شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۷۱۵۳
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۰:۳۹
معاون برنامه ریزی استاندار خوزستان:
تا این لحظه از 300 یا 400 میلیارد تومان فقط 28%را به ما تخصیص داده اند در صورتی که تحقق درآمدهای استانی تا این لحظه حدود 93%است.

برنامه ریزی منطقه ای باید مکمل برنامه های ملی و در غالب برنامه های توسعه باشد تا منابعی که سرمایه گذاری می شود در مناطق استان ها به دلایل که حتما شما هم اشاره خواهید کرد به اصطلاح مفید واقع شود و سرمایه ها به هدر نرود اگر امکان دارد در مورد ضرورت برنامه ریزی منطقه ای در رابطه با موضوع توسعه توضیح بفرمایید ؟ 


حاجتی : همانطور که حتما آگاهی دارید نسبت به برنامه هایی که چه قبل از انقلاب برای توسعه کشور تدوین شد و چه برنامه های خیلی خوبی که پس از انقلاب ما داشتیم عمدتا هدف گذاری هایی برای ارتقاء شاخص های توسعه بخش ها در سطح کشور انجام شد یعنی براساس اینکه چه وضع موجودی را دارا هستیم و می خواهیم طی چند دوره ای حالا مثلا 5 ساله به جایگاهی برسیم سعی بر این شد که در برنامه های مختلف منابع مورد نیاز و اقداماتی که باید تحقق پیدا کند تا آن شاخص های هدف محقق بشود و پیش بینی بکنند و بتوانند در آن مسیر حرکت کند .

 همانطور که استحضار دارید در برنامه های مختلف توسعه کشور باشدت و ضعف مختلف معمولا جایگاه کم رنگ و یا به نسبت قابل توجه تری را برای توسعه منطقه ای دیده شد یعنی ابتدا عمدتا برنامه ها بخشی بود یعنی مثلا سعی می شد بخش فرهنگ کشور رشد پیدا بکند.

شاخص هایش آرام آرام در برنامه ها این جایگاه بهتری پیدا کرد که علاوه بر این ها باید برش های منطقه ای هم داشته باشیم تا ان رشد هایی که اتفاق می افتد رشد های متوازن باشد اما این که چقدر مناطق ما طی برنامه های مختلف توانستند با برنامه ریزی هایی که در چارچوب قوانین بالا دستی شان از جمله حالا سند چشم اند از توسعه ، سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری ونهایتا قانون های برنامه 5 ساله ما چقدر تونستند نقش خودشان رابه درستی بازی بکنند این جای بحث دارد .

معمولا طی سنوات گذشته اکثر استان ها براساس تکلیفی که به صورت معمول بر دوش شان گذاشته می شد می آمدند در قالب هر برنامه 5 سال استان شان را تدوین می کردند که مثلا فرض بفرماید در استان خوزستان فلان شاخصی که قرار است در کشور ای نقدر رشد داشته باشد در فلان بخش در استان خوزستان چگونه باید باشد.

اما نکته ای که در اینجا جا دارد به آن توجه شود در این برنامه ها عمدتا ماهیت ماهیت جامع نگری بوده است یعنی سعی می کردند که همه ی شاخص ها بایک نسبت ارتقاء پبدا بکند و به هیچ وجه تفاوت معنی داری بین استان ها و یا در درون استان بین شهرستان ها و در واقع مناطق شهری و روستایی قائل نشدند .

اکثر قریب به اتفاق استان ها این شیوه را در پیش گرفته بودند و علتش هم شاید این بوده که شاید سازمان مدیریت و برنامه ریزی وقت بعد امعاونت برنامه ریزی رییس جمهور به این شکل از آن ها برنامه ریزی را خواسته است و این طبیعتا باعث می شد بخش ها در کشور و یا در استان از رشد خوب و قابل قبولی طی سال های مختلف و برنامه های مختلف برخوردار باشد که علارغم اینکه ولی عملا باعث رشد و توسعه متوازن درون استان ها نشود چرا که آنطور که باید به مزیت های مناطق شاید توجه نشده و یا کمتر توجه شده است.

برای مثال در کل کشور و یا استان خوزستان شاخص تعداد و تحت بیمارستان به نسبت جمعیت شاخص به نظر می رسد خیلی شرایط خوب دارد اما وقتی که می رویم و پراکندگی توزیع آن را در سطح استان ها ی کشور و یا در استان ما بین شهرستان ها بر اساس آن طرح های اقماری که در پوشش های بهداشت و درمانی ملاحضه می کنیم می بینیم که وضعیت چندان مطلوب نیست و یا نوع تخصص هایی که باید تقسیم شده باشد بین آن تخت های بیمارستانی مطلوب نیست.

 مثلا در استانی مثل استان خوزستان این شاخصی که عنوان کردیم رقم بسیار مطلوبی است اما وقتی بررسی می کنیم می بینیم فرض می کنیم تعداد تخت های سوختگی ما رقم خوبی ندارد یا از کیفیتی که باید بر خوردار نیستند.

با توجه به ویژگی هایی که استان خوزستان دارد و صنایع خطر ناکی که ریسک آتش سوزی ها را بالا برده است ضرورت آن به مرور در برنامه ریزی ها بیشتر نمایان شد و همینطور ما هم در استان خوزستان با توجه به شناختی که از قبل نسبت به وضعیت برنامه ریزی در این استان ونیز با توجه به بررسی اعداد و ارقام و شاخص هایی که وضع موجود استان را به تصویر می کشد به این نتیجه رسیدیم که باید گونه ای دیگر از برنامه ریزی را در استان خوزستان داشته باشیم .


 با توجه به شنیده ها ما در استان خوزستان برنامه توسعه ای که متناسب یا به تعبیر شما در چهار چوب برنامه های بالا دستی باشد نداریم ویا اینکه هر حوزه ی اجرایی مثل فولاد ، شهرداری ، بهداشت و درمان خودش فقط با یک نگاه کلی به سیاست های کلی نه اینکه با توجه به طرح هایی مثل آمایش سرزمین آمده و یک برنامه ای نوشته است و هر کدام بصورت جزیره ای دارند این برنامه ها را اجرا می کنند که در هیچ جای این ها برنامه های حوزه های مختلف اجرایی هماهنگ نشده اند و به هر حال کار کارشناسی و کار یکپارچه ای صورت نگرفته که نقشه راه مدیریت در استان باشد و بعد هم قابل ارزیابی باشد

حاجتی: نکته شما نه بصورت کامل ولی تا حدودی درست است. نه اینکه ما برنامه ریزی در استان نداشته ایم. در استان خوزستان هم این برنامه ریزی انجام شده است هم پای برنامه 5 ساله انجام شده است.

اما نکته اصلی این است که در مرحله ی اجرای برنامه ریزی که انجام شده برنامه ریزی نیست که ما را به یک توسعه پایدار و متوازن بین مناطق در استان برساند این نکته اصلی است یعنی ما آمدیم در راستای آن چیزی که در برنامه ذکر شده است گفتیم شاخص های بخش های مختلف ما در استان بایدرشد کند اما چه وضعیتی داشته باشد و در مناطق ما چگونه نوسان داشته باشد و اینکه آیا در چنین برنامه ریزی جامعی که هست چقدر به توسعه اقتصادی و رشد اقتصادی اهمیت داده شده است .

اصلا مشخص نیست و ضمن اینکه هیچ گونه ضمانت اجرایی هم برای این برنامه وجود ندارد وبه هیچ وجه با بودجه های سنواتی متصل نشده که برنامه های سالانه ما هستند یعنی قاعدتا وقتی بودجه ریزی می کنیم در طول سال دنبال تحقق سالانه ای برنامه ای باشیم که تدوین کرده ایم و به آن اعتقاد و باور داریم اما تاکنون چنین ارتباطی برقرار نشده یعنی شما فکر کنیدکه ما برنامه ای داشته ایم در کتابخانه ای و از یک سوی سالانه بودجه ها را توزیع می کردیم بعد در هر مقطعی حالا اول برنامه یا وسط برنامه وقتی از ما خواسته شده که گزارش عملکرد برنامه را تهیه کنیم بدون توجه به اینکه این ها همسو با هم حرکت کرده اند یا نه رفته ایم وشاخص های وضع موجود را ارزیابی کرده ایم .


