چِندشم می شود از لکۀ انگشت دروغ…!!!

شوشان ـ  محمد شریفی :

دولتی رفت و دولتی دیگر آمد، بازهم شور و غوغا و هیاهو بر سر اینکه چه کسی استاندار خوزستان می شود؟بپا شد!! طبالان بر طبل تخریب و افترا، برای بیدارباش بهانه جویان منفعت طلب و از خدا بی خبر کوبیدند و بر سر گشاد سُرنا ناشیانه هُف کردند به کرنا و تیشه بر شیشه نازک احساس مردم زدند،مردمی که آسمان دلشان بارانی است،باز هـــــم در بازار مکاره سیاست بحث رفتن استاندار و آمدن والی جدید داغ شد،و بعضی ها را خیال "برداشــــت” هر دسته و جناح و قوم قبیله دست بکار شدند که آدم خودشان را بر کُرسی دارالاماره بنشانند …و هر کدام برای حذف دگری با انواع حربه و شایعه و لجن پراکنی آسمان ریسمانی بافتند که دل آدم را به درد می آورد،وقتی نگاهی گذرا به فضای مسموم و ملتهب فضای مجازی می اندازم از خودم چِندِشم می گیرد،

"چِندشم می شود از لکۀ انگشت دروغ…!!!”

آن که میگفت که احساس مرا می فهمد ….

کو کجا رفت که احساس مرا خوب فروخت…” بخشی از جریان به اصطلاح "سیاسی” با اشاعه ی یک سری اطلاعات گمراه‌کننده و اغراق‌آمیز با قلب واقعیت و دست کاری در حقایق در راستای تصویر سازی نادرست از گزینه های مطرح استانداری خوزستان با حربه ترور شخصیت و زدن انگ افترا، تلاش در مایوس سازی مردم داشته و دارند، متاسفانه این بدعت شوم در خوزستان پیشینه‌ای طولانی دارد،جریاناتی که منافع فردی یا گروهی شان را با طرح گزینه های قوی در خطر می دیدند و می بینند، با اتخاذ روش تخریب به قصد منزوی و بدور کردن چهره های بومی در معادلات قدرت چهره ی نازیبایی از خوزستان به نمایش گذاشتند،ماحصل این اقدام در نهایت شاید ختم به این بشود که دولت روی گزینه ی غیربومی تمرکز بکند، یکی از دلایلی که چهره های علمی و کارآمد از پذیرش مسئولیت در خوزستان امنتاع می کنند،وحشت آنها از تخریب و فضای مسموم و ملتهبی است که دامن این استان را گرفته است، خود زنی و تخریب داشته ها و سرمایه های علمی و فکری استان که هنر نیست،عظیم ترین و بزرگترین آسمانخراش های جهان در عرض چند ساعت قابل تخریب و ویران کردن هستند، آنچه مهم است احداث بنا هست نه ویران کردن بنا، ما به مردم استانمان بد کردیم، چهره ی نازیبایی از نخبه ها و کارگزاران خوزستانی به نمایش گذاشتیم، جلوی رشدشان را گرفتیم ، در هیچ وزارتخانه و نهادی هیچ نیروی خوزستانی حتی در حد کارشناسی نداریم، راستی چرا؟؟ چند نفر تحت عنوان گزینه ی استانداری مطرح شدند، برای تخریبشان چه شداد و بیدادی که نکریم،مخاطبین من آنهایی هستند که پشت پرده پروژه تخریب را مدیریت می کنند و آنهایی که دانسته یا ندانسته بر تنور افترا و تخریب هیزم می اندازند تا تنور گرم و شعله ور باقی بماند.من موافق نقد سازنده و دلسوزانه هستم ، اما بین نقد و تخریب صد گز رَسَن فاصله و تفاوت هست، بجای تخریب فرهنگ تعامل و مطالبه گری را نهادینه کنیم.