شوشان ـ منوچهر برون :
خوزستان، استانی استراتژیک با منابع عظیم، ظرفیتهای انسانی قابلتوجه، تاریخ درخشان و نقشآفرینی در معادلات ملی، در دهههای اخیر همواره صحنهی کشمکشهای پرتنش سیاسی و مدیریتی بوده است.
از منازعات میان نمایندگان مجلس و مدیران اجرایی گرفته تا اختلافات شوراهای شهر با شهرداران و حتی جدال رسانهای موافقان و منتقدان استانداران؛ این فضا نهتنها توسعه استان را کُند کرده، بلکه به بیاعتمادی عمومی، ناامیدی نخبگان و فراریشدن سرمایهگذار نیز دامن زده است.
سؤال اساسی این است که چرا خوزستان اینچنین درگیر هایوهوی سیاسی فرساینده شده؟
آیا اختلافنظرها طبیعی است؟ بله.
اما آیا این اختلافنظرها باید به بیثباتی مدیریتی و بحران دائمی بدل شود؟ قطعاً نه.
تجربه استانهای موفق نشان میدهد که تضارب آرا اگر در چارچوب گفتوگوی نهادینه باشد، به توسعه میانجامد. اما در خوزستان، اختلاف سلیقهها اغلب به تقابلهای رسانهای، تخریبهای شخصی و حتی استعفا و برکناریهای پیاپی منجر میشود. این فضا، بیش از آنکه نشانهی پویایی سیاسی باشد، علامت بیماری «تحملناپذیری متقابل» است.
در هفتههای اخیر، شاهد تنشهای دامنهدار بین منتقدان و موافقان استاندار محترم، اختلافات فرساینده شورای اسلامی شهر اهواز بر سر ابقای شهردار، و بعضاً مواجهه تند برخی نمایندگان با مدیران اجرایی بودهایم. این همه، تصویری ناپایدار از فضای مدیریتی خوزستان در ذهن افکار عمومی ترسیم کرده است.
در چنین محیطی، امنیت روانی و ثبات تصمیمگیری که لازمهی سرمایهگذاری و تولید است، به خطر میافتد.
توسعه، فرایندی جمعی و تدریجی است که نیازمند انسجام مدیریتی، امنیت ذهنی و گفتوگوی بینجریانی است.
سرمایهگذار و تولیدکننده جایی را برای فعالیت انتخاب میکند که ثبات وجود داشته باشد؛ ثبات قوانین، ثبات رفتار مدیران و ثبات فضای عمومی. وقتی درون استان، مسئولان همدیگر را تاب نمیآورند، چگونه میتوان انتظار داشت بخش خصوصی با خیال آسوده پای در این میدان بگذارد؟
مقام معظم رهبری بارها بر ضرورت تولید، اشتغال، سرمایهگذاری داخلی و توجه به ظرفیتهای استان خوزستان تأکید کردهاند. ایشان در عین حال تقویت روحیهی مطالبهگری آگاهانه و مسئولانه در چهارچوب اخلاق سیاسی را از مردم و نخبگان خواستهاند. این بدان معناست که نقد و پیگیری، وقتی اخلاقمدار و راهگشا باشد، نهتنها مخل توسعه نیست، بلکه نیروی محرکه آن است.
امروز خوزستان نیازمند انسجام نخبگانی و سیاستی است. باید فضای مدارا را تقویت کرد، تخریب را با تحلیل جایگزین ساخت و از شخصیتمحوری به سیاستمحوری کوچ کرد. میتوان «شورای همگرایی توسعه استان» را با حضور همه اضلاع مؤثر راهاندازی کرد تا تصمیمسازیها از انحصار و تقابل خارج شوند. نخبگان دانشگاهی، اصحاب رسانه، گروههای مدنی و پیشکسوتان اجرایی میتوانند ضلع مکمل این مسیر باشند.
خوزستان را با دعوا نمیتوان ساخت. استان ما، زخمی از جنگ و رنج، تشنهی کار و سرمایه و امید است.
اگر میخواهیم خوزستانی آباد، امن، و توسعهیافته داشته باشیم، باید پیش از هر چیز، باور کنیم که رقیبمان دشمنمان نیست،
و اختلافنظر، پایان گفتوگو نیست، بلکه آغاز مسیر عقلانی تصمیمسازی است.
بیایید برای مردم، برای نخلهای سوخته، برای خاک تشنه،
دست از جدل برداریم و دست در دست هم بدهیم.
تا دوباره خوزستان، طلای ناب توسعه ملی شود.