امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان ـ نخستین جلسه تالار
گفتوگو با موضوع رخدادهای اخیر سوریه با حضور جمعی از کارشناسان، اساتید برجسته
دانشگاهی و نخبگان خوزستانی برگزار شد. در ابتدای این جلسه امید حلالی، فعال رسانه
خوزستان با اشاره به اجرای نشستهای هماندیشی و گفتوگو محور با ابعاد ملی،
استانی و محلی، اظهار کرد: در تلاشیم تا با برپایی این نشستها جامعه سنتیمان را
که مبتنی بر مونولوگ و تکگویی است، به جامعه دیالوگ محور تبدیل کنیم. این گفتگوها
صرفاً میان قطبهای همسو با سلایق یکسان نیست، بلکه برای رسیدن به میانگین رفتاری
و اندیشهای در استان نیازمند تبادل نظر افراد غیر همسو با نظرات متفاوت هستیم.
حلالی به وحدت جامعه ایرانی در عین کثرت و دوپارگی جامعه اشاره داشت و عنوان کرد: مسئله دوپارگی جامعه در آوردگاههای دیگری خود را نشان میدهد در اینجا نقش کنشگران و نخبگان مشخص میشود؛ زیرا باید با پافشاری به روی نظراتشان، نگذارند که میان جامعه فاصلهای ایجاد شود.
وی یکی از ارکان سیاست خارجی و راهبردی نظام مقدس جمهوری اسلامی را محور مقاومت دانست و بیان کرد: ماجرای محور مقاومت پس از دفاع اهالی غزه در مقابل رژیم غاصب صهیونیستی وارد دور تندی شده است، این اتفاقات منجر به ویرانی شمال غزه، درگیری حزب الله و شهادت رهبران بزرگ و عالی رتبه آن و سپس مسئله سوریه شد، با وجود آنکه بحران پیشین سوریه حدود ١٠ الی ١٢ سال به طول انجامید اما اتفاقات فعلی با سرعت عجیبی رخ داد.
مدیر مسئول روزنامه سراسری راوی ملت افزود: بررسی چرایی و چگونگی رخدادهای سوریه به عنوان نظامی که سابقه میدانی، جنگی و شناخت گروههای تروریستی را داشت اما به یکباره از پا درآمد و گفتمان تندرو و تکفیری بر آن غالب شد، باید انجام شود، زیرا اتفاقات اخیر جای تأمل دارند.
این فعال رسانهای با طرح این سوال که آیا
رخدادهای اخیر سوریه بر جمهوری اسلامی اثر خواهد داشت یا خیر، ادامه داد: قطعاً
اثرگذار خواهد بود؛ بنابراین در دوره کنونی برای تصمیمسازیها باید نگاهها به
سخنان رهبر معظم انقلاب به عنوان مرجع اصلی تصمیمگیری کشور و سپس بررسی گزیده
نظرات نخبگان و کارشناسان باشد تا به تحلیل جامعی درخصوص رخدادهای اخیر سوریه
برسیم و اثرات آن را بر جامعه ایرانی بررسی کنیم.
همچنین حاج ابراهیم عچرش خاطر نشان کرد: حوادث ١۵ ماه اخیر که از ماجرای غزه در تاریخ ٧ اکتبر کلید خورد، تبعاتی بر جای گذاشت، نخست با توجه به نگاه تاریخی که وجود داشت، معتقد بودند که رژیم صهیونسیتی جنگهای خود را در مدت زمان کوتاهی به پایان میرساند و این نخستین محاسبه غلطی بود که در آن دوران انجام شد.
وی به دستاوردها و زیانهای جنگ غزه اشاره داشت و تصریح کرد: این جنگ با وجود آنکه منجر به شهادت و زخمی شدن جمع کثیری از مردم مظلوم غزه و از بین رفتن تمامی زیرساختهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شد و مقاومت را از آن ساختار محکم و منسجم خود خارج کرد اما دو دستاورد بزرگ داشت.
