آفت و بیماری شوراها

شهر از مشکلات متعدد و مزمن چند ده ساله و به دلایل مختلف در رنج است . به نحویکه صبر و آستانه تحمل مردم را بشدت پایین آورده است .دلایل بسیاری برای این عقب ماندگی ها وجود دارد .
  ولی به اذعان بسیاری از مطلعین بخش مهمی از این ایرادات ناشی از سوء عملکرد و عدم همدلی و بعضاً سهم خواهی برخی از اعضای شورا در طی سالیان متمادی و ادوار شوراهای شهر بوده است، موضوعی که در تمامی شهرهای کشور و در مقادیر مختلف وجود دارد .
 مهمترین امتیاز  و قدرت شوراها که همان استفاده از ظرفیت نخبه گانی می‌باشد، به دلیل مشکلات درون شورایی تبدیل به بزرگترین چالش شورا شده است .
به زبانی دیگر شوراها  دچار نوعی بیماری خود ساخته و مزمن شده اند.
دو عنصر اساسی در زمینه درمان هر بیماری شامل:
۱- پذیرش بیماری و اشکال از سوی بیمار
۲- اصلاح از درون برای درمان بیماری
که اساسا این موضوع سخت ترین بخش درمان است .
باور اینکه عیب از من است و بایستی از خودم شروع کنم سخت ترین قسمت درمان است ..
بعضی فکر می کنند با اصلاحات بیرونی و یا جابجایی شهرداران می توانند سبب ایجاد همدلی و همگرایی شورا می شوند. کافی است یک نیم نگاهی به عملکرد شوراهای قبلی داشته باشیم تا به اثرات ناشی از این تفکر پی ببریم  ..

بله تعدادی از دوستان به درستی بیان نمودند که شورا دچار بیماری  چند دستگی شده است .  ولی علت اساسی آن  را در بیرون شورا جستجو می‌کنند. گرچه عوامل بیرونی نیز موثرند  ولی عوامل درونی به مراتب موثرترند. و عدم پرداختن و اصلاح خود در ادوار گذشته شورا نیز مطرح بوده و از جمله مهمترین چالش ها بوده است.
 به همین علت تا موانع و اشکالات درونی مرتفع نگردد امکان حل مسائل بیرونی و حتی شهرداری‌ها امکان‌پذیر نبوده و نیست .
این عدم انسجام و همدلی درونی سبب شده است که:
۱- صحن شوراها که بایستی جلوه گر همدلی و همگرایی و امید به آینده در مردم باشد تبدیل به میدان نبرد قدرت، نزاع ، توهین، تهدید و تنزل شان و جایگاه‌ شوراها شده است .
۲- زمینه نفوذ و حضور افراد و جریان‌های غیر انقلابی و افراد ناشایست در نظام اداری شوراها را فراهم نموده است .

۳- کاهش اعتماد عمومی مردم به جریان انقلابی و اسلامی  را در پی داشته و دارد .

با چنین نگاه غیر واقعی در شوراها و نفوذ جریان‌های غیر انقلابی و دنیا پرست و نارضایتی و فشارهای  بیش از حد مردمی . شوراهای مختلف در جهت اصلاح مشکلات شهری،چاره کار را تنها در عزل و نصب شهرداران مختلف جستجو کرده و می کنند،به نحویکه دریک بازهه زمانی دوازده ساله در شهر اهواز ۱۷شهردار  و سرپرست شهرداری عزل و نصب شده است .

دوستان و همکاران
اگر قرار بود که با جابجایی شهرداران مشکلات شهر و مردم حل شود . شورای قبل که تعدادی از آنان که در این زمینه تجارب بیشتری داشتند  می‌بایست به نتایج  مطلوب می‌رسیدند .
ما بایستی ایراد و بیماری خود را بپذیریم و و برای درمان  علت بیماری قبل از آنکه عوامل بیرونی را درمان کنیم . به  اصلاح موضوعات  درونی سیستم خود برسیم .
ما باید بپذیریم که جلسات علنی صحن شورا بایستی تابلو و آینه همگرایی جبهه انقلاب  و شور و نشاط اجتماعی باشد.

بایستی بپذیریم مهمترین وظیفه شورا حفظ انسجام وهمدلی درون خود است و بپذیریم که عزت و آبروی جریان انقلابی بر هر امر مهم دیگری ترجیح دارد

 و در این میدان  برد و باخت و یا به کرسی نشتن نظرات یک گروه و کنار رفتن گروه دیگر اصولاً بی معنا  ودور از منطق و عقلانیت است .... اگر کار برای خدا باشد. تنها و تنها  کار صادقانه برای مردم و عزت و اعتبار جریان انقلابی و اسلامی مهم است
مردم عزیز
یکی از ملاک‌های بسیار مهم ارزیابی شوراها و علی الخصوص نیست رئیسه شورا . نه فریادهای بلند و آتشین اعضای شورا و نه بیان هر موضوع شعاری دیگر است .
بلکه تنها و تنها میزان ارزیابی هر شورای  میزان پایبندی عملی آنان در کنترل خود و ایجاد همدلی و انسجام درون سازمانی و با رعایت اصول اخلاقی. دینی و اسلامی و رعایت قوانین است .
که بر هر مهم دیگری و حتی انتخاب شهردار و ارزیابی عملکرد شهرداری مهمتر است.