در یک جا بالاتر از شاخصی که هدف گذاری کرده ایم حرکت کرده ایم و در جایی دیگر پایین تر حرکت کرده ایم و عملا ارتباطی حتی بین همان فرم محدود برنامه ریزی نه تنها در این استان بلکه در اکثر استان ها نبوده است .

 عرضم این است که نخست مفصلی که باید بین برنامه ریزی منطقه ای و برنامه ریزی ملی وجود داشته باشد نیست و دوم اینکه این استان قرار است قطب اقتصاد نفتی ایران درx سال آینده باشد و یا قرار است قطب گردشگری کشور باشد و یا قرار است قطب تجاری کشور باشد ویا اگر قرار است ترکیبی از این ها باشد با چه نسبتی باید باشد؟



حاجتی : نکته شما درست است مشکلی که ما در برنامه ریزی های وضع موجود داریم این است که به هیچ وجه این نکته ها مشخص نیست یعنی به هیچ وجه ما آینده خاصی را برای خودمان اول به تصویر نکشیده ایم تا به آن سمت حرکت کنیم که آینده استان خوزستان این باشد .

وار : این تصویر را تهران باید مشخص کند یعنی سیاست های ملی باید این کار را انجام دهد ؟

حاجتی : خیر ما نیزمی توانیم چنین کاری را دردرون استان خوزستان تا حدودی انجام دهیم.البته مشخص است در حیطه وظایف استانی بسیاری از بخش های اثر گذار در استان ها برنامه ریزیشان در خارج از استان انجام می شود مثلا فرض بفرمایید بحث نفت ، گاز، بنادر، مناطق آزاد اینها بخشی از مشکلاتی است که خیلی از استان ها از آن رنج می برند .

 شهر های آبادان و خرمشهر براساس مصوبه ی سفر اخیر آقای دکتر روحانی یک ظرفیت خوب در آن ایجاد شد تا کل آن منطقه آزاد شود.

اولین اتفاق این است که کل فعالیت های اقتصادی از مالیات معاف می شود یعنی هیچ گونه در آمد مالیاتی از قبال فعالیت های اقتصادی آبادان و خرمشهر نصیب استان نمی شود پس ظاهر قضیه ممکن است برای آبادان و خرمشهر خوب باشد ولی زیاد مناسب استان نیست

حالا چه زمان ممکن است این ظرفیت به کمک استان بیاید زمانی که مسئولین استان و در راس آن استاندار بتوانند از ظرفیت های ایجاد شده و برنامه ریزی ها در منطقه شان استفاده کنند ولی اگر قرار باشد به هیچ وجه هیچ گونه جایگاهی در تصمیم سازی و تصمیم گیری در ارتباط با مناطق آزاد وجود نداشته باشد عملا یک ظرفیتی خارج شده است.

یعنی در استان ما دو شهرستان در آمد های مالیاتیشان حذف شده است و عوارضش صرفا شامل منطقه میشود. البته خدا را شکرکه ما در استان خوزستان شرایط خوبی را دارا هستیم یعنی علیرغم اینکه بعضی از بخش ها در زمینه منابع نفت گاز مناطق آزاد یا دستگاه های ملی هستند یا دستگاه هایی که تصمیم گیریشان خارج از نظام برنامه ریزی استان است اما به جهت ارتباط خوبی که خودشخص آقای استاندار با این مجموعه ها دارد آرام تعامل با آنها برقرار میشود می توانیم نقش و سهم آنها را در توسعه استان مشخص کنیم.

این کار هم دو سه جلسه ای انجام شده . مثلا با منطقه آزاد جلسه نسبتا خوبی داشته ایم که نتایج آن انشا الله به موقع رسانه ای خواهد شد و نیز جلسه ای با منطقه ویژه ی پتروشیمی ماهشهر داشته ایم و قرار بر این است که در کار گروه ها و کمیته های فنی که تشکیل می شود ظرفیت های آن ها را در جهت توسعه پایدار استان ارزیابی نموده نه به آن صورتی که توسعه ای در بخشی انجام شود و بخش های دیگر آسیب ببینند آرام آرام با تعاملاتی که انجام می دهیم نقش و جایگاهشان را در استان در مسیر توسعه مشخص می کنیم.

متاسفانه این نوع فعالیت های کلان خارج از حیطه تصمیم گیری و مدیریت و برنامه ریزی استان ها هستند و این یکی از آسیب هایی است که معمولا به کل مناطق در کل کشور وارد است و آن ها را بعضا دچار تعارض میکنند مدیر برنامه ریزی استان می خواهد برای توسعه کشور برنامه ریزی انجام دهد اما می بیند که در حجم عظیمی از ظرفیت های آن استان اصلا تصمیم گیرنده نیست بالای 70% صادرات نفتی ما را خانواده پتروشیمی در استان به خودش اختصاص داده است حالا قرار است که ما کار گروه صادرات غیر نفتی استان را مدیریت کنیم . زمانی که 70% کار از حیطه اختیارات و تصمیم گیری ما در استان خارج باشد چه انتظاری از من مدیر می توانید داشته باشید که آنطور که باید بتوانم در استان تحت امر ومدیریت برنامه ریزی کنم و باعث توسعه آن شوم .


 کلان فعالیت های اقتصادی که در سطح ملی برنامه ریزی و هدایت میشوند عمده ی گردش پولی و مالی استان در آن حوزه شکل می گیرد مانندنفت ملی حفاری ، بنادر و مناطق آزاد حالاآیا برنامه شما این است که با دیپلماسی شخصی آن ها را به سمت توسعه برای استان سوق دهید؟

حاجتی : بله دقیقا به وسیله ی ارتباط خوب و مقبولیتی که جناب استاندار در مجموعه دارند ما این هارا کنار هم می آوریم تا با یکدیگر تعامل بیشتری داشته باشیم و هم سوی باهم حرکت کنیم وگرنه به هیچ وجه در حیطه ی وظایف استانی ما تعریف نشده اند .

 اگرچه این کار اصطلاحا ابتکاری است و در خور ستایش است و بنظر می رسد بهترین و در دسترس ترین راه ممکن است اما به نظر میرسد که راه پایداری نباشد بلاخره ممکن است استانداری بیاید و فاقد این دیپلماسی باشد ؟

حاجتی : این یکی از چالش ها و مشکلات اصلی نظام برنامه ریزی منطقه ای در کل کشور است نه تنها در استان خوزستان واقعا باید یک بار در راستای سیاست تمرکز زدایی باشد این ها به هم دیگر مرتبط است.

مثل زمانی که در دولت های قبلی بحث انتقال پایتخت بخاطر مشکلاتی از قبیل ترافیک ، آلودگی هوا و غیره در تهران مطرح شد نیازی به انتقال پایتخت نیست کافی است تمرکز زدایی بصورت واقعی اتفاق بیافتد این بهترین راهی است که هم استان ها می توانند به یک ثبات برسند و هم تهران و مرکز اینگونه تحت فشار قرار نگیرد .

در دولت آقای احمدی نژاد به دنبال جابجایی ساختمان ها بودند .در بحث خروج از تهران هیچ اتفاقی نیفتاد. زیرا مدیریت آن مجموعه اصلا اعتقادی به این کار نداشتند. .اگر این یک باور و عزم ملی باشد به راحتی باعث میشود که استان ها رشد کنند ویک رقابت سالم بین آنها برقرار باشد.طبیعی است که من شهروند خوزستانی نهایتا در هر بخشی که بخواهم فعالیت داشته باشم اوج رشد فردی و اجتماعی من جایگاه من از هر نظر در تهران تعریف شده طبیعتا مهاجرت میکنم و این باعث میشود که استان ها نیروهای موثرشان را چه از نظر مالی وچه تحصیلات به آرامی از دست بدهند .

بعد در پایتخت ما تجمع نیروهها را داریم در حالی که در استان به سختی می توانیم یک مدیر میانی وابتدایی را برای جای جای مسئولیت های موجود در استان استفاده کنیم و خود ما هستیم که باعث میشویم همه به سمت تهران مهاجرت کنند .

وگرنه چه دلیلی دارد من خوزستانی اگر بدانم تقسیم بندی وظایف واختیارات در استان به گونه ای است که بتوانم در استان خودم رشد کنم وباعث توسعه شوم ضرورتی نمی بینم که به تهران مهاجرت کنم .ا

ما زمانی که برای تصمیم گیری در کوچکترین مسائل باید به مرکز مراجعه کنم طبیعتا هر فردی رشد شخصی خود واثر گذاری خود را برای توسعه کشور وادای دین به مردم کشور در گرومهاجرت به مرکز می بیند .

اگر ما اعتقاد کامل داریم بر بحث تمرکز زدایی باید رفتارهایمان هم رفتارهای سازگاری باشد نباید به سمت عقب حرکت کنیم.سالها مادر سازمان مدیریت وبرنامه ریزی استانها یک نظامی داشتیم به اسم نظام در آمد هزینه که نظام بسیار کار آمد ی هم بوده که براساس درآمدهایی که تلاش میشد در چهارچوب مصوبات قانونی تصویب شود ما بسته به اینکه چقدراعتبار وصول کرده ایم م یتوانستیم به همان میزان به اعتبارات مصوبمان اختصاص دهیم.

الان چندین سال است که عملا این کارایی اش را از دست داده است .وبه هیچ وجه ما هیچ گونه اختیاری در تخصیص منابع نداریم ما درآمدهایی که در استان وصول میکنیم هیچ تاثیرونقشی در تخصیص منابع درون استان ندارد.

اعتبارات همیشه در ابتدای سال در قالب قانون بودجه مصوب و به استان ابلاغ میشود به استان ها .مثلا فرض بفرمایید حدودا 300 تا400 میلیارد تومان اعتبارات عمرانی استان بوده است واینها تنها پیش بینی است زمانی اجازه هزینه کرد داده میشود که درآمد های دولت وصول شود وبا مکانیسم تخصیص اجازه دهند که xدرصداز آن را هزینه کنید .تا این لحظه از 300 یا400 میلیارد تومان فقط 28%را به ما تخصیص داده اند در صورتی که تحقق درآمدهای استانی در استان ما که تکلیف ما است تا این لحظه حدود 93%است اگر این اجازه دست ما بود حداقل میتوانستیم این 28%به 80یا90% افزایش دهیم پس ببینید ما هر روز اختیارات وابزارهای مدیریت وبرنامه ریزی در استان ها را از آنها میگیریم وبعد انتظار داریم مناطق ما بتوانند برای خودشان برنامه ریزی داشته باشند .نیروههای ما مهاجرت نکنند .استان تهران دچار مشکل ومعضل نشود وبقیه مشکلاتی که به تنعه آن بوجود میآید.

