شوشان ـ مجید یونسیان، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی:
میترسم از آن که بانگ آید روزی
کای بیخبران راه نه آنست و نه این
خیام
حولوحوش دولت پزشکیان آشفتگی و تلاطمی شکل گرفته که مایوسکننده و موجب نگرانی است.
بخشی از این تلاطم پیامد انتخاب نادرست برخی مدیرانی است که درک درستی نه از وضعیت جامعه و کشور دارند و نه آگاهی و شناختی از اوضاع جهانی. دولتمردی برای آنها فرصتی برای خودنمایی و راستوریست کردن اوضاع شخصی و گروهی و قبیلهای است.
اما شاید جز این گروه که کار دولت را سخت و مسیر تحول و تغییر را پرپیچوخم کردهاند؛ فضای آلوده رسانهای که دائم حاشیهها را پررنگ میکند، اهمیت بیشتری دارد.
درباره اینکه چرا تحلیلگران و اهالی رسانه اینهمه حاشیهها برایشان جذاب است، باید تامل و تحقیقی جدی صورت گیرد. دیگران با حساب و کتاب و برنامه برایمان خوراک تهیه میکنند و اهالی رسانه هم با آبوتاب به تحلیل و فضاسازی میپردازند.
به چند نمونه در همین یک هفته توجه کنید:
خبر سفر معاون رئیسجمهور به قطب جنوب
اظهارات اردوغان درباره نوروز
اظهارات اردوغان درباره تبریز
ترکی حرف زدن رئیسجمهور با چند مسئول محلی
واقعه ارومیه
اظهارات یک روحانی محلی درباره آرامگاه خیام
پیامد این چند خبر تبدیل فضای رسانهای ایران آنهم در بیشتر گروهها و کانالهایی که فرهیختگان و برجستگان رسانهای حضور دارند؛ به موضوعاتی حول محور منازعات قومی و تاریخی، پانترکیسم و ایرانشهری، فدرالیسم و حوزه تمدنی و رودررویی دین و فرهنگ ملی.
متصل کردن این موضوعات به دولت یعنی ایجاد نوعی بحران.سازیهای عصبی که هم انرژی دولت را تنزل میدهد و هم عصبیت را در میان مردم افزایش میدهد؛ درحالیکه چالش اصلی دولت و کشور جای دیگری است که این حاشیهها از تمرکز روی ان میکاهد.
تقریبا هر روز یک موضوع به این حواشی اضافه میشود. اظهارات یک روحانی محلی درباره آرامگاه خیام یک دفعه به یک فضاسازی تبدیل میشود که تحلیلگرانی نیز آن را به رویارویی دین و فرهنگ ملی تعبیر میکنند.
اما دوستان و سروران و ایرانخواهان! اکنون جای دیگری برای این سرزمین کهن و تاریخ و فرهنگ تمامیت آن دارند قبر میکنند. چالش ما چیز دیگری است. نیاز ما پرداختن به سرنوشت امروز و فردایمان است. باید حداقل آنهایی که دلشان به حال این مملکت میسوزد، حاشیهسازی وحاشیهسازان را طرد کنند و روی موضوعیت ایران و سرنوشت آن به اتکای علم و دانش و اطلاعات و دادههای درست تمرکز کنیم.
اکنون این دولت با همه اشکالات و ناتوانی برخی مدیرانش، تنها روزنهای است که میتوان حول آن کاری برای نجات ایران از وضعیت کنونی کرد. بعد از عبور از این وضع ناخوشایند فرصت برای پرداختن به ضعفها و ناکارآمدی مدیران، وکیلان و وزیران وجود دارد./