این روزها برخی جریانات خاص به تجربه دورههای گذشته فعالیت شوراهای اهواز و به شکل مشخص دوره سوم در حال جریانسازی رسانهای برای به چالش کشاندن شهرداری و شورای اسلامی شهر اهواز هستند.
به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز،این روزها برخی جریانات خاص به تجربه دورههای گذشته فعالیت شوراهای اهواز و به شکل مشخص دوره سوم در حال جریانسازی رسانهای برای به چالش کشاندن شهرداری و شورای اسلامی شهر اهواز هستند.
این جریانات که در دورههای گذشته فعالیت گستردهای برای تصاحب برخی پستهای کلیدی شهرداری کردند و تا حدودی نیز توانستند آنها را به دلایل مختلف بدست بگیرند این روزها نیز در حال جریان سازی خبری برای نشان دادن وجود اختلافات جدی در شهرداری و شورای شهر اهواز هستند.
فارغ از اینکه انتصابات صورت گرفته اخیر توسط شهردار جدید اهواز خوب یا بد بوده است اما آنچه که از مجموعه رفتاری و تحلیلی این جریان خاص بر میآید این است که گویی شهردار اساساً وظیفه ذاتی مبنی بر هماهنگی با این عده را دارد به طوری که عدم تحقق این موضوع بایستی باعث تزلزل در مدیریت شهری و احتمال برکناری شهردار جدید شود.
آنچه که جای شگفتی دارد به دام افتادن ناخواسته برخی اعضای شورا در تور این عده خاص، (که اتفاقا ژستی کاملاً دلسوزانه نیز گرفتهاند) است به طوری که بعضا در خصوص جریانسازیهای صورت گرفته توسط این عده یا سکوت اختیار کردهاند و یا ناخواسته با آنها همراه شدهاند.
اما مهم این است که افکار عمومی که همواره نشان داده از هوشیاری خوبی برای تشخیص واقعیتها برخوردار است امروز در حال قضاوت نسبت به عملکرد تک تک اعضای شورای شهر چهارم اهواز است.
برآیند تحقیقات میدانی صورت گرفته از آحاد جامعه شهری اهواز حکایت از آن دارد که مردم به شکل جدی علاقهمند نیستند که تجربه تلخ دوره سوم شورا و حاشیههای مکرر آن دوباره تکرار شود و شاهد درگیریهای بعضا غیرضروری شهرداری و شورا باشند.
انتقاد برخی از اعضای شورا در خصوص انتصابات اخیر در شهرداری اگر چه بعضا نیز به حق باشد اما نمیتواند نافی مسئولیت جدی شهردار در حق طبیعی انتخاب همکاران خود بر اساس سیاستها و دیگاههای خود باشد.
اعضای شورای شهر اهواز بایستی این موضوع را به شکل جدی مورد توجه قرار بدهند که جریان مخرب و بیمسئولیتی که همواره برای به دست آوردن منافع و مطامع شخصی و گروهی خود از ویران کردن ساختار مدیریت شهری و شورا از هیچ تلاشی فرو گذار نخواهد بود هیچ ابایی ندارد که کلان شهری همچون اهواز با شورای شهری تضعیف شده و مملو از اختلاف ادامه حیات کند.
تجربه دوره سوم شورای شهر اهواز و دوران بعد از آن و میزان دستیابی برخی از همین جریانات مخرب، حکایت از آن دارد که فعالیت سالم و بیحاشیه شورای شهر با منافع و مطامع آنان به شکل جدی همخوانی ندارد و لذا میتوان نتیجه گرفت هدف و غایت این عده در حاشیهسازی برای شهرداری اهواز نه برای حذف شهردار بلکه برای تخریب ریشهای ساختار شورای چهارم و همچنین فتنهانگیزی و از هم گسستگی اعضای آن است.
لذا در این زمینه نیاز است که اعضای شورای شهر اهواز با درایت و تامل در خصوص نقش آفرینی برخی افراد و جریانات تابلودار، مانع از به چالش کشیده شدن روابط شهرداری و شورا و به تبع آن ضرر دیدن کلان شهری همچون اهواز و به شکل ویژه مردم محروم این شهر شوند.