تاریخی حکایت از تنظیم و تدوین قطعنامه های بسیار دارد که به علت وتوی یک قدرت ناکام مانده و جامعه ملل ناگزیر متحمل خسارت های سنگین شده است.
با یک نگاه اجمالی به اقدامات یکجانبه آمریکا که خود را پرچم دارو پیش قراول دموکراسی و کلانتر عالم می داند، می توان به این نتیجه رسید که ایالات متحده پرهیزی ندارد از اینکه سرزمینی را به خاک و خون بکشد، نخبگان سیاسی عالم و عصاره آزادی خواهی های ملت ها را حذف فیزیکی نماید و با غرور و نخوت به اقدام خود ببالد لیکن از پذیرش ابتدایی ترین اصول دموکراسی در شورای امنیت خودداری می نماید.
بی شک مطالعه روند تدوین منشور سازمان ملل متحد و چگونگی فعالیت این سازمان و ترکیب ساختاری آن نشان می دهد این سازمان برای دستیابی به اهداف و آرمان های مندرج در منشور خود نیازمند پالایش در اخذ تصمیم و انجام اصلاحات محتوایی و ساختاری بسیاری است زیرا هیات موسس آن که قدرت های موسوم به پی پنج می باشند و برای خود امتیازاتی را لحاظ کرده اند که اصرار افراط گرایانه به حفظ این امتیاز نا به حق، مانع از تحقق اهداف و آرمان های منشور و پوزخندی به حقوق سایر ملل است.