شوشان ـ حسن دادخواه :
اگر بپذیریم که در لابلای آموزهها و رفتارها بلکه تکالیف و مناسک دینی، نشانههای رمزی و سمبلهای مفهومی بسیاری قابل احساس و مشاهده است و مفاهیم موجود در نشانهها، متغیر است و با گذر زمان، مفاهیم نو و تازه ای به خود می گیرد و مومنان و پژوهشگران در دوره ها و بلکه سرزمینهای گوناگون، درک متفاوتی از آن نشانه ها می توانند داشته باشند، بر این پایه، برداشت و خوانش از متون و مناسک و آموزههای رفتاری مذهبی، دائم در تغییر و تحول است و مغهوم نو و جدیدی از آنها می توان به دست آورد!
روزه داری، از جمله تکالیف و رفتارهای دینی است که بر اساس نوع انجام و واجبات و محرمات ان، سرشار از نشانه هاست و در هر دوره ای این نشانه ها، مفهوم ویژه ای در بر دارد.
به یاد دارم که در دهه های پیشتر، روزه داری، وسیله و بهانه و تمرینی شمرده می شد که روزه داران، طی آن، درک بهتری از گرسنگی گرسنگان جامعه پیدا می کنند و زمینه کمک و دستگیری از آنان، آماده می گردد و مقدمه ای است برای ریشه کنی فقر ! ولی بعدها نزد ما نوجوانان دیروز و میان سالان امروز روشن شد که ریشه کنی فقر، نیازمند برنامه ریزی است و با کمکهای موردی و شخصی، بهبودی اقتصادی محقق نمی شود!
بعدها متوجه شدیم که فقر فقط فقر در تغذیه و نداشتن خوراکی و غذای کافی نیست بلکه در دنیای امروزی، نداشتن مسکن، بهداشت، آموزش و وسائل اولیه برای یک زندگانی متوسط و آبرومندانه همگی از مصادیق فقیر بودن است.
گمان می کردیم که نخوردن و نیاشامیدنِ آگاهانه و شب زنده داری و ایستادن به عبادات، به نوعی بی توجهی به مادیات و امور دنیوی است و اینگونه، انسانِ روزه دار خود را برای طاهر و پاک نگهداشتن روح و روان آماده و از این رهگذر، مصرف مواد خوراکی کاهش پیدا می کند در حالی که روزه داری، عملا فاصله انداختن میان وعده های غذایی است و از حجم مواد مصرفی یکدروزه دار نه تنها کم نمی شود بلکه به جهت جبران آن ساعاتی که آب و غذا مصرف نمی کند، لازم است خوراکی با پروتئن بیشتر مصرف نماید!
به رغم این که دسته هایی از مسلمانان جامعه ایرانی همه ساله در ماه رمضان، روزهدار هستند ولی همه ما معترف و معترض هستیم که چرا روح و اخلاق جمعی جامعه فرونشسته است و اعتماد متقابل میان افراد کمتر گشته است و انواع و اقسام آسیبهای رفتاری و اخلاقی در جامعه ما، روز به روز بیشتر می شود!
خواندن مداوم قرآن همواره قرین و همراه ماه روزه داری بوده است چنانچه گویی ماه روزه داری افزون بر خودداری از خوردن و آشامیدن، ماه خواندن مداوم قرآن نیز هست و روزه و خواندن قرآن، توامان هستند. بی گمان، ماه روزه داری و فضای معنوی آن، فرصت مناسبی را برای اختصاص وقت مناسب برای خواندن قرآن ، به دست می دهد ولی شاید تداوم خواندن قرآن را بتوان نشانه ای بر لزوم بالا بردن آگاهی های دینی و مطالعه در حوزههای مورد نیاز یک مسلمان روزهدار، تفسیر نمود.
برگزاری نماز به صورت جمعی و جماعت در مساجد و خواندن جمعی و به شکل گروهی قرآن و شرکت در جمع آوری کمک برای نیازمندان در ماه رمضان، با تحولات زمانه و لزوم شکل دهی به گروه های پراکنده مردم، از نشانه های جذاب در زندگی و زیست شهری مردمانی است که به تنهایی نمی توانند بخش های از چرخ زندگی خویش را به حرکت درآورند. این ماه ، فرصتی برای یادآوری به این نکته است که از محدوده انگاره های فردی و تلقی های شخصی باید بیرون آمد و با دیگر اجزای جامعه همراه گردید! شاید تلقی از اعتکاف به عنوان خصوصی و شخصیترین نوع عبادت را در این چهارچوب، بتوان رنگ و صیغه دیگری بخشید!
در هر حال، در فرآیند تغییرات تدریجی در زندگانی و حرکت مداوم جامعه، به نظر می رسد که تحول در نشانه شناسی های دینی، ضروری و در راستای مفید دانستن و هویت بخشیدن تازه و نو به واقعیت دینداری است!