* سه دهه تجربه مدیریتی در نظام را دارم و بر خودم تکلیف میدانستم وارد میدان انتخابات شوم. واقعا برایم «من» بودن مطرح نبود به همین خاطر هم بحث اجماع را مطرح کردم و همان روزها به سید محمد خاتمی گفتم که اگر شما یا هاشمی بیایید من کنارهگیری میکنم.
*همان روزها چهار تن از اصلاحطلبان برای رقابت در عرصه انتخابات مطرح بودند به خاتمی گفتم که برای اجماع حاضرم کنارهگیری کنم چرا که بنای مان پیروزی حداکثری بود. در نهایت براساس مکانیزمی از میان من و آقای روحانی تصمیمگیری شد و قرار شد بر سر ایشان اجماع صورت بگیرد .
*در هواپیما بودم که فکسی ناخوانا و کمرنگ از آقای خاتمی به دستم رسید که از مضمونش متوجه شدم درخواستی است برای کنارهگیری من. پرسیدم گفتند که آقای خاتمی با شما تماس تلفنی گرفته بودند تا از شما بخواهند به نفع حسن روحانی کنارهگیری کنید اما به تماس ایشان پاسخ ندادید .
*برای اولین بار است که اینها را میگویم ساعت 5 یا 6 عصر 22 خرداد ماه بود و من در سفرهای انتخاباتی در شیراز برای سخنرانی آماده شده بودم و در حال رفتن به جایگاه بودم که گفتند از طرف آقای خاتمی تماس گرفته شده است. در آن زمان حقیقتا فرصتی برای پاسخگویی نبود و مردم منتظر سخنرانی بودند، در نهایت شب 22 خرداد بود که با نزدیکانم نشستی برگزار کردم و تصمیم بر این شد تا کنارهگیری کنم.اگرچه تشخیص من چیز دیگری بود اما معتقدم اگر در یک حکومت معنوی مسوولیتی از دوش فردی برداشته شود جای خوشحالی هم دارد.
*من با این سازو کار موافق نبودم. این را برای اولین بار است که طرح میکنم با جمعبندیها موافق نبودم و فقط به خاطر قول و قرارهای اخلاقی با آقای خاتمی کنارهگیری کردم.
* تحلیلهای دوستانم این بود که رقیب به دنبال این بود که بداند در نهایت من به صراحت اسم آقای روحانی را میبرم یا نه؟ در آن زمان تبلیغات ممنوع بود و به همین دلیل نامی از روحانی نبردم.
*تحلیل رقیب این بود که من تا پایان میمانم. آنها فکر نمیکردند که من به نفع آقای روحانی کنارهگیری کنم حتی برخی از دوستان اصلاحطلب هم فکر نمیکردند من چنین کاری انجام دهم.
چرا جواب تماسهای خاتمی را نداید؟
گفتم که شما که پیشتاز ائتلاف بودید و اعلام کردید که اولین نفری بودید که بحث اجماع را مطرح کردید چرا برخی اصلاحطلبان تصورش را نمیکردند که شما به نفع آقای روحانی کنارهگیری کنید؟ جواب داد: «اینها را بعدها بازگو میکنم و فعلا نمیخواهم وارد این موضوعات شوم». پرسیدم که درباره کنارهگیری شما شایعات بسیاری مطرح شد مثلا گفتند عارف نمیخواهد کنارهگیری کند، میگفتند شما حتی به تماسهایی که از طرف آقای خاتمی گرفته میشد هم پاسخ نمیدادید، جوابی نداد و با لبخندی فهماند که پاسخ این را هم در آینده میدهد.
نمی دانم روحانی حاضر به انصراف میشد یا نه؟
بعد پرسیدم که فکر میکنید اگر پیشنهاد کنارهگیری به آقای روحانی داده میشد ایشان میپذیرفت به نفع شما کنار برود؟ اینکه آقای روحانی عمل میکرد یا نه را نمیدانم. پرسیدم چیزی هم دراین باره از گوشه کنار و و دوستانتان نشنیدید؟ که خندید و گفت چرا مهم این است که به من پیشنهاد شد و پذیرفتم من وکیل دیگران نیستم.
*من دو ملاقات با آقای روحانی پس از انتخابات با ایشان داشتم در ملاقات اول که برای تبریک رفته بودم فرضم این بود که بنده وظیفه کمک به دولت دارم و حقیقتا دلم میخواست به دولت او کمک کنم. تا قبل از دیدار دوم بحث اصلی این بود که جایگاهم در دولت ایشان در چه سطحی باشد اما من در دیدار دوم این موضوع را مطرح کردم که چگونه باید حضور 73 درصدی مردم را که انصافا سرمایه عظیمی است حفظ کرد.
*من توقعی از ایشان نداشتم. شاید انتظاری که داشتم این بود که با توجه به تجربه 30 سال مدیریتیام آقای روحانی در برخی امور بیشتر از من مشورت میگرفتند.
اینطوری میخوای عارف ملت باشی !!!
امان از دست این مشارکتی ها که همه را از اصلاح طلب به فرصت طلب تبدیل می کنند !!!