یوسف مندنی زاده الهی :
الا و لا یحمل هذا الام الا اهل الصبر و البصر...
این حدیث شریف حضرت امیرمومنان را حتما بارها از زبان پر مهر مقام معظم رهبری شنیده اید که به احسن وجه تفسیر و تاویل نمودند. بحث صبر و بصیرت که هر دو بال یک پرنده هستند و لذا باید هم کُف و برابر باشند تا از هیجانات و کژی ها و افراط و تفریط پرهیز شود.
براستی ما چرا نسبت به کلید واژه هایی مثل اخلاق اسلامی و صداقت یا ایمان و کار برای رضای خدا و یا مدیریت جهادی و بصیرت که در تمامی شقوق زندگی ما کاربرد دارد و جملگی این نگین های اخلاقی در قران و کلام بزرگان مصرح و مطرح است ولی ما از آنها دور افتاده ایم.
انصافاً کار برای رضای خدا به چه میزان در رفتار و کنش ما و دوستی ها و انتخاب هایمان؛ ملاک عمل است؟ و نیز رنگ خدایی دارد که بفرموده قرآن شریف: «و من احسن من الله صبغه» و در زندگی ما چه نقشی دارد؟!
اخلاق اسلامی به معنی عام آن و همچنین رفتارهای ایمانی چرا که مومن بشرطی مومن است که دو وجه و دو بال برای پرواز داشته باشد؛ اول ایمان. و دوم عمل صالح؛ ایمان یک ماهیت ذهنی و معنوی دارد یعنی هر کسی درون نفس و حقیقت خود را بهتر آگاه است که آیا اعتقاد راستین بخدای احد و واحد دارد و یا خیر؟ فقط لقلقه زبانی و فریب دیگران است.
و وجه دوم؛ عمل صالح است و مومن؛ مومن نمی شود مگر در ذهن و گفتار و اندیشه و رفتار و عمل هر دو به حقیقت حق تعالی ایمان داشته و کارهایش ولو کوچک و شخصی مثل غذا و آب خوردن و یا راه رفتن را با نیت و توجه رضای خدای متعال انجام دهد؛ چرا که پاداش های ما به بزرگی و کوچکی اعمال مان محاسبه نمی شود؛ بلکه بر مبنای اخلاص و نیت صالح و رنگ خدایی اعمال حساب و کتاب می شوند. یک کار هر چند کوچک اگر برای رضای خدا انجام پذیرد از بزرگ ترین بخشش ها که برای غیر خدا و یا برای خدا و هم غیر خدا انجام گیرد بالاتر و موثرتر است.
و همچنین است صداقت در رفتار و چه در گفتار که از کلید واژه های مهم اخلاق اسلامی است. آن قدر بر صداقت و راستی تاکید شده که شاید حتا برابر با اهمیت نماز و روزه باشد.
در حدیث آمده پیامبر در جواب سایلی از انجام چندین عمل گناه؛ مثل شرب خمر و امثال آن ؛ فرمودند می شود نعوذ بالله مومن گناهی کند و بعد توبه نماید، و اما در جواب سئوال به اینکه آیا مؤمن دروغ می گوید فرمودند : هرگز ، و اگر دروغ گفت دیگر مؤمن نیست.
واعجبا واقعاً ما به عنوان شیعیان حیدر کرار به چه میزان پایبند به معارف حقیقی اسلام ناب هستیم؟ و انصافاً درک درستی از گفتاری چنین نغز و بلند و عمیق داریم؟ وقتی خدای ناکرده دروغ می گوییم به واقع می دانیم چه کار داریم می کنیم؟
اگر به ما بگویند نماز نخوان هرگز ترک صلاه نمی کنیم ولی ما را چه شده که برخی به راحتی تا دروغ نگویند روزشان شب نمی شود؟ برای خلاصه کردن بحث این گونه رفتار غیر اسلامی و فاصله گرفتن از ارزش های انقلاب و اسلام عزیز و معارفه حقه تا زمانی که ما در زندگی شخصی با خانواده و دوستان نزدیک سر و کار داریم مشکل مهمی ایجاد نمی کند هر چند گناه و عملی ناشایست است و لیکن کار وقتی بسیار مفسده انگیز و نابودگر می شود که اینگونه رفتارهای نابهنجار و غیر معرفتی در بستر جامعه و خدای ناکرده برخی مدیران بروز و ظهور پیدا می کند، آن وقت دیگر بحث گناه شخصی و فردی نیست بلکه تأثیر آثار مخرب گناه و بدعت ها و باقیات خبائث در سطح کلان جامعه مطرح شود؛ تا جایی که نماینده مقام معظم رهبری و امام جمعه محترم اهواز حضرت آیت الله موسوی جزایری در خطبه های نماز جمعه هفته های گذشته فرمودند: نرخ بیکاری در برخی شهرهای استان به 40% درصد رسیده است و به مدیران ارشد دولت و استان تذکر جدی دادند.
سئوال اساسی این است که انصافاً اگر کارها برای رضای خدا و با صداقت و خدمت به خلق خدا باشد پس این عدم توفیق ها در چیست؟ آثار سوء گناه فقط در زندگی شخصی افراد اثر نمی گذارد بلکه می تواند بر روی مدیریت ما در جامعه مؤثر باشد و تاوان آن را البته مردم شریف و نجیب مان خواهند داد که گرفتار برخی مدیریت های ناکارامد دولتی و شبه دولتی هستند.
