شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۵۴۶۸
تاریخ انتشار: ۲۸ دی ۱۳۹۲ - ۱۵:۱۳
شوشان - امیر عباس خانی نوشت : - وقتی از فلکه ی شهدا - در اهواز - عبور می کنم و بساطِ کتابِ دوستم " مجید زمانی اصل " را نمی بینم دلم می گیرد ، آن هنگام که غروب جمعه هم باشد ، و آنجاست که تنها و دلگیر روی نیمکتی در پارک معین می نشینم، کنار یک غریبه ی 28 ساله - خودش گفت - و او از بدبختی های تمام ناشدنی اش بگوید و من بغض گلویم را بگیرد و سر به آسمان کنم و پروردگار خودم را سپاس بگویم برای زندگی خویش .
و ناگهان مردی از دور هویدا شود با پالتویی خاکستری و ریش های بلند و چهره ای سبزه که " ایّوب بختیاری " می نامندش و خوشحال از اینکه دیگر می توانم در این جمعه ی غمگین تنها نباشم در آغوشش بگیرم و از غریبه ی بی نوا خداحافظی کرده با ایّوب برویم و اهواز را قدم بزنیم. بعد به کافه برویم ، قهوه بخوریم ، بیژن الهی بخوانیم ، راجع به فرم و مدرنیته و ترجمه و سینما و تئاتر و سیاست و یدالله رؤیایی و شعر و دهه و ... بحث کنیم و دوباره اهواز را قدم بزنیم و در نهایت در میدان چهارشیر یکدیگر را بدرود بگوییم .

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار