شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۱۱۶۵۸
تاریخ انتشار: ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۴:۲۰

شوشان ـ فائزه رحیمی مقدم :


پس از سفری که «ولادیمیر پوتین» به جمهوری آذربایجان داشته است، موضوع تأکید طرفین بر از سرگیری کریدور مورد مناقشه «زنگزور»، مجدداً به صدر اخبار بازگشت. همان‌طور که پژوهشگران روابط بین‌الملل بارها تأکید داشته‌اند، تکمیل فرآیند صلح میان آذربایجان و ارمنستان آن هم با میانجی­گری غرب به‌ویژه آمریکا و شکل‌گیری وضعیت جدید در قفقاز جنوبی، در عین حال که به مثابه خط قرمزی برای مسکو می‌باشد، تأمین‌کننده‌ی منافع واشنگتن محسوب می‌شود. بنابراین روسیه تلاش دارد تا از موضوع کریدور زنگزور به‌عنوان اهرم کلیدی برای ممانعت از پیشرفت مذاکرات صلح تحت هدایت و مدیریت غرب یا حداقل به تعویق انداختن این جریان استفاده کند.

توجه و تمرکز بر موضوع مورد اشاره در شرایطی صورت پذیرفته است که ایران به صراحت و به دفعات، مخالفت جدی خود را با ساخت این کریدور و هر مورد دیگری که منجر به تغییر در نقشه‌های ژئوپلیتیک منطقه شود، اعلام کرده است؛ اما نباید فراموش کرد که مهم‌ترین خطر شکل‌گیری این کریدور برای ایران، از یک سو پذیرش حاکمیت باکو توسط ایروان بر زنگزور و از سوی دیگر صرف‌نظر کردن ارمنستان از حق حاکمیتی خود می‌باشد. اتفاقی که مواجهه با آن مستلزم اتخاذ سیاست و تصمیم هوشمندانه است.

علاوه بر کشورهایی که به‌صورت مستقیم در این موضوع دخیل هستند، چین نیز از جمله کنشگرانی است که به واسطه‌ی سیاست‌هایی که در طول سال‌ها و حتی دهه‌های گذشته دنبال کرده است، با شدت و ضعف از این موضوع تأثیر می‌پذیرد.

به این نکته نیز باید توجه داشت که گرچه در حال حاضر پکن فاقد هرگونه چشم انداز راهبردی بلندمدت در قبال قفقاز جنوبی است، ولی با این حال، اگر منطقه خاصی وجود داشته باشد که چین نگاه ژئوپلیتیک به آن داشته باشد، قطعاً آن موقعیت جغرافیایی، قفقاز جنوبی است؛ جایی که کوتاه‌ترین مسیر رسیدن چین به اروپا را در خود دارد. با توجه به این مسئله، می‌توان چنین اظهار داشت که طی سال‌های گذشته این انگاره بیش از پیش برای چینی‌ها اثبات شده است که وابستگی به تعداد محدودی از مسیرها می‌تواند در طولانی‌مدت مضر باشد (توجه داشته باشیم که با وقوع جنگ در اوکراین، کریدور شمالی از طریق روسیه و بلاروس اهمیت خود را تا حدود زیادی از دست داد) و اینکه مقوله ترانزیت نه‌تنها می‌تواند ابزاری برای نفوذ باشد، بلکه می‌تواند مسئولیتی هوشمندانه در سبد گزینه‌های دولت‌های خارجی هنگام مذاکره با پکن باشد.

در شرایط کنونی گرچه چین در فضای تحولات پدیدار شده در اوکراین، موقعیت کریدور میانی را تقویت شده می‌داند، ولی همزمان با رقابت ژئوپلیتیکی سه قدرت مسکو ، تهران و آنکارا مواجه شده است. در چنین شرایطی اگر پکن بی‌گدار به آب بزند و وارد تحولات منطقه شود، به ناچار به رقابتی ورود خواهد کرد که در آن وزنه‌های سنگین منطقه‌ای در یک سوی تحولات قرار دارند و این امر به نوبه خود موجب خواهد شد تا برای پکن بازی با حاصل جمع جبری صفر رقم بخورد.

چین از طریق کریدور میانی با ایجاد زنگزور، بسیار منتفع خواهد شد و آن کریدور می‌تواند مسیری برای اتصال به اروپا باشد؛ کریدور میانی یا مسیر حمل‌ونقل بین‌المللی ترانس خزر)TITR(، همچنین می‌توان به‌عنوان یک طرح توسعه نهادی چندجانبه در نظر گرفت که شبکه‌های حمل‌ونقل ریلی چین و اتحادیه اروپا را از طریق آسیای مرکزی، قفقاز، ترکیه و اروپای شرقی به هم متصل می‌کند.

ارتباطاتی که چین با کشورهای حوزه قفقاز دارد و تعریفی که از مسیرهای جاده ابریشم داده است، با نوع نگاه ایران هم‌خوانی ندارد و بر آن منطبق نیست و در صورت فعال شدن کریدور میانی، برجسته شدن بیش از پیش جایگاه ژئوپلیتیکی قزاقستان را به دنبال خواهد داشت؛ به این دلیل که با عبور از قزاقستان و قفقاز جنوبی، کالاهای چینی تقریباً با کاهش نصف زمان مسیر دریایی، به بازار اتحادیه اروپا خواهند رسید.

با وجود اهمیت کریدور مذکور برای چین، در شرایط کنونی سناریوی محتمل آن است که پکن فعلا نظاره‌گر شرایط منطقه باشد تا اینکه بخواهد تمایلات خود را به صراحت هویدا سازد و از یکی از طرفین حمایت نماید؛ البته به نظر می‌رسد که ببر کاغذی در عرصه‌ی نظام جهانی، به راه‌اندازی کریدور زنگزور متمایل است.

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار