امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
نیره خادمی : کامران دانشجو، برادر فرهاد دانشجو ،رییس دانشگاه آزاد و برادر اون یکی دانشجو، رئیس دانشگاه علوم تحقیقات که خودش رییس ستاد انتخابات بود اما حالا وزیر علوم است، گفت:باید از دانشگاهی که جوانان را با نگاه غربی تربیت میکند ترسید.
دایی جان گفت: آفرین، آفرین !
دانشجو( وزیر علوم و رئیس پیشین ستاد انتخابات را می گویم ) گفت: "یک نفر یک نمونه بیاورد که وزارت علوم در بازنشستگی اساتید خلاف قانون عمل کرده است."
دایی جان گفت:حتما نکرده است دایی جان ..البته برخی اساتید بیخودی معترض بودند و مخصوصا کثرت آنها در یک دوره خاص نشان از قانونی بودن بازنشستگی ها بود دیگر ....
وزیر علوم گفت:" کسانی که در فتنه نقش آفرین بودند در دانشگاه جایی ندارد."
دایی جان گفت:آقای وزیر به جز فتنه و نگاه غربی ...چیزی بگو..حرفی بزن ...و گرنه می ...میره دلم.
دانشجو می خواست حرف های دیگرش را بزند و وقتی نوبت به این حرف های دیگرش رسید، گفت:"جامعه ایران دارای شاخصه جوانمردی و آزادی است. در دانشگاه نباید به این شاخصهها خدشهای وارد شود؛ در واقع دانشگاه باید در راس مسیر قرار گیرد."
دایی جان دوباره گفت :نباید بشود ؛نباید بشود...
دانشجو با این مقدمه به بحث اسلامی کردن دانشگاهها اشاره کرد و گفت:" آیا با متون غربی میشود بر مدار دین چرخید؟ اتفاقا کانال علوم انسانی کانال خدشه وارد کردن به دین است.علوم انسانی غربی نمیگوید نماز نخوان اما پایههای اعتقادی را سست میکند؛ در واقع علوم انسانی غربی بر پایه مبانی مادی بنا نهاده شده است."
دایی جان کمی فکر کرد و به یاد نیوتن و باز گفت: کامی جان ....! بهتر نیست در مورد رابطه علت و معلولی انتصاب برادرتان به ریاست دانشگاه آزاد صحبت کنید و اینکه چرا خسرو رییس دانشگاه علوم تحقیقات شدش و بعد...!
وزیر علوم دوباره در مورد اسلامی کردن دانشگاه ها و نگاه غربی صحبت کرد و بعد با اشاره ای به مراسم تودیع خود در وزارت علوم به مراسم تودیع خود اشاره کرد و گفت:" سه دقیقه پیش از اذان به بنده وقت دادند و گفتند صحبت کن؛ من هم در همان زمان گفتم من دغدغه دین دارم."
دایی جان اینبار هم گفت:این دغدغه جزو وظایف اساسی هر انسانی است، اما شما وزیر علوم ،تحقیقات، فناوری و اینها را در یک جمله تعریف کنید ؟
او خودش را به آن راه نزد و البته به این راه هم نزد و در حالی که خود به یک راهی که به کوچه (..)ختم می شد نزده بود ، با بیان اینکه ما میتوانیم در هر استان یک دانشگاه دخترانه و یک دانشگاه پسرانه داشته باشیم، این سوال را مطرح کرد که چرا برخی روزنامهها تیتر میزنند که دانشگاه دخترانه تاسیس میشود.
دایی جان اما گفت:منظور شما این است که روزنامه ها تیتر بزنند دانشگاه دخترانه و پسرانه تاسیس می شود؟! به نظر شما اگر تیتر بزنند دانشگاه پسرانه تاسیس می شود خوب است؟اگر تیتر بزنند احسنت چطور....؟! اصلا می شود شما درس روزنامه نگاری و خبرنگاری تدریس کنید ...به خدا ...نه به خدا.
دانشجو این پرسش را طرح کرد که "چرا باید 33 سال از انقلاب بگذرد و ما این بحث را بکنیم که سرویس دختر و پسر از هم جدا باشد یا نباشد؟"
دایی جان برای آخرین بار گفت:واقع....ن !چرا؟
در همین حین همه چیز تمام شد و دایی جان و وزیر علوم هر کدام به خانه های خود رفتند.