راه مبارزه با اعتیاد تنها در بالا بردن هزینه تجارت مواد مخدر است. فساد و هزینه پولشوئی آن، آنقدر باید بالا باشد، تا کسی جز مافیاهای پیچیده نتواند وارد این عرصه شوند.
پایگاه خبری الف همزمان با این نسخه درمانی، به تشریح کالبد اعتیاد و مساله قاچاق مواد مخدر می پردازد و در گزارشی به قلم محسن مهدیان چنین می نویسد:
هفته گذشته به دعوت وزیر محترم کشور همراه با چند تن از نماینده دیگر رسانه ها، جلسه ای در ستاد مبارزه با مواد مخدر داشتیم. دعوت با هدف استعانت از رسانه ها برای مواجهه ˈرسانه ای –فرهنگیˈ با ماجرای تلخ اعتیاد و قاچاق مواد مخدر بود.
جناب وزیر کشور ضمن تشریح ˈبیماری شبه مجرمانه اعتیادˈ به ذکر آمارهائی در این خصوص پرداخت که تکان دهنده و نگران کننده بود.
بخش اول این هم اندیشی صمیمانه پخش یک فیلم مستند بود. وضعیت معتادان و فروش مواد مخدر در سطح شهرهای بزرگ در این فیلم بدون سانسور و پرده پوشی نمایش داده شد و سپس جناب وزیر به تشریح وضعیت اعتیاد در کشور پرداخت.
دو نکته قابل ملاحظه در این جلسه بود که ظاهرا بی ربط اما کاملا مرتبط هستند و در نهایت تذکری درباره سهم رسانه ها در مقابله با مساله اعتیاد ضروری است.
اولین آمار وزیر کشور تکانه ای جدی به جلسه بود؛ˈبالغ بر 3 میلیارد دلار درآمد حاصل از تجارت مواد مخدر در کشور داریمˈ. وزیر کشور آمارهای دیگری هم ارائه کرد که مساله این یادداشت نیست.
آمار دوم مربوط به مستند است. فیلم یادشده نشان می داد که زمان دسترسی به مواد مخدر در تهران و شهرهای بزرگ کمتر از 5 دقیقه است. چیزی شبیه خریدن یک سطل ماست.
کنار هم قرار دادن این دو آمار یک پیام روشن دارد و آن اینکه بالا بودن سود تجارت اعتیاد در ایران، به دلیل وجود یک مافیای پیچیده و 8 سر و متصل به قدرت نیست و بر خلاف خیلی از مفاسد دیگر که به یقه سفید ها مرتبط است، فسادی کاملا خیابانی و بیابانی است. نشانه اش نیز زمان لازم برای دسترسی به مواد مخدر است.
دسترسی آسان به مواد مخدر نشان می دهد که ریسک این تجارت بسیار پائین و هزینه این فساد در کشور ما کمتر از آن است که به تشکیل مافیای تو در تو و پیچیده نیاز داشته باشد. چه بسا شغل دوم و اوقات فراغت دله دزد ها و کف بین ها و قداره کش های محل باشد.
از این رو به گواهی این مستند که پیشتر نیز رسمی اعلام شده بود، ورود و خروج به این تجارت، بسیار ساده و کم ریسک و کم هزینه است و طبیعی است که سود این کار نیز در مقایسه با دیگر معاملات سوداگرانه خیلی بالا نخواهد بود. اتفاقا همین فیلم نشان می داد که بسیاری از ˈکاسبان تباهیˈ خودشان درگیر اعتیاد هستند و چرخ زندگیشان نیز از خرید و فروش مواد مخدر می چرخد.
کتابی وجود دارد به نام ˈاقتصاد ناهنجاری های پنهان اجتماعیˈ. نویسندگان این کتاب دو نفر به نام های استیون لویت و استیون دابنر است که یکی اقتصاد دان و دیگری روزنامه نگار است. این کتاب، آسیب های اجتماعی را با نگاهی اقتصادی و از زاویه ˈولنگاری های اقتصاد بازارˈ مورد ارزیابی قرار می دهد. کتاب از این جهت که بین رشته ای و مساله محور است، بسیار خواندنی است. ویژگی ممتاز این کتاب بدلیل ترکیب یک اقتصاد دان و یک روزنامه نگار است که باعث شده اند مسائل آکادمیک به شکل بین رشته ای و البته مصداقی مورد توجه قرار گیرد.
عنوان فصلی از این کتاب عنوان این یادداشت است؛ ˈچرا قاچاقچیان مواد مخدر با مادرانشان زندگی می کنند.ˈ نویسندگان این کتاب توضیح می دهند که در یک زمان مشخص، در بخش جنوبی شیکاگو به دلیل نظارت پائین دولتی، آنقدر ریسک تجارت مواد مخدر پائین آمده بود که عده زیادی وارد این بازار شدند. به همین دلیل بجز گانگسترهای سیاه که سود بالائی داشتند و تعدادشان نیز بسیار اندک بود باقی فعالان این بازار در حد یک شرکت اقتصادی دست پائین، مواجب داشتند تا انجا که درآمدشان برای تشکیل یک زندگی ساده و جدا شدن از خانواده کفاف نمی داد و اکثرا در خانه مادریشان زندگی می کردند.
نکته تمثیلی داستان نیز در همین جا است. سود بالای تجارت مواد مخدر در ایران ناشی از فعالیت پیچیده مافیا نیست. چه انکه اگر این بود دسترسی به مواد مخدر بسیار سخت و زمان دار می شد نه 5 دقیقه. تشکیل مافیا زمانی است که مکانیزم های نظارتی حاکمیت آنچنان موثر باشد که برای عبور از آن لازم باشد گروه های ˈمافیایی -اختاپوسی متصل به یقه سفید هاˈ شکل بگیرد.
در شرایطی که دسترسی به مواد مخدر اینچنین آسان است طبیعتا و قاعدتا بازار اعتیاد در سطح موجود توسعه می یابد.
وزیر محترم کشور می گویند یکی از مهمترین دلائل اعتیاد در کشور ما کنجکاوی است. البته در کنار این عامل، دو عامل ˈمقابله با مشکلات روحی - روانیˈ و ˈلذت جوئیˈ را نیز مطرح کردند. اما حداقل دو عامل از این سه عامل، بدون وجود دسترسی آسان به مواد مخدر نمی تواند باعث ایجاد چنین سطحی از اعتیاد شود. کنجکاوی را تنها زمانی می توان کنترل کرد که دسترسی آسان به مواد مخدر نباشد.
وزیر کشور از رسانه ها خواستند که در مواجهه با اعتیاد و تجارت مواد مخدر فرهنگ سازی کنند. به این فهم و حسب آنچه گفته شد برخلاف بسیاری از موضوعات که رسانه می تواند نقشی گره گشا در اصلاح و تغییر آن داشته باشد، در این مورد خاص و حداقل در جمهوری اسلامی، رسانه ها کمترین نقش اصلاحی را می توانند داشته باشند. راه مقابله با اعتیاد جز حضور موثر قوه قهریه نظام در برخورد با تجارت مرگ نیست.
وظیفه رسانه بطور کلی دو چیز است. فرهنگ سازی و مطالبه گری. برای مقابله با تجارت مواد مخدر به هیچ یک از این دو عامل نیاز نیست. تنها لازم است قانون موجود با قاطعیت عمل شود. در این رابطه بد نیست چند قلم دیگر از گزارش تلخ وزیر محترم مرور شود.
جناب رحمانی فضلی می گویند 3 عامل در همه جای دنیا مانع گسترش مواد مخدر و اعتیاد است. ازدواج و اشتغال و تحصیل.
در این رابطه آمار های جناب وزیر جالب است. مطابق این آمارها 53 درصد معتادان در کشور ما شاغلند. همچنین 63 درصد متاهل و 75 درصد دیپلم به بالا و 21.5 درصد لیسانس به بالا هستند.
این آمارها نشان می دهد که بالا رفتن سطح تحصیلات و اشتغال و تاهل در جامعه ما باعث کاهش نرخ اعتیاد در کشور نشده است. در چنین شرایطی رسانه ها چه حرف جدید و متفاوت و موثری برای گفتن دارند؟ قرار است فرهنگ سازی کنند تا آمار اشتغال و تحصیل و ازدواج بالا رود تا بعد چه اتفاقی بیافتد؟ تا وقتی که نظارتی بر خرید و فروش تجارت سیاه و برخورد عاجل و قاطع با عوامل مرتبط به این مساله نباشد، فرهنگی تر شدن جامعه کمک قابل ملاحظه ای به کاهش مصرف مواد مخدر نخواهد کرد.
البته وظیفه رسانه مطالبه همه جانبه از قوه قهریه و عدلیه و نظمیه است که با تمام قوا با مساله مواد مخدر برخورد جدی و دور از مماشات داشته باشد.