عچرش با بیان اینکه تحرکات و جنایات رژیم منحوس صهیونیستی در جنگ با غزه برای جامعه جهانی مایه خجالت است، ابراز داشت: سکوت جامعه جهانی نسبت به نسلکشی و جنابات رژیم صهیونسیتی در غزه مایه ننگ است.
به گفته تحلیل گر مسائل منطقه پس از داستان دروغین هولوکاست تمام تمرکز تبلیغات غرب مبتنی بر این شده بود که اسرائیل را کشوری اخلاقی، دموکراتیک، اسطوره و مظلوم جلوه دهند و معتقد بودند که نقطه سنجش دموکراسی را تنها در اسرائیل میتوان دید؛ پیش از آن نیز پیمان ابراهیم را با چند کشور به صورت پنهانی و آشکار بسته بودند.
وی با اشاره به دستاوردهای جنگ اخیر برای فلسطینیان گفت: جامعه جهانی با همه جنایات اسرائیل به این اقناع رسید که برای خروج غزه از بنبست دو کشور تشکیل شود که این حرکت در نوع خود اقدامی بیسابقه به شمار میرفت، زیرا در تاریخ هیچگاه تشکیل دو کشور به رسمیت شناخته نشده بود. عچرش با بیان اینکه جنگ غزه پروژه چندین ساله اسرائیل را برباد داد، اظهار کرد: با رسوایی اسرائیل و آشکار شدن تمامی جنایات رهبران آن، دیگر آن چهره مظلوم، دموکراتیک و اخلاقی که تبلیغات غرب بر آن استوار بود، درهم شکست و خوی وحشیگری این کشور بر همگان آشکار شد.
کارشناس مسائل بین الملل به برتری نظامی صهیونیستها در جنگ اخیر غزه اشاره داشت و عنوان کرد: اسرائیل با اتفاقات اخیر به سمتی رفت که حفظ امنیت اتباع آن برای سایر کشورها نیز پر هزینه باشد.
وی درخصوص حمایت و همراهی حزب الله لبنان از غزه در جنگ اخیر، بیان کرد: اسرائیل در نبرد با حزب الله برنامهریزی شده ورود کرد و ضربات سنگینی زد به عنوان مثال خارج شدن رهبران کاریزماتیک لبنان همچون سید حسن نصرالله، هاشم صفیالدین و ... از صحنه کم اتفاقی نیست.
وی با بیان اینکه بافت اجتماعی، فرهنگی و سیاسی لبنان آمادگی تضعیف حزب الله را داشت و واکنش زیادی نشان نداد؛ عنوان داشت: بمبارانهایی که با ارائه کد توسط سازمانهای جاسوسی به اسرائیل صورت گرفت در کنار کشتارهایی که در جنوب لبنان انجام شد، خسارات بسیاری را برای این کشور در بر داشت و حزب الله از این ناحیه آسیب زیادی دید.
به گفته عچرش ماجرای جنگ لبنان و سوریه تصادفی نبود و کاملاً با برنامهریزی صورت گرفته است. وی خطاب به تحلیلگران افزود: بشار اسد و خانواده او از متحدان استراتژیک ما نبوده و نیستند؛ زیرا این اتحاد بنا به منافع آنها بوده است، اینکه ما آن ها را به عنوان یکی از ضلعهای جبهه مقاومت در نظر بگیریم از اساس اشتباه است.
وی با اشاره به روند فروپاشی نظام سیاسی سوریه ادامه داد: کشوری که ۶٠٠ هزار کشته برجای گذاشته و ١٢ میلیون آواره داخلی و خارجی دارد با تهاجم ٢٠ هزار نفری طی ١١ روز از هم میپاشد.
به عقیده این تحلیل گر مسائل حوزه خلیج فارس، حماس و جهاد در حد یک اندیشه، نه حکمرانی باقی خواهد ماند و مناسبات سیاسی لبنان برهم خواهد خورد، جامعه و ترکیب سیاسی لبنان به دنبال فرصتی بود که بتواند ساختار خود را با حزب الله سیاسی رقم بزند؛ نه حزب الله نظامی.
وی ولید جنبلاط را یکی از رهبران، زیرک، باهوش و سیاستمدار لبنان و خاورمیانه دانست که پختگی سیاسی و تحلیلهای او در نوع خود بینظیر و قابل تأمل است. .
عچرش با اشاره به تغییرات سوریه و تاثیر آن بر تحولات لبنان و حزبالله خاطرنشان کرد: در طول تاریخ، لبنان تحت تأثیر و سلطه سوریه بوده است و تغییر حاکمیت نظام در سوریه تأثیر مستقیمی بر تحولات لبنان خواهد داشت، تحولات لبنان در آینده خیلی نزدیک رقم میخورد و متأسفانه به نفع حزب الله نخواهد بود؛ الی اینکه حزب الله استراتژی و نوع نگاه خود را تغییر دهد تا بتواند در ساختار لبنان دوام بیاورد و قدرت و تأثیرگذاری خود را حفظ کند.
این کارشناس مسائل بین المللی با اشاره به نقش حاکمیت جمهوری اسلامی در معادلات ایجاد شده منطقهای، تصریح کرد: جمهوری اسلامی چه بخواهد و چه نخواهد از معادلات منطقهای خارج شده است؛ زیرا در نبرد سوریه دو قدرت اساسی « اعتلاف قطر- ترکیه» و « امارات-عربستان» در میدان هستند، آمریکا نیز به عنوان ناظر آنها را مدیریت میکند.
وی در ادامه با اشاره به اینکه سقوط بشار اسد از ابتدای سال ٢٠١١ آغاز شد، تصریح کرد: ما با آنچه که در سال ٢٠١١ تحت عنوان بهار عربی در کشورهای مراکش، تونس، مصر، بحرین، لیبی و سوریه آغاز شد، خود را فریب دادیم، آنچه که در ذات مخالفتها و جنبشهای ضد استبدادی و دیکتاتوری نهفته بود، سبب شد تا مردمی که از خفقان موجود در این کشورها به تنگ آمده بودند از فرصت استفاده کردند و مانند آتشفشان جوشیدند.
این استاد دانشگاه افزود: اگر بعد از درگذشت حافظ اسد روی کار آمدن بشار اسد اندک امیدواری در دل مردم سوریه وجود داشت که اتفاقاتی به نفع آنها رخ دهد، اما آغاز بهار عربی در سال ٢٠١١ امیدها را به ناامیدی تبدیل کرد و از سال ٢٠١١ سوریه دیگر متحد نبود و چندپاره شد.
وی ادامه داد: نظام حکومتی سوریه پیش از حرکت جبهه تحریر الشام از هم پاشیده شده بود و کشورهای دیگر همچون ترکیه، آمریکا و اسرائیل از این شرایط استفاده کردند.
عچرش با اشاره به اثرات منطقه ای و جهانی سقوط
بشار اسد خاطرنشان کرد: ما باید از تحولات سوریه درس بگیریم و بدانیم اگر حکومتی
از مردم بریده شود، دیگر نمیتواند پایدار باشد.
همچنین عبدالرحمن نیکسرشت، پژوهشگر مسائل سیاسی و اجتماعی به تفاوت فرهنگ دو ملت غزه و سوریه اشاره کرد و ابراز داشت: ملت فلسطین در کنار حماس ایستاد و از مرز کشور با تمام وجود دفاع کرد، اما مردم سوریه از میدان نبرد گریختند و این تفاوت فرهنگ دو ملت است.
