شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۱۲۷۹۲
تاریخ انتشار: ۰۶ تير ۱۴۰۴ - ۱۷:۵۳
شوشان ـ  محمدرضــا چمن نژادیان :

محققان علوم تربیتی ،جامعه شناسان و علمای علوم انسانی مجموعاً در پی تحقق شهروند سازی مطلوب با معرفی الگوهای تربیتی هستند. تا آرمان شهرهای کنشگری و الگوهای اجتماعی خود را در مسیر رشد، تکامل و سعادتمندی امیدوارانه بسوی آینده سوق دهند بطور کلی علمای تربیتی و علوم انسانی بیشتر علل و عوامل پدیده های اجتماعی را در ابعاد نرم حکمرانی فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مورد مداقه و مطالعه قرار می دهند‌. به همین خاطر در در دنیای مدرن و عصر مدرنیته به واسطه دگرگونی های که در انواع فلسفه ی زندگی جوامع انسانی پدیدار شده بود. به ویژه پس از اتفاقات انحرافی دوران طولانی قرون وسطی در استفاده ی ابزاری فئودالیته از  دین و علمای دینی رخ داده بود. و نوعی از تقابل ایمان با فهم یا عقلانیت را در نطام های حکمرانی مشروعیت بخشیده بود. چنانچه که فرامین و علمای دینی در خدمت نظامهای ملی فئودالیته ( نجیب زادگان یا آقازاده و زمین داران) و نظامهای بزرگ بنام امپراطوری قرار گرفت. در نتیجه ابعاد فطری، ماورایی و معنایی که میراث معنوی بشریت بوده و هستند. تا حد زیادی بخاطر عملکرد علمای دین کلیسایی در برابر مظاهر دنیای مدرن، حوائج دم دستی غریزی و تصنعی به محاق برده شدند. سیر تکاملی این روند در عصر کنونی را می توان اومانیسم و ماتریالیسم دانست. الگوی کمال یافته ی انسانی و خوشبختی در ا مکاتب مادی لذت و برخورداری هر چه بیشتر از مادیت می باشد. این نوع فلسفه ی زندگی توجیه کننده ی وسیله اعم از غارتگری سلطه گرایانه، جنایات استثماری ملتها و حیوانی تر شدن حوائج انسانی گشت. در چنین شرایطی جوامع بی ریشه تمدنی و انسانهای سطحی نگر اندیش مرعوب وکم بنیه ی فرهنگی خود را باخته و تعلیل می روند. زیر بمباران تبلیغات مدرنیسم ولنگار و سلطه ی بنگاه‌های رسانه ای به وادادگی و انفعال مطلق مبتلا می گردند. در این میان شواهد تاریخی،علمی و میدانی وجود دارند. که مکاتب راستین دینی، جوامع متمدن و کهن فرهنگی مانند ایران اسلامی امکان دارد دچار غفلت هایی مقطعی شوند. اما بن مایه های تمدنی و مواضع خاص سعادت بخش، الگو های تربیتی و  شهروند سازی تمدنی ایرانی این توان را داشت. که با بر برخواستن و جبران غفلت‌ها دیگران را در خود هضم و همراه با موازین تمدنی ناید. در استمرار این کنش کهن تمدنی و تاریخی با وجود بمباران شدید نرم و سخت در  ۴۶ سال گذشته مشاهده می شود. ملت کهن متمدن ایران تحت فلسفه ی اسلام رحمانی ناب با الگوهای تربیتی و اجتماعی با وجود نیاز به اصلاحات حکمرانی توانست. پیامهای فرهنگی سعادتبخش، احیاگری اصالت فطری و الگوهای انسانی را تولید نماید. و به مدرن زدگی دنیا جهان اولی، جوامع منفعل مطلق جهان سومی و اسلام آمریکایی صادر گرداند. از نمونه های بارز این پیام‌ها و الگوهای بی نظیرمی توان به دلیر مردن رزمنده ی دفاع مقدس، اندیشمندان تمدن ساز بین المللی ایرانی و شیر زنان پشت جبهه ها با چند شهید نام برد. شرح و تفصیل بیشتر در این مجال ممکن نیست. اما هم اکنون که جنگ تحمیلی ترکیبی دیگری توسط رژیم صهیونی به نیابت از امپریالیسم غربی و جهان اولی مدرنیسم دین زدا شروع شده است. باز الگو سازی و خروجی های اولیه ی آن در ابعاد داخلی، بین المللی و تربیتی سربر آورد. که عینی تر، شفافتر و فراگیر عمیق تر از اوایل انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در دل جهانیان با حمایت آگاهانه جا باز کرده است. به یُمن سرعت اطلاعات و اثربخشی رسانه در دهکده ی جهانی نقدترین و موثرترین آثار این جنگ تحمیل شده از هم اکنون به گوش جهانیان رسانده می شود. در هفته ی اول تجاوز به خاک پاک میهن اسلامی مشاهده می شود. با وجود تلاش مذبوحانه ی غافل گیرانه، ترور فرماندهان دلیر رد بالا با دانشمندان هسته ای و بکارگیری وطن فروشان غرور آفرینی شد. نظام اسلامی در حمایت از مظلومین، خروش علیه ظالمین و الگو سازی شیر زنانی چون سحر امامی توانست. در نگاه جهانی به عملکرد حکمرانی، اقتدار بازدارندگی و تربیتی خود تقدس ببخشد. و تحسین آزادگان جهان، مسلمان تحقیر شده و حتی اپوزیسیون با شرف خارج نشین ایرانی را بر انگیزد. در طول عمر پر فراز و نشیب نظام اسلامی و حوادث اخیر دیده می شود. ضمن اینکه دچار تزلزل جدی در راهبردهای آرمانی و انحراف حکمرانی خلاف موازین بین المللی نشد. به چالش انفعالی مطلق خروج از استقلال طلبی، تقابل افراطی دینی مدنی متحجرانه و جاه طلبی کشور گشایی ناسیونالیستی دچار نگردید  بلکه همواره در مواضع تعاملی و منطق اقتباسی بده بستانی  فرهنگی، علمی و تمدنی را پیشه کرده است.

در مقابل با تحمیل اشباع ناپذیر زرق و برق مادیت بر جوامع کم مایه ی تمدنی و اسلام مسخ شده به عینه دیده می شود. اعتماد بنفس اکثر حاکمان وابسته و برخی ملتها مضمحل گشته است. بن مایه های تمدنی ملتها، مواریث هویتی انسانها و فهم درست ایمانی مسلمین از مکاتب فکری آماج حمله قرار گرفته شد. تا در برابر ولنگاری مدرنیسم مسخ کننده ی داشته های انسانی به قهقرای حیوان صفتی و محو برده شود. در چنین فضای دو گانه ی بین المللی نظام حاکم برتر با بربریت نوین و نظام محکوم ابتر منفعل دو نقش متضاد کنشگری دارند. نظام محکوم ابتر منفعل به مرور کمر همت اصالتهای زندگانی اجتماعی و هویتش شکسته می شود. تعقل اندیشی، تدبر در ماهیت حیات و تدبیر در حکمرانی امور شهروندان رنگ می بازد. با الگو سازی انحراف مادی و مسخ انسانی در نظام حاکم برتر هضم می گردد. امروزه بن مایه های ادیان الهی و تمدنی به ویژه اسلام ناب و تمدن ایرانی متاثر و اثر بخش در یکی از سه بعد کنشگری انفعالی، تقابلی و تعاملی بشرح ذیل قرار دارند‌:
۱-انفعال مطلق با خودباختگی و مسخ انسانی 
۲-تقابل افراطی تحجری با خشونت دینی  
۳- تعامل اقتباسی عزتمند تعقلی دینی مدنی و مواریث تمدنی با پسامدرنیسم. 
انسانهای امروزی که برای تامین نیازهای اولیه سر در گریبان تامین نان، آب و مسکن قرار گرفته اند. همواره بخاطر اشتغالات تامین کنندگی در برخورداری بیشتر از لذائذ و مواهب مادی که دارند.از اصالت ماهیت چیستی حیات ، فضلیتهای اقناعی انسانی و وقوع پدیده های اجتماعی پیرامونی در بیگانگی با غفلت زدگی بسر می برند. غلبه ی حوائج ماده و مادیت در دنیای کنونی موجبات استیلای رویکردهای ماتریالیستی اومانیستی سرمایه محورانه فراهم کرده است. بیشتر نحله های فلسفی ، مدنی و علمی تربیتی ابزار مسخ انسانها و محو تمدن‌های ریشه دار شده اند. در این میان ملل کم مایه ی تمدنی ،جوامع دینی مرعوب و مغلوب شده به انفعال مطلق ذلیلاً مبتلا گردیدند‌ و وجه ی همتهای دون شده و سرمایه های مادی خود را معطوف به لوکس گرایی، لذت پرستی و  انسان گرایی غربی مدل جنیفر لختی اسلام آمریکایی می نمایند. 
