شوشان ـ مجتبی حلالی :
نخست: رجبعلی خیاط مستاجری داشت که از آنها، ماهانه 20 ریال اجاره دریافت می کرد. زن و شوهری جوان. آنها پس از مدتی بچه دار شدند.
رجبعلی خیاط به دیدارشان رفت و گفت: مبارکتان باشد، از این ماه اجاره تان 18 ریال می شود و آن دو ریال را برای فرزند نو رسیده تان هزینه کنید. قبل از رفتن، 2 ریال از جیبش درآورد و بعنوان کادو تقدیم کرد و گفت این دو ریال هم از اجاره ماه قبل کسر کردم و بعنوان هدیه تقدیم می کنم.
اگرچه داستان مربوط به سالها قبل است، اما در همین دوره و بعنوان مثال در دوران کرونا خیلی ها دست به چنین اقدامات جوانمردانه ای زدند. خیلی ها دست یاری و کمک به سمت هم نوع بردند و با عدم دریافت و یا کاهش قابل توجه اجاره سعی کردند روحیه و اخلاق هم نوع دوستی را زنده نگاه دارند و این یعنی کمک همچنان در جامعه زنده است.
دوم: چه بسیار خانواده های آبرومندی که در بند سختی و مشکلات اقتصادی و معیشتی گرفتارند و در کنارش هر ساله استرس و دغدغه خانه اجاره ای خود را هم یدک می کشند. گاه برای افزایش مبلغ پیش و گاه برای افزایش کرایه ماهانه، بدتر از اینها مستاجری دیگر است که حاضر به افزایش بالاتر مبلغ رهن و اجاره ظاهر شده و به احتمال خانه را تصاحب خواهد کرد.
سوم: واقعیت دقیقا همین است، برای خانه دار شدن رهی صد ساله نیاز است. برای خانه دار شدن! سرشار می شویم از انواع قرض و بدهی و قسط و فروش طلا و خودرو و ... که اگر میسر و قیمت ها دچار انفجار نشوند.
اما خانه دار شدن برا آن دسته از افراد که دچار مشکلند و اندک درآمدی دارند؛ هرگز نیاندیشند. رویای دور و دست نیافتنی یعنی همین. بی انگیزگی و گاه کم آوردن هم یعنی همین.
اینکه هر سال اجاره نشین باید آماده افزایش قطعی مبلغ رهن و احتمال تعیین اجاره ماهانه باشد، بواقع برای خانواده های مستاجر سخت و استرس زاست.
چهارم: دولت اما طرحی ارایه کرد. وام ودیعه مسکن. برای افرادی که خانه و زمین و یا ملکی بنامشان نیست. در کلانشهر اهواز 150 میلیون تومان می توان دریافت کرد و اکنون پس از راضی کردن صاحبخانه اینبار نوبت به بانک ها می رسد. بانک هایی که بعضا رفتاری بواقع دور از شان با شهروندان و متقاضیان دارند.
پنجم: رییس بانک مرکزی به صراحت می گوید برای دریافت وام یک ضامن کافی است، اما بسیاری شعب برای اقساط 4 میلیون تومانی 2 ضامن می خواهند. در کنارش انواع سخت گیری ها برای متقاضی وجود دارد، مانند کسر از حقوق و یا اگر بازاری و کاسب باشید که استشهاد و پرینت حساب و غیره هم می خواهند. پس از روزها دوندگی و تکمیل پرونده، مجدد بررسی و اینبار سفته را طلب می کنند. سفته که تهیه شد، ممکن است به ضامنین مجدد رجوع کنند و همه این روال و مدارکی که همان ابتدا می توانست مشخص باشد، تاریخ پرداخت وام را به ماه و ماه های بعد موکول می کند. اکنون که همه چیز تمام است، گاه با بی تفاوتی می گویند: برو تا خبرت کنیم، صدها نفر در نوبتند و معلوم نیست چه زمانی نوبتت شود.
ششم: جالب آنکه اینگونه تعریف کرد که پس از تکمیل همه هرچه خواستند، پرونده را مجدد بررسی کردند و اینبار گفتند چرا قولنامه در پرونده نیست؟ قولنامه ای که دیگر در سامانه خودنویس وزارت راه و شهرسازی بهمراه کد رهگیری و تماما سامانه ای درحال انجام است. لذا همان کد رهگیری کفایت می کند.
چه آنکه صاحب خانه در انتظار افزایش مبلغ پیش است، مستاجر وعده داده که وام در حال پرداخت است، و اینگونه مستاجر از سوی صاحب خانه و بانک در فشار و ناراحتی و بی انگیزگی قرار می گیرد.
هفتم: تصور کنید! این دغدغه ها از سوی یک پیک موتوری روایت می شوند. صاحب خانه مبلغ پیش 100 میلیونی را200 و اجاره 1 میلیون را به 3 میلیون تومان افزایش داده. درآمد ماهانه اش بین 15 تا 20 میلیون تومان است. یک پسر 10 ساله هم دارد. صبح از خانه خارج و تا پاسی از شب دوندگی می کند. 2 ماه قبل از اتمام قرارداد صاحب خانه از طریق بنگاه املاک پیغام خود را ارسال کرده و اگر نتواند تامین کند، جایش را به مستاجری دیگر می دهد.
هشتم: اکنون او باید در تلاش برای درآمد روزانه باشد و یا بدنبال سخت گیری های بانک؟ پس از روزها دوندگی برای تکمیل مدارک! آیا بانک با او و شرایط سختی که در آن گرفتار است، همراهی می کند؟ تا هفته قبل که برایم تعریف می کرد، یکماه از تکمیل پرونده اش گذشته و بانک هیچ توجهی ندارد. اگر نگویم با اخم و بد رفتاری اما با لحنی نا مناسب پاسخ می دهند که گفتیم برو خودمان خبر می دهیم. آیا درکی از شرایط او و خانواده شان دارند؟
موضوع وام ودیعه مسکن بی شک برای آرامش و حمایت مستاجرین است که گاه صاحب خانه ها و گاه بانک ها مغایر حمایت و آرامش مستاجرین رفتار می کنند.
پایان: مرحوم رجبعلی خیاط جمله ای عجیب و قابل تامل دارد: اینکه اگر انسان تنها به اندازه یک عقرب از عقاب الهی بترسد، همه امور عالم اصلاح می شوند.