حسينعلي خداكرمي نویسنده خوزستانی گفت: كتاب شقايق و برف اثر ويليام تراوايا (داستاننويس فرانسوي ـ روسي) از جمله كتابهايي است كه ميتوان گفت هر 50 سال يك بار وارد بازار ترجمه ميشود.
اين شاعر و محقق ادبی اظهار كرد: قلم نويسنده در كتاب "شقايق و برف" بسيار انساني، عاطفي و از نظر مفهوم بسيار پرمحتوا است و به تحقيق ميتوان گفت 90 درصد اين كتاب مستند است و 10 درصد باقيمانده شاخ و برگ داستاني آن است.
به گزارش ایسنا ، خداكرمي ادامه داد: "شقايق و برف" از قيام دسامبريستهاي روسي در سال 1800 شروع ميشود و تا 90 سال بعد كه دسامبريستها شكست ميخورند ادامه پيدا ميكند.
اين شاعر گفت: دسامبريستها به سيبري تبعيد ميشوند و داستان تبعيد آنها با پاي پياده به مدت 9 ماه در مناطق سرد جذابيت و كششي دارد كه در هيچ كتابي نمونه آن را نديدم.
وي تصريح كرد: كتاب دومي كه معرفي ميكنم كتاب "كليدر" اثر محمود دولتآبادي است. "كليدر" داستان بلندي است كه دولتآبادي در سنين جواني شروع به نوشتن آن كرد و حتي بخشي از كتاب در سالهاي 52 كه وي در زندان بود نوشته ميشود.
او درباره علت معرفي كتاب "كليدر" به خوانندگان گفت: رمان بلندي همچون "كليدر" در ادبيات فارسي ما وجود ندارد. اين رمان بلند جذابيتهاي خاص خودش را دارد و حتي دولتآبادي براي نوشتن بخشي از اين كتاب به نيشابور و سبزوار ميرود و در آن جا چادر ميزند و در مورد اتفاقي كه افتاده است به تحقيق ميپردازد.
اين محقق ادبی، با بيان اين كه گاهي منقدان ما بيرحماني نقد ميكنند، گفت: من نقدي را از عبدالعلي دستغيب راجع به رمان "كليدر" خواندم. وي گفته بود كه رمان 2400 صفحهاي "كليدر" را اگر بكوبي و بريزي 180 صفحه نميشود. در صورتي كه سؤال من از آقاي دستغيب اين است كه آيا آن 2200 صفحه باقي مانده مَتل بوده است؟
خداكرم عنوان كرد: آيا داستان به اين ميگويند كه يك كاسه تخمه جلوي خودمان بگذاريم و بعد بخوانيم و تخمه بشكنيم و هر كجا كه خسته شديم كتاب را ببنديم؟ داستان بايد ذهن انسان را فعال كند و سؤال براي خواننده ايجاد كند. من واقعاً از آقاي دستغيب چنين قضاوتي را بعيد ميدانم چراكه نثر فاخر دولتآبادي در "كليدر" نثري بيهقي گونه است و ما نمونهاي مثل آن نداريم.