وی با بیان اینکه خواست نظام سلطه و امپریالیسم سبب انفعال کشورهای عربی شده است، گفت: خیانت و انفعال آنها دلیل بر مشروعیتشان نیست؛ زیرا تا زمانی که بشار اسد بر رأس امور بود، کشور اینگونه بمباران نشده بود.
نیکسرشت با اشاره به اینکه یحیی سنوار و اسماعیل هنیه تولید کننده یک فرهنگ بودند، اظهار کرد: ایران بازیگر معادلات سوریه نبود، اما منافع غیرمستقیمی از بحر روسیه داشت.
این پژوهشگر مسائل سیاسی و
اجتماعی در پایان صحبتهای خود، بیان کرد: اگر بناست خطاهای یک نظام سنجیده شود،
باید به از زمان تشکیل به شیوه عملکرد آن نگریست.
در ادامه سید رسول موسوی، نماینده مردم اهواز در ادوار دوم و سوم مجلس شورای اسلامی و مدیر مسئول روزنامه عصر کارون به حدیثی از امیرمؤمنین (ع) درخصوص حفظ و نگهداری حکومت اشاره داشت و تصریح کرد: نگهداری و سقوط دولتها عواملی دارند و سیاستمداران باید به آن دقت کنند، عوامل سقوط به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم میشوند.
وی بر این عقیده است که جمهوری اسلامی ایران هیچگاه با توطعههای آمریکا ساقط نمیشود، زیرا مردم با تمام وجود از میهن اسلامی خود پاسداری میکنند؛ حتی اگر نان شب خود را از دست بدهند. موسوی خطاب به مسئولان خاطرنشان کرد: جمهوری اسلامی ایران مشعشعترین و با ضابطهترین تاریخ را دارد که بسیاری از مسائل را برای ما روشن میکند.
مدیر مسئول روزنامه عصر
کارون با اشاره به ۴ عاملی که یک دولت را از بین
میبرند، ابراز داشت: کنار زدن اصول، چنگ زدن به مسائل فرعی، پشت کردن به
دانشمندان و علما و روی آوردن به خواص و کوتولههای اندیشهای سبب اضمحلال دولتها
میشود.
همچنین عبداله سلامی ، تحلیل گر مسائل بین المللی و منطقه ای اتفاقات اخیر سوریه و منطقه را مسبوق به عوامل تاریخی دانست و گفت: آنچه که در منطقه رخ داده، اجتناب ناپذیر است و بناست تا تاریخ جدیدی در این مناطق شکل گیرد.
به گفته وی پیش بینی میشود، نخستین اتفاق اثرگذاری که در منطقه رخ خواهد داد، کنار گذاشتن دولتهای رادیکال در اسرائیل خواهد بود، اکنون دیگر مستمسکی وجود ندارد تا اسرائیل معتقد به آن باشد که دولتی دست راستی، رادیکال و جنگ طلب در پی تأمین امنیت آنان باشد؛ افزون بر آن دولت اسرائیل به این نتیجه رسیده است که این استراتژی نمیتواند تأمین کننده امنیت آنان باشد
سلامی با بیان اینکه ماجراجوییها و جنایات اسرائیل سبب شد تا امنیت آنان به خطر بیوفتد، اظهار کرد: اسرائیل باید در رفتار خود تجدید نظر کند؛ بنابراین صلح در منطقه مستلزم حل و فصل مناقشه اسرائیل و فلسطین است که باید به سمت تشکیل دو کشور برود.
به گفته وی کشورهایی که اکنون درگیر جنگ هستند، نباید رویکرد گذشته را داشته باشند؛ زیرا شرایط منطقه ای به سمت دیگری از تاریخ رفته است و باید فصل جدیدی آغاز شود.
سلامی در پایان گفت: به نظر میرسد با توجه به اتفاقاتی که در منطقه رخ داده است، آغاز رویکرد جدید جمهوری اسلامی ایران از این به بعد خواهد بود و رژیم غاصب اسرائیل نیز دیگر آن کشور سابق نخواهد شد.