نتیجتاً انسانهای زیادی پر مشغله اما  کاذب برای کسب لذائذ بی انتها و سراب گونه در تلاش بی حد و حصر سیری ناپذیر قرار می گیرند.  همانند پساقرون وسطی پشت پا بر مواریث معنوی و تمدنی اصیل انسانی خود می زنند. این نوع جوامع انسانهای پر مشغله با اهداف مادی و توجیه کننده وسیله برای رسیدن را تربیت می کنند. که بی رحمانه و بدون تدبیر معقول کمترین تحمل، تامل و تدبر در  پدیده های اجتماعی را برای تربیت نسلها دارند. در عین حال بخاطر گستردگی حوائج، پیچیدگی فرایندهای کنشگری و ابعاد روان شناختی پدیده های اجتماعی است. که علوم جدیده متنوع ،جزئی تر و تخصصی شده اند. لیکن با همه ی این تلاشهای علم ابزارانه دستآوردهای علمای جامعه شناسی، پژوهشهای میدانی رفتار شناسان و تحقیقات علوم تربیتی بیانگر این واقعیت می باشند. که جوامع تحت حکمرانی مکاتب اومانیستی و ماتریالیستی در   افسردگی و سرخوردگی از داشته های مادی و لذائذ بسر می برند. بعضاً انسانهاجنون آمیز با جایگزین‌های کاذب افیونی صنعتی در دنیای سرمایه داری به لذتهای دون حیوانی مانند همجنسگرایی متوسل می شوند. در نتیجه مواریث معنوی بشری در قالب ایدئولوژی ماتریالیستی و مدنیت اومانیستی ابزارهای نظامندی همانند نهادهای  های بین المللی ، حقوق بشر و...تغییر ماهیت می دهند.  انسانها هم در چنین فرآیندی ارزش،گزاری به عنوان کالای تبلیغی و مبادله ای ابزار اجرایی می شوند. با این تفاصیل در دنیای کنونی که در سراشیبی سقوط به منتهی الیه رذالت و ضلالت با وحشیگری جنسی و جنایات علیه بشریت افتاده است. ضرورت توجه منطقی به نگرش مکاتب الهی، جهان بینی سعادت آور و غایت فطرت حیات بشری اهمیت دو چندان پیدا کرده است‌. ظهور منطق الگو ساز جامعه اسلام ناب ایرانی ، تقابل باخشونت تحجر دینی و مدرنیسم افراطی جوامع بشری را به تامل و قضاوت واداشته است. حوادث اخیر در این برهه ی تاریخی بیانگر  آغازی بر پایان یک تمدن سازی کاذب جهانی و حیوان پروری مدرنیسم درنده خوی گشته است. تا دنیایی که تشنه ی حقیقت و بشری که سرخورده از حیوان پروری مدرنیسم و دستآوردهای وحشیانه ی جهان اولی هاست. آگاهانه تر و عاقلانه تر بتوانند از میان خشونت عریان( صهیونی )حاصل مدرنیسم درنده خوی و مدالیته ی جنیفر لوپز لختی عربی محصول اسلام آمریکایی دست به انتخابی متفاوت تر بزنند. و منطق تعاملی تمدن ایران اسلامی، اسلام ناب محمدی و هویت فطری الهی را از میان گرد و غبارهای مادیت زلال تر دریابند. آنگاه از پیام رهایی بخش تمدن ایرانی اسلام ناب و تربیتی سحر امامی آن مجری زن شجاع و پرصلابت ایرانی مسلمان الگو برداری نمایند.

آزادگان جهان و مسلمین عالم برای برگشت به خویشتن خویش با تامل، تدبر و اصلاح مدنی می توانند، این حکمرانی ایرانی اسلامی، اخلاقی و تربیتی را علاوه بر تحسین و تشویق با حمایت همگانی در برابر هجوم نظام سلطه و تجاوز صهیونی برای عرتمندی و سعادتمندی برگزینند.
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار