امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان: ماه محرم با سوگواری و عزا از 1400 سال پیش تاکنون عجین شده است و بعد از واقعه مصیبت عاشورا مداحان و ذاکران اهل بیت(ع) تلاش خود را به کار بستهاند تا پیام ثارالله را نسل به نسل منتقل کنند. برپایی یازدهمین همایش پیرغلامان حسینی در استان گلستان فرصتی را فراهم آورد که از نزدیک پای سخن این ذاکران سینهسوخته بنشینیم و از زبان آنها علت این عشق خروشان به سید و سالار شهیدان را جویا شویم.
احمد سمیع مداح و ذاکر اهل بیت(ع) از خطه مقاومت و خون خوزستان که از 12 سالگی مداحی را آغاز کرده است، مداحی را یک نعمت الهی میداند که در خانوادهاش ارثی بوده و در حالی از نخستین دیدار و زیارت عتبه مقدسه کربلا سخن میگوید که اشک را بهترین واکنش برای توفیق این زیارت میداند:
|
نمونه شعر و مداحی احمد سمیع |
*خودتان را معرفی میکنید؟
- احمد سمیع از شهر اهواز هستم، 54 سال سن دارم و 42 سال است که در کسوت مداحی هستم، همچنین تقریباً 28 سالی است که قلم میزنم و نوحه میگویم.
*یعنی از 12 سالگی برای امام حسین(ع) مداحی کردید؟
ـ بله!
*فکر میکنید یک نوجوان 12 ساله چگونه میتواند برای امام سوم شیعیان بخواند.
ـ عشق است! عشق پیر و جوان نمیشناسد.
*در خانواده شما مداحی ارثی است؟
ـ بله! پدرم صدای زیبایی داشت و اهل دعا بود، مادرم هم صدای قشنگی داشت و برادرم نیز مداح اهل بیت(ع) است.
* اصالتاً اهوازی هستید؟
ـ بله! اهواز در محرم خیلی حال و هوای حسینی دارد، چون خوزستان دروازه ورود تشیع است، الحمدلله هیئتهای عزاداری در خوزستان خیلی باشکوه شروع میکنند، استان خوزستان مداح زیاد دارد که الحمدلله بعضی از آنها جهانی شدند، حاج صادق آهنگران نمونهای از آنهاست.
*از اشعار خودتان ابیاتی را برای ما میخوانید؟
شعر جدیدی برای حضرت علیاصغر(ع) سرودهام که نامش «دست مرا بگیر» است و بیت «با دست کوچکت، دست مرا بگیر / شش ماهه حسین(ع)، طفل نخورده شیر» توسط عزاداران پاسخ داده میشود:
ای شمع روشن کاشانه حسین(ع)
روشن ز روی تو شد خانه حسین(ع)
شش ماهه حسین(ع)، دردانه حسین(ع)
با عشق خود علی(ع)، کردی مرا اسیر
دست مرا بگیر
*******
ای آبروی دین از آبروی تو
بر آسمان رسید خون گلوی تو
چون تیر دشمنان آمد به سوی تو
حلقوم خشک تو گشته نشان تیر
دست مرا بگیر
*******
چون تیر خصم دون بر حنجرت نشست
بر سینه پدر بال و پرت شکست
ارکان آسمان، از این عزا گسست
بابای تو شد از، مظلومی تو پیر
دست مرا بگیر
*******
گر چه تو کودکی، اما دلاوری
هر چند کوچکی سردار لشکری
سوزنده آتشِ جان ستمگری
سرباز کوچک و شش ماهه اسیر
دست مرا بگیر
*******
داروی درد من، تنها طبیب من
باب الحوائجی، عشقت حبیب من
قنداقه تو و دست غریب من
باب الحوائجی، رزمنده صغیر
دست مرا بگیر
*تا حالا چند بار کربلا رفتید؟
ـ هفت بار
*وقتی برای نخستین بار چشمتان به ضریح آقا امام حسین(ع) افتاد، چه چیزی در ذهنتان تداعی شد؟
ـ عملاً آنجا هیچ چیز به ذهن آدم نمیرسد، تنها چیزی که میآید اشک است، اشک همین طوری از دیدگان جاری میشود، وقتی ضریح را میبینید، حال و هوایی برای انسان پیش میآید که قابل وصف نیست.
*از اینکه در همایش پیرغلامان حسینی شرکت کردید و همکاران خودتان را میبینید، چه احساسی به شما دست میدهد؟
ـ بیشترین لذتی که ما میبریم این است که سال به سال به شکوه این برنامه افزوده میشود، خیلی احساس غرور میکنم و خوشحال میشوم که نوکرهای امام حسین(ع) زیاد میشود.
*قبلاً هم در این همایش شرکت کرده بودید؟
- بله! چند سال است که میآیم.
*فکر میکنید این همایش چقدر میتواند در تبیین قیام حسینی(ع) برای نسل جوان مؤثر باشد؟
ـ خب میدانید انتقال اشعار و انتقال اطلاعات خیلی تأثیر دارد، در این همایش از سایر مداحان اطلاعات کسب میکنیم و تجربیات آنها را میگیریم و این موجب آشنایی با فرهنگهای مختلف در مسیر اباعبدالله الحسین(ع) میشود، چونهر یک به نوعی برای امام حسین(ع) عزاداری میکنند، از روستایی و عرب، گرگانی، همدانی گرفته تا سایر قومها و فرهنگها که موضوع همه این مراسمها فقط پیام غربت اباعبدالله و مظلومیت اهل بیت است.