شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۱۸۷۷
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۲ - ۰۹:۳۷
سایت تابناک نوشت : فرضمان را بر این گذاشته‌ایم که در آلودگی شدید هوای تهران، به ویژه در روزهای اخیر، شکی نبوده و نیاز به یادآوری نیست که به واسطه این آلودگی، میلیون‌ها تن در معرض آسیب‌های جدی هستند؛ با این پیش فرض بد نیست به قیاس رویدادهای اخیر مرتبط با آلودگی در سطح کشور رفته و رویکردهای ‌مقابل آن‌ها را به قیاس بنشینیم.

به گزارش «تابناک»، هرچند در ساعات پایانی روز گذشته اعلام شد همه مهدکودک‌ها و مدارس ابتدایی تهران صبح امروز (یکشنبه) به دلیل افزایش آلاینده‌های ذرات معلق هوا تعطیل خواهند بود، این تنها گوشه‌ای از تصمیمات مسئولان برای مقابله با اثرات نامطلوب افزایش ذرات معلق در کلانشهر تهران و پیش‌بینی افزایش آن در روزهای آتی بر اثر تداوم وضعیت جوی بود.

صبح امروز نشست اضطراری اعضای کمیته کاهش آلودگی هوای تهران تشکیل ‌و با توجه به گزارش‌های دریافتی و پیش‌بینی شرایط آتی، مقرر شد که تعطیلی مدارس ابتدایی و مهدکودک‌ها فردا و پس فردا نیز ادامه داشته و افزون بر آن، هم ساعت کار ادارات کاهش بیابد، هم محدوده زوج و فرد افزایش بیابد و کلی اقدامات دیگر.

بدین ترتیب هنوز زمان اعمال کامل این محدودیت‌ها نرسیده ‌که امروز شاهد کاهش ترافیک در خیابان‌های پایتخت هستیم؛ کاهشی هرچند اندک که با اجرایی شدن طرح سراسری زوج و فرد از فردا و نزدیک شدن به ایام سوگواری تاسوعا و عاشورا، بی‌شک محسوس‌تر و ملموس‌تر خواهد شد و شاید در کاهش آلودگی هوا نیز کارساز باشد.

از این روی می‌گوییم شاید در کاهش آلودگی مؤثر باشد که می‌دانیم آلودگی تهران حاصل سال‌ها‌‌ رها شدن اصول زیست محیطی و تداوم این روند به راه‌های گوناگون‌ در سال‌های متمادی است. البته باید تأکید داشت که رویکرد تعطیلی مدارس و اعمال محدودیت‌های تردد نیز بر مبنای کاهش آلودگی بنیان گذاشته نشده، ‌بلکه در وهله نخست، کاستن از مضرات این آلودگی بر شهروندان را هدف قرار داده و در ادامه ممکن است تثبیت وضعیت موجود را نشانه رفته باشد.

این گزاره هنگامی ‌تأیید ‌می‌‌شود که بدانیم در کنار تصمیمات کلان کمیته آلودگی هوای تهران مثل سراسری کردن طرح زوج و فرد خودرو‌ها، لغو زنگ ورزش در کلیه مدارس (جدای دبستان‌ها که تعطیل شده‌اند) هم به تصویب این مسئولان رسیده است؛ یعنی سلامت شهروندان در اولویت نخست ایشان است.

تا اینجای کار اگر بپذیریم روند رخ داده در تهران، به رغم مشقت‌هایی که به همراه خواهد آورد (مثل تداوم کار پدر و مادرهایی که فرزندشان نونهالِ مهدکودگی و یا حتی دانش آموز دبستانی است) روندی مبتنی بر قوانین و ضروری است، آنگاه یادآوری آنچه در برخی دیگر از شهرهای آلوده کشور روی می‌هد، ابهام‌آفرین خواهد شد.

براستی چه زمانی وضعیت هوای اهواز اضطراری اعلام خواهد شد؟!

کافی است اهل شهرهایی مانند اهواز، اصفهان، اراک و... باشیم و به یاد بیاوریم که در روزهایی که تنفس بی‌شباهت با مکیدن خفگی به جان نبوده نیز، نه مصوبه‌ای به کار آمده و نه تعطیلی دستمایه حفظ حداقل‌ها برای شهروندان شده‌ است؛ مثل ماجرای چند روز پیش خوزستان که پس از بارش نخستین باران پاییزی، تنگی نفش به شدت در برخی شهرهای استان، به ویژه اهواز شایع شد و کاری کرد که پنج‌ هزار تن راهی بیمارستان شوند؛ خدا می‌داند چند هزار، ده هزار و یا صد هزار دیگر هم این مشکل را داشتند، ولی به بیمارستان نرفتند.

اینجاست که می‌توان پرسید، چرا چنین اتفاقاتی منجر به تعطیلی نمی‌شود؟ آیا آلودگی تهران بیشتر و خطرناک‌تر است؟ آیا در تهران اصول رعایت ‌یا فرا‌تر از آن رفتار می‌شود؟ آیا کسی یا کسانی مانع تعطیلی مدارس ابتدایی (اگر نگوییم تمامی مدارس و ادارات) در دیگر شهرهای آلوده می‌شوند؟ در اهواز چطور؟ آیا این شهر حکایتی متفاوت دارد یا فرقی بین دایر بودن اهواز، بوشهر، اراک و... در شرایط آلودگی شدید نیست؟ نکند جمعیت خیلی خیلی متفاوت تهران، ریشه تفاوت در رویکردهاست؟

اگر به این پرسش‌ها و ابهامات، موارد مشابه و غیر مشابه دیگر را بیفزاییم، حاصل کار پرسش‌های متعددی خواهد بود که سال‌های متمادی از طرح هر کدامشان می‌گذرد، ولی نه تنها تا کنون پاسخ نیافته‌اند، بلکه به مرور زمان تقویت شده و شاخ و برگ یافته‌اند تا جایی که برخی از ساکنان شهرهای آلوده‌ای همچون اهواز حاضرند به ضرس قاطع تأکید کنند که نادیده گرفتن درد مردمان این دیار تعمدی است.

اینقدر مسئولان در گوشه و کنار این ابهامات را شنیده و پاسخ نداده‌اند که حالا می‌توان حق را به مردمانی داد که می‌گویند کسی به فکرشان نیست که اگر بود، دست کم فردای روز باران اسیدی هفته گذشته، وقتی سیل بیماران راهی مراکز درمانی و بیمارستان‌های شهرها‌ ‌شده بود‌، وضعیت اضطراری اعلام شده و تدابیری همچون توقف کلیه فعالیت‌ها در فضای باز در دستور کار قرار می‌گرفت؛ تا زمانی که عامل پدید آورنده بحران شناسایی شود، نه اینکه همچنان همه چیز عادی دنبال شده و انگار نه انگار!

گویی همه چیز در این مبحث مهم و حیاطی به سلیقه واگذار شده است؛ درست مثل تصیمات متجلی شده در دیدارهای فوتبال لیگ بر‌تر که تیم خوزستانی در هوایی که چشم چشم را نمی‌دید به میدان رفت و دیدار پایتخت به دلایلی مشابه و در هوایی که آلاینده‌هایش کمتر به نظر می‌رسید، لغو شد. آیا می‌توان این تفاوت‌ها را دید و بعد مدعی شد که در هر دو جا بر این اصول مشابه تصمیم گرفته شده است؟ می‌توان ادعا کرد که هر دو جا مسئولانش مسئولانه عمل کرده‌اند یا اگر کمی انصاف داشته باشیم، باید اعتراف کرد که اگر هوای تهران اضطراری است (که اعتقاد داریم همین گونه است)، پس هوای اهواز فوق اضطراری بوده و حتی جا دارد بحرانی خطاب شود؛ آیا چنین استدلالی درست نیست؟
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار