رئیس محترم دستگاه قضا اخیرا طی یک سخنرانی در جمع مدیران کل دادگستری سراسر کشور و دادستان های مراکز استان ها، از سپاه پاسداران و نیروهای امنیتی خواست تا از ورود گروه های تکفیری به کشور جلو گیری کنند. این سخن و خواسته ایشان گویای این است که وی می پندارد که گروه های تکفیری و نیروهای فرقه گرا، از بیرون از مرزها به درون کشور نفوذ می کنند و شرایط داخلی کشور و نوع برخورد حاکمیت با اقلیت های مذهبی ، زاینده این جریان ها و گروه های تندرو نیست. بر پایه این پندار، بر نیروهای امنیتی و نظامی است که مرزها را خوب کنترل کنند و اگر در آینده خدایی نخواسته شاهد خرابکاری در کشور بودیم مقصر نیروهای نظامی و امنیتی هستند که به وظیفه خود عمل نکرده اند.
نگارنده این یادداشت در چند ماه پیش از این، طی یادداشتی که در ادامه می آید در این باره به مقامات دینی و سیاسی کشور و استان خوزستان هشدار داده و راه حل هایی را پیشنهاد کرده است. تفاوت هشدار اینجانب با هشدار رئیس محترم دستگاه قضا در این است که خاستگاه افراطی گری در داخل کشور و حاصل برخوردهای حکومت با اقلیت های مذهبی است و نه آنگونه که رئیس دستگاه قضا می پندارد .به متن آن یادداشت دقت فرمایید:
از نفوذ فرقه گرایی به کشور جلوگیری کنیم
پدیده فرقه گرایی در همه ادیان، پیشینه بلندی دارد. در تمام ادیان و از جمله ادیان توحیدی، چند سالی پس از آمدن دین جدید و با مرگ بنیانگذار آن، اختلافات در مبانی و فروعات و بلکه اصول اعتقادی و باورهای آن دین به وجود آمده است. در این باره، این پرسش ها همواره پیش روی تاریخنگاران و پژوهشگران حوزه تاریخ اندیشه، مطرح بوده است که:
1- ریشه ها و انگیزه های فرقه گرایی چیست؟
2- آیا فرقه گرایی در نهایت، چهره مثبتی از دین نشان می دهد یا چهره آن را ملکوک و مخدوش می کند؟
3- - دست سیاست و سیاست بازان در گسترش فرقه گرایی تا کجا دیده دیده می شود؟
4- سهم نادانی و فقرفرهنگی و فقر اقتصادی در ترویج فرقه گرایی تا چه اندازه است؟
5- چگونه می توان از بروز و گسترش فرقه گرایی، در عصر حاضر جلوگیری کرد؟
یافتن پاسخ های علمی برای پرسش های یاد شده و پرسش های مانند آن ، البته نیازمند کوشش متخصصان در حوزه های تاریخ، علوم اجتماعی و علوم سیاسی است، ولی با توجه به تجربه ای که تاکنون در کشورهای دیگر از رهگذر محو فرقه گرایی به دست آمده است؛ می توان به استنباط های مفیدی رسید. در ادامه این یادداشت، گزاره هایی به صورت پیشنهادی ارائه می گردد که شاید برای مسئولان سیاسی و مذهبی کشورمان، به عنوان سرزمینی که در معرض خطرات تولید و گسترش فرقه گرایی است؛ مفید باشد:
1- چنانچه در سرزمینی، انسان هایی معتقد به یک مذهب به عنوان اقلیت وجود دارند؛ فراهم آوردن محیطی امن و آزاد برای باورمندان به آن مذهب ، برای انجام مناسک دینی و آموزش مبانی مذهبی، ضروری است. اگر اقلیت های مذهبی، احساس کنند که مورد بی توجهی مسئولان کشورشان قرار گرفته اند، گام به گام به حاشیه می روند و فعالیت خویش را از عرصه و عیان به زیرزمین و پنهان می کشانند. در این شرایط، هم دولتها از مشارکت آنان محروم می گردند و هم ممکن است مزاحمت هایی را هم برای دولت ها پیش بیاورند.
2- باورمندان به مذاهب، نباید خود را در مسیر تولید مخاطرات امنیتی دشمنان سرزمین خویش قرار دهند. به زبان روشنتر، نباید اجازه دهند تا دشمنانِ وحدت و یکپارچگی سرزمینی در یک کشور، بتوانند از وجود اقلیت های مذهبی برای تحقق اهداف سیاسی بهره ببرند.از سوی دیگر، انجام برخی اقدامات افراطی از سوی اکثریت، در پشتیبانی از باورهای یک فرقه و مذهب و برابر دانستن آن با روح اسلام و باطل اعلام کردن مذاهب دیگر، ضمن آنکه هیچ توجیه شرعی ندارد؛ فقط آب به آسیاب دشمن می ریزد و آنان را در رسیدن به اهداف شومشان کمک می کند.
3- با رعایت برابری حقوقی و جلوگیری از تبعیض های گوناگون نسبت به شهروندان با هر باوری که دارند؛ می توان از گسترش فرقه گرایی جلوگیری کرد. برای نمونه وجود فقر اقتصادی در یک سرزمین می تواند زمینه را برای ترویج فرقه گرایی میان توده های محروم مانده، فراهم آورد یا جلوگیری از استخدام اقلیت های مذهبی در دوایر دولتی می تواند موجب کینه ورزی و دشمنی آنان به دولت و نظام گردد. از این رو، رسیدگی هر چه سریع به مشکلات شهرهایی که در مسیر تولید مخاطرات امنیتی دشمنان قرار دارد، ضروری است.
4- خودداری از تحریک باورمندان و اقلیت های مذهبی ، تا حدود زیادی می تواند در ایجاد دوستی و همبستگی میان شهروندان موثر باشد. از این رو، خودداری از نامگذاری دانشگاه، اماکن و.....به نام هایی که جز تحریک اقلیت های مذهبی، هیچ دستاورد مثبتی به همراه ندارد یا خودداری از انجام برخی مناسک و مراسم غیر ضرور، در کاهش و محو فرقه گرایی بسیار مهم است.
5- امکانات تبلیغی و فرهنگی لازم، باید در اختیار باورمندان به مذاهب اقلیت، قرار گیرد تا آنان نیز بتوانند با آسایش به تبلیغ مذهب خویش بپردازند.
6- امکان عملی تبادل اندیشه و تضارب آرا میان اندیشمندان و متفکران و مدرسان و مبلغان مذاهب داخل کشور، باید فراهم آید تا ایشان بتوانند در یک محیط علمی و به دور از انگیزه های سیاسی سیاست بازان، به نقد و خرده گیری از باورها و معتقدات یکدیگر بپردازند. حال که سال هاست جمهوری اسلامی میزبان دانشمندان سراسر جهان از مذاهب گوناگون است، چرا فرصت در اختیار اندیشمندان داخلی از مذاهب اسلامی فراهم نشود و بسترهای لازم برای گفت و شنود و مباحث علمی میان مبلغان ایرانی فراهم نگردد. خوشبختانه تاریخ اسلام و برخی مقاطع تاریخی و حتی برخورد مثبت امامان معصوم(ع) ، با باورمندان به مذاهب در جامعه اسلامی، می تواند الگوی خوبی برای امروز ما باشد