حال آقایان اگر ولایت را شرط دین و اساس مذهب و صحت عمل خود می دانند پس چرا ارشادات و فرامین مقام معظم رهبری را به عنوان تکلیف شرعی و حکم قطعی نمی دانند و اگر اعتقاد دارند پس چرا بر مدار فرامین ایشان حرکت نکرده و بر قشری گری و سلیقه های شخصی اصرار می ورزند، مگر حضرت آقا بارها نفرموده اند خدمت صادقانه، مدیریت جهادی، کار برای رضای خدا و صداقت و بصیرت و تقوا در انتخاب شایستگان ملاک عمل است و نه باند و گروه و رفیق بازی!
در ادامه معروض می دارد این مقاله در دو بخش تدوین شده بود که قسمت اول جنبه های «اخلاق مدیریتی و مدیریت اسلامی» را مد نظر داشت و بخش دوم که بصورت کاربردی تر و شفاف تری و در خصوص برخی مدیران شهری بود که به جهت ایام پر خیر و برکت فجر انقلاب اسلامی و توصیه برخی عزیزان و دلسوزان بزرگوار و هم به جهت آنکه نشان داده شود هیچ گونه سوء نیت و یا بحث شخصی و فردی در میان نیست و فقط از باب: «فذکر ان الذکرا تنفع المومنین ...» و برای تنویر ذهن دوستان و حتا مخالفان بی غرض عرض می کنم شخصی که بیش از 36 سال با انقلاب بوده و همیشه و در همه حال خصوصاً در ایام خطر و جنگ که مرد از نامرد باز شناخته می شد! امثال بنده بی ادعا در همه صحنه ها حاضر بودیم. حال آیا بی انصافی نیست که از توان ما استفاده ای نشود و هر گاه حرف حقی هم زده می شود بگویند بخاطر فلان پست و یا خواسته شخصی است در حالی که این انگ ها و اتهام ها تقلیل دادن ماهیت نقد نخواهد بود و قابل ذکر است که اینجانب به نوبه خود هیچ حقوق و سودی و درآمدی حداقل در دو سال گذشته نداشته، ولی برخی برای نوع رژلب و امثال آن از منافع انقلاب و کشور بهره ببرند و تازه غر و لند هم بکنند که آزادی نداریم؟ یا آن برادران مدیری که اگر یک روز حق ماموریت شان را ندهند یا در ماه 10 ساعت از اضافه کاری شان کم شود طوری چپ می کنند و زمین و زمان را به هم می دوزند و فریاد می زنند که گویی آنان از انقلاب طلبکارند!
و لذا بخش دوم این مقاله در صورت لزوم و عدم بهبود شرایط در هفته آینده چاپ خواهد گردید و بنا بر فرمایش و تاکید رهبر معظم و فرزانه که همیشه سفارش و تاکید بر وحدت و همدلی داشته و پرهیز از بی اخلاقی انشاءالله نیاز به چاپ آن نباشد.
بفرموده رهبر کبیر انقلاب امام خمینی (ره) درود بر22 بهمن و آفرینندگان آن. فجر پیروزی مبارک و کام تان سرشار از شهد و عسل.
در آخر یاد خیری از شهدا و ایثارگران ،و مدیران دهه شصت و آن سال ها می کنم که برخی از آنها معلم اخلاق بودند.
به امید آنکه بیشتر قدر ارزش های نظام و انقلاب را دانسته و از ایثارگران والسابقون انقلاب و سال های سخت دفاع غافل نشویم که باور بفرمایید در غیر این صورت عین گناه و ناسپاسی می باشد. بفرموده امام راحل: «نگذارید پیشکسوتان جهاد و شهادت در زندگی روزمره بفراموشی سپرده شوند» آیا سفارش امام عزیزمان را نصب العین خود قرار داده ایم؟ ویا با لجاجت و امیال شخصی و توجیه های بی مبنا به غرورمان بیشتر توجه و نظر داریم و نه صلاح نظام!؟
یا علی
جنابعالي مثل اينكه سايت شوشان رو با اداره كار اشتباه گرفتي! عزيز برادر اگه جنابعالي بيكاري راهش كه اين نيست كه هي دم به دم مقاله بنويسي كه من بيكارم منو ببرين سركار و گرنه در قسمت دوم مقاله ام چنين ميكنم و چنان ميكنم.
دستت رو بذار رو زانوت بگو يا علي برو دنبال درامد و رزق و روزي.دليلي نداره اين شكلي رفتاركني.
آیا نگارنده این مطلب بابک زنجانی را میشناسد.دلیل این 40/ بیکاری دولت محترم قبلی بوده که میلیاردها دلار پول بیت المال را (به اندازه بودجه عمرانی سال 93)را امثال زنجانی به غارت برده اند.در دلسوزی شما هیچگونه شکی نداشته اما گویی دولت تدبیر و امید مملکت را به این روز انداخته است.چرا فردی مانند شما باید 2سال بیکار باشد ::حتما دلیل آن دولت فعلی میباشد.خیر :دلیل آن همان دولتی است که سنگش را به سینه میزنی.حضرتعالی ازحامیان شهردار سابق جناب مهندس کتانباف بوده ای اما جهت کاری به دفتر ایشان مراجعه و به هر دلیل آن کار انجام نشد.از فردا صبح به تخریب ایشان دست زدی.[...]