 آقای حاجتی از آنجا که شما مدیری هستید هم با تخصص دانشگاهی وهم اینکه در حوزه کاری تجربه دارید از این نقطه ای که هستید چه کارهایی میخواهید انجام دهید؟سوال دیگر این است به نظر میرسد فعالیت های بزرگ اقتصادی مسولیت های اجتماعی خود را در شکل حداقلی اش نیزدر قبال استان انجام نمی دهند مثلا شرکت ملی حفاری هزینه هایی که باید بکند در عرصه ها ی فرهنگی .یا اجتماعی بکند؟خیلی از فعالیت هایی که ما به عنوان سرمایه گذاری دولت یا بخش خصوصی یا حتی عوامل تشویقی مثل منطقه آزاد اروند معرفی میکنیم عملا در نهایت باعث انتقال سرمایه از این نقطه به مرکز میشوند یعنی چون فعالیت های اقتصادی منطقه خود را تحریک نمیکند عملا تاثیر چندانی بر رونق اقتصادی آن محیط ندارد؟



 حاجتی: من خوشحالم که سوال هایی که شما میکنید تقریبا درد های استان خوزستان در نظام برنامه ریزی ومدیریتش است . مامشکلات را عنوان کردیم حالا باید علی رغم با این مشکلات ومحدودیت هایی که وجود دارد بایدسعی خودمان را داشته باشیم که در جایگاهی که قرار داریم حداکثر اثر گذاری مثبت را در مسیر توسعه استان داشته باشیم .

یکی از مشکلاتی که معمولا در کشور ما وجود دارد این است که به راحتی و بایک حرف کلی عملکرد یک مجموعه را زیر سوال می بریم ممکن است بعضی از این مجموعه ها آن طور که باید نقش ووظیفه شان را اجرا نکرده باشند یا بعضی توجه نکرده باشند که اگر اشتغال زایی هست ویا اگر ظرفیت کارههای پیمانکاری هست بهتر است که آن فرصت را به نیروهها وشرکت های بومی داده باشند ممکن است بعضی به ا ین موارد کمتر توجه کرده باشند وکل مسائلی که در مبحث اشتغال مطرح است.

مسئله دیگر رسوب ان درآمدی که دارند از قبل فعالیت در استان خوزستان کسب میکند در استان خوزستان است که بتوانند از طریق شبکه بانکی در حوزه های سرمایه گذاری باعث زایش فعالیت های اقتصادی شود وسایر مواردی که میتواند مطرح باشد در ارتباط با این غولهای بزرگ اقتصادی که در استان خوزستان حضور دارند.

ما به این راحتی ازآن نگذریم واجازه دهیم در همان سازکاری که برایش تعریف کردهایم آنها را بررسی کنیم با حضور دستگاههای مرتبط فرضا اگر در رابطه با اشتغال بحث داریم با عدد ورقم با حضور خود آنها ودستگاههای متولی بحث اشتغال که اداره کار است در استان بررسی کنیم وبعددا نتایج را اعلام کنیم ضمن اینکه در واقع سهم آنها در توسعه استان را هم مشخص میکنیم و از آنها میخواهیم در حوزه های مختلف در بخش ها و زیر بخش ها چه وظایفی را داشته باشند اگر عملکرد شان در گذشته ضعیف بوده هم به آنها اعلام کنیم که مشخص شود با چه عملکردی مواجه بوده ایم وقرار است به چه سمت وسویی برویم ولی کلیت بحث درست است . متاسفانه یکی از چیزهایی که ممکن است در سطح کشور هم وجود داشته باشدخلاءآمار واطلاعات صحیح .کامل وقابل استناد است .

در بعضی از حوزه ها این به شدت به چشم میخورد همانطور که میدانید در کل کشور مرجع رسمی مرکز آمار ایران است در استان این وظیفه بر عهده دفترآمار واطلاعات معاونت برنامه ریزی استانداری خوزستان است .یکی از آن چیزهایی که درابتدای نظام برنامه ریزی به چشم میخورد این است که شما امکان ندارد بتوانید پژوهش صحیحی و .برنامه ریزی درستی انجام دهید بدون اینکه آمار واطلاعاتش را داشته باشید واز یک مرجع قابل استناد آن را دریافت کرده باشید .

به همین خاطر به عنوان یکی از پیش فرض ها در کنار برنامه ریزی که میخواهیم انجام دهیم ما که از تمام دستگاههای اجرایی خواسته ایم که یک واحد آمار در ادارات ایجاد کنند با هدایت و