شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۱۲۱۹۲
تاریخ انتشار: ۰۲ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۲:۵۱
شوشان ـ جعفر دیناروند :

جوامع بشری برای رشد و پیشرفت خود نظم و قانون را دلیلی بر فعالیت ها می دانند.خطوط و وظایف را معین می کنند تا هر فرد بر اساس توانایی ها و شایستگی هایی که جامعه برای او ترسیم نموده حرکت کند.رعایت این خطوط و احترام و عدم ورود به محدوده های دیگران نوعی درک و فهم را منتقل می کند که نشان دهنده ی گرایش آدمی به ذات و درون خویش است.ذاتی که بدون شک انسانیت است و با سایر موجودات، متفاوت تلقی می شود.
از طرفی،زندگی اجتماعی برای ورود افراد تنها جهت رفع نیازهاست که هم جنبه ی فردی و هم جمعی دارد.عبور از خطوط در هر جامعه ای هنجار شکنی است که مورد تایید اهل فهم و شعور نیست.رعایت احترام دیگران و انسان شمردن همنوعان راهی برای بهتر زیستن است.آرامش خواهی بدین شکل زودتر محقق می شود.
ز طرف دیگر،بی محابا دل به دریا زدن نوعی خودکشی است.بی گدار به آب زدن مثلی معروف برای خطر خریدن است.تبدیل رفتارها از بد به خوب نیز ممکن است دلیلی بر انجام کارهایی ناشایست باشد.به طور مثال شجاعت را با نترسیدن یکی گرفتن، خطاست.بدون مطالعه وارد جنگل گردیدن شجاعت نیست که نوعی بی تدبیری و زمینه سازی حذف فیزیکی است.
از یک منظر،بعضی از افراد کلمات را بد شکلی تبدیل به عمل می کنند.بی شرمی یکی از عمده رفتارهایی است که گونه ای از افراد از آن سود می برند تا خود را مطرح کنند.رعایت نکردن ادب در هنگام حرف زدن یا برخورد با دیگران از جمله رفتارهایی است که بی شرمی نامیده می شود.انسان موجودی حیا دار است و باید بهترین استفاده را از آن بنماید.همه ی انسان ها این را می دانند و شاید عمده ترین تفاوت رفتاری میان انسان و حیوان را همین مورد مطرح کنند.
خجالت کشیدن از اینکه نمی توان هر حرفی را زد یا هر عملی را به ظهور رساند همان رعایت شرم است.آدمی که در هنگام برخورد با دیگران یا برای رفع مشکل خود عار را کنار می زند و خویشتن را در دایره ا ی وسیع و آزاد می انگارد،رفتارهایی دور از شان آدمیت دارد.ما چنین وضعیتی را عدم وجود انفعالی می دانیم که فرد در هنگام حرف زدن یا ارتکاب عمل، داراست.
نه شرمی مانع اوست و نه مانعی انسانی جلودار است.گستاخی در بیان کلمات میان بعضی از افراد هرگز به معنای شجاعت نیست.توصیف شجاعت، مثبت گرایانه است اما حمله به دیگران و عدم رعایت حدود، بی شرمی است.بی ادبی در هنگام اعمال، نشان دهنده ی انحراف درونی است.هیچ انسانی نمی تواند از درون خود دور گردد.حفظ شان خویش و حرکت بر اساس آداب و رسوم، اصلی مهم برای هر جامعه ای است.
بدون شک بی شرمی رفتاری غیر قابل قبول در جامعه ی انسانی است.کنار زدن خجلت و دریدن پرده های حیاست.اگر چنین وضعیتی پیش آید نشان دهنده ی عدم سلامت فرد یا جمع است.درست است که بعضی مصر بر گرفتن حق خویشتن هستند اما این به معنای ورود از هر طریقی نیست.حیا را باید عاملی در پاک نمودن رفتار دانست.
چگونه است که آدمی با همه ی عریانیش که در غرب دارد اما باز هم تکه ای از شرم جنسی را در حضور دیگران رعایت می کند.گرچه این بدان معنا نیست که جوامع خاص دچار مشکل نیستند.بسیاری از افراد ترسو کسانی هستند که در حیا و خجالت این چنین اند و از نظر ما این ها شجاع ترین انسان های موجود می باشند.گستاخی هرگز هنری والا و پذیرفته شده نیست.صدای خود را بالاتر از دیگران نمودن و رعایت احترام و سن و سال دیگران را ننمودن بدون شک درد است.
ما چنین دردی را در جوامعی که ارزش های انسانی را به حاشیه کشانده اند به وفور یافته ایم.بی ادبی در برخورد با دیگران، کنار زدن حیا در هنگام ارتباطات درون جامعه، عار را پوچ گرفتن در زمان فعالیت، عفت و سنگینی را بی تاثیر دانستن و در نهایت شخصیت خویشتن را سبک نمودن، نشان دهنده ی بی شرمی عمدی است که بعضی از افراد ندانسته دست به آن می زنند و چون از درون فرمان می گیرند خود را مسئول نمی دانند.
گاه در درون جوامع از عبارت"بی شرمی هم حدی دارد" استفاده می کنند که این نشان دهنده ی شدت و ضعف در شرم آوری است.ما افرادی که ادب را رعایت نمی کنند،شرم را در کنار خود دارا نیستند،خجالت را عاملی برای بازدارندگی بر نمی شمارند،گستاخی را طرفدار می باشند،حیا را پرده ای برای حفظ خود در نظر نمی گیرند و ننگ را برای خود می خرند،بی شرمانی بیمار می دانیم که حاضر به تغییر نیستند زیرا از خود غافلند و آن را راهی برای رسیدن به مقصود می دانند.به راستی که بی شرمی دردی بی درمان است.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار