امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
شوشان - جلیل جعفری: سلام حسن آقا،
به
خوزستان خوش آمدی. اما اين كه استان خوزستان را به عنوان نخستين سفر استانی خود
انتخاب كردهای جای هيچ گونه تفاخری ندارد.
اصلا
چرا حالا آمدهای؟ نيامدهای كه همين چند روز و هی هوای خوش و بعد هم بروی آن
دورها، ها!؟
حسن
آقا! كاش خوزستان را در انتهای فهرست سفرهای خود قرار میدادی اما تابستان میآمدی؛
در فصلی كه گرد و غبار (يا به قول شما تهرانیها "ريزگردها"!!!) جان به
لبمان میكند و تنفس در اين هوا هر نفساش چون فرومیرود ممد ممات و چون برمیآيد
ستاننده حيات، در فصلی كه گرمای هوا به بيش از 50 درجه میرسد اما مردمان اين ديار
همچنان كار میكنند و بچههاشان پای برهنه روی آسفالت داغ فوتبال گل كوچك بازی میكند،
در فصلی كه تحمل شرجی ناگزير است چراكه ماهيگير بايد به دريا برود وگرنه شب با
جبين آغشته به عرق شرم به خانه بازمیگردد (راستی تا به حال در هوای شرجی نفس
كشيدهای، حسن جان؟)، در فصلی كه در طول شبانهروز بيش از چهار ساعت نمیشود در
كوچه و بازار بود و مابقیاش در خانه صرف چه كنم چه كنمهای قبض آب و برق میشود،
در فصلی كه درختان از زور گرما درست عين چله زمستان برگ و بار میريزند و لاجرم
سايه را از رهگذر دريغ میكنند، در فصلی كه كارون چونان كرمی زرد به خود میپيچد و
سلانه سلانه به سوی فنا پيش میرود، در فصلی كه... در فصلی كه... در فصلی كه... چه
بگويم حسن جان!؟ بقيه اين حرفها را احتمالا در بخش نظرهای همين مطلب از زبان ديگر
هماستانیهايم خواهی خواند.
پس
گوش كن حسن آقا؛ حالا كه آمدهای فقط گوش كن!