قطعاً واژه ورود ممنوع همه جا كاربرد ندارد خصوصاً زماني كه دامنه فعاليت فرهنگي و اجتماعي و حريم عقول باشد و با توده مردم سركار داشته باشد، اگر با ماشين سرعت زياد رفت موجب تصادف و مرگ خواهد بود و يا با چاقو مي توان ميوه صرف نمود يا وسيله اي جهت قتل باشد و هزاران مثال ساده و ملموس ديگر مانند صدها شبكه ماهواره مفيد علمي و تاريخي و... چون ديسكاوري،جفرافيا و هيستوريكال كه وجود دارند و مي توان با ديدن آنها مانند واحدهاي دانشگاهي كسب معرفت و دانش نمود يا با ديدن اخبارهاي گوناگون از جهان مطلع بود و به قضاوت نشست و قرار نيست كليه اخبار و وقايع دنيا را از ديدگاه رسانه ملي به تماشا نشست كه البته گاهي اوقات در پخش بسياري از اخبار گزينش هاي بسيار نابسماني صورت مي گيرد كه با روح عدالت طلبي و قضاوت انساني سازگار ندارد
(بطور مثال در شهر هاي ايران روزانه صدها مورد دزدي مسلحانه منجر به قتل اتفاق مي افتد كه از گفتن آن خبري نيست ولي يك مورد تير اندازي در كشور بزرگي مانند آمريكا صدها با زير نويس شده و بارها تكرار مي شود كه اين را مي توان توهين به شعور مخاطبين تلقي نمود ). بنا نيست از بحث اصلي خارج و توضيح و تفسير اضافي داده شود لپ كلام اينكه از هر ابزار و تكنولوژي مي توان سوء استفاده يا حسن استفاده نمود ولي بستگي به فرهنگ عمومي جامعه خواهد داشت و فرهنگ عمومي جامعه نتيجه كنش هاي متقابل هزاران عامل ريز و درشت است كه قطعاً حكومت ها و دولت و ديگر دواير خارج از دولت نقش زيادي بر آن دارند.
سوال اساس اينكه چرا در ايران شبكه هاي اجتماعي مورد اقبال جوانان واقع شده و اساساً چه كاركردي دارند .در ايران بدليل ساده بودن لايه هاي اجتماعي و در نبود و كمبود صدها انجمن و صنوف و سازمان هاي مردم نهاد و امكانات تفريحي و رفاهي در زمينه هاي مختلف علمي،فرهنگي،اجتماعي،ورزشي و صدها مورد ديگر و همچنين اوضاع اقتصادي و معيشتي خصوصاً جوانان به جهت حضور فعال و جدي در بطن جامعه و البته محدويت هاي زيادي كه در روابط في مابين آنها وجود دارد بسياري از جوانان به شبكه هاي اجتماعي جذب شده اند زيرا براحتي مي توانند در همه اوقات شبانه روز با فاميل، دوستان اختصاصي يا گروهي خود ارتباط داشته و مطالبي را به اشتراك گذاشته و نظر داده و گپ و گفتگو نمايند.
البته در شبكه هاي اجتماعي تقريبا فرهنگي خاص خود بوجود آمده و هر فردي در مسلك افرادي قرار گرفته و مي گيرد كه از لحاظ ديدگاه و طرز تفكر به او نزديكي دارند.طي سال هاي اخير با تشكيل صدها گروه و محفل ادبي ، فرهنگي، هنري و منطقه اي و شهري،سياسي، علمي و... جاي خالي اين نهادها پر شده و تا حدودي موجب تعالي و ارتقاي دانش و فرهنگي عمومي كاربران شده است.البته هستند گروهها و افرادي هم كه به فعاليت هاي خارج از عرف و فضايل اخلاقي مشغول هستند كما اينكه در سطح جامعه هم چنين مواردي بوضوح ديده مي شود ولي به جرات مي توان گفت درصد آن نسبت به مطالب مفيد بسيار كمتر بوده است.
اگر از كاربران نظر سنجي نماييد براحتي قابل درك است كه طي اين سال ها فرهنگ استفاده از اين شبك ها بهتر گرديده و مطالب مفيد بيشتري در ديد همگان قرار گرفته است و در بعضي موارد سيستم هاي خودسانسوري و خود نگهدار حاكم گشته است كه در پي حفظ مطالب مفيد و اشاعه آنان مي باشند و بدليل پر شدن بسياري از خلاء هاي ارتباطي قبل بين جوانان و عادي شدن فضاي گفتمان و ارتباط كمتر بي اخلاقي هايي مشاهده مي گردد .
نگارنده در پي دفاع بي و چون چراي از شبكه هاي اجتماعي نيست ولي بعنوان يك واقعيت ملموس دنياي امروز نمي توان از آن غافل بود و بايد موشكافي و واكاوي هاي علمي و تحقيقي زيادي در اين خصوص بعمل آيد،قريب به يقين راهكار قطعي نمي تواند ورود ممنوع باشد بعنوان مثال شايد بتوان سيستم اجتماعي پر طرفداري مانند ويچت را فيلتر نمود ولي از فرداي آن روز صدها نرم افزار ديگر طراحي و روانه بزار مي شوند كه جايگزين آن خواهند شد كه البته شده اند.نتيجه كلي اينكه اگر از شبكه هاي اجتماعي درست استفاده گردد اتفاقاً مي توانند بسيار مفيد و سودمند باشند و اين امكان را دارند كه جاي خالي بسياري از نداشته ها را پر نمايند و اگر غلط استفاده گردد مانند بسياري از سوء مصرف ها خواهد بود و عقوبات خود را خواهد داشت، نكته مهم ارتقاء سطح فرهنگي و اجتماعي آهاد جامعه براي فرهنگ استفاده صحيح و البته ارتقاي سطح معنويت در جامعه است كه بايد روي آن كار نمود و اگر حكومت نگران آينده و فضايل اخلاقي و سوق دادن مردم به كارهاي نيك و ثواب است بايد برنامه ريزي و مهندسي دقيق فرهنگي را در دستور كار قرار دهد و استفاده از سيستم فيلترينگ را محدودتر نمايد كه چاره كار در آن نخواهد بود.