پولشویی چیست؟پولشوی کیست؟کجا پولشویی می کنند و چگونه؟
از آنجایی که این روزها همه جا صحبت از پدیده «پولشویی» است، برای اینکه بنده نیز از این قافله عقب نمانم، ملاحظاتی جدید و البته متفاوت در این باب خدمت خوانندگان عزیز ارائه می دهم:
1. یکی از نشانه های اقتصاد سالم و تمیز، پدیده پولشویی است!بررسی ها نشان داده است که پول یکی از مراکز مهم آلودگی است.اسکناس به این علت که دائما دست به دست می گردد،آکنده از میکروب ها و ویروس های مختلف است.
پول کثیف می تواند باعث عفونت های ویروسی دستگاه تنفسی، آنفلوانزا، سرماخوردگی و عفونت های انگلی باشد!پس بدیهی است که شستن آن باعث سلامت و بهداشت مردم و اقتصاد می شود! (از آنجایی که صرف نظر از پول،عابر کارت ها و به ویژه کارت های پر و پیمانِ(!) هدیه نیز از این آلودگی ها بی نصیب نیستند،در کنار پولشویی،شستن این دو مورد نیز اکیدا توصیه می شود!)
2.دست شستن از پول کار مشکلی است.خیلی ها حاضرند دست از آبرو و حتی جان بشویند و دست از این یار جانی نشویند! در نتیجه بعضی ها راهکاری پیدا می کنند و می گویند حالا که بنا بر شستن است، ما خود پول را می شوییم تا جای گلایه ای باقی نماند!
3.می گویند در قرن هشتم، شاعری پولشوی،معاصر با خواجه شیراز زندگی می کرده است که این بیت او بعدها الهام بخش خواجه شده است:
پول می شویم و امید که این فن شریف
چون کلک های دگر باعث زندان نشود!
4.همانگونه که برای البسه، خشکشویی هایی وجود دارد، برای شستن پول نیز خشکشویی های ویژه ای هست که پول را با نازل ترین قیمت می شوید و خشک و اتو کشیده تقدیم شما می کند!(البته بعد از اینکه سهم خودش را برداشت!)
5.پولشویی، می تواند فرصت های شغلی بسیاری ایجاد کند.از آنجایی که پولشویان اقدام به تاسیس شرکت های مختلف برای نقلوانتقال پولهای کثیف می کنند،می توان به این شیوه، کلی شغل برای جوانان ایجاد کرد. (این شرکت ها را می توان ماشین پولشویی نامید؛چیزی شبیه ماشین لباسشویی!)
6.نباید از نقش مثبت پولشویی در اقتصاد غافل شد.وقتی پولشویان اینگونه پولها در امور اقتصادی متنوعی همچون کارهای عمرانی یا سرمایهگذاری در انواع مختلف بازارهای مالی اعم از بانک و بورس، هزینه می کنند، جانی تازه به اقتصاد می دمند!(اگر کسی با تفحص و تجسس بیجا موی دماغ نشود!)
7.برخی افراد لجباز که با دلایل فوق قانع نمی شوند، اعتقاد دارند که پول حرام و کثیف را هرقدر هم که بشویی باز تمیز نمی شود و از زبان شیخ اجل می گویند:
سگ به دریای هفتگانه بشوی
که چو تر شد پلیدتر باشد!
به این عده باید عرض شود:
روزی مردی در جالیز مردم نشسته بود و با اشتها هندوانه می خورد.یکی از آنجا می گذشت.او را دید و گفت:عمو، اینکه می خوری بی اجازه صاحبش حرام است!گفت:من هندوانه را برای حلال و حرامش که نمی خورم؛ من برای خاصیتش می خورم!
منبع: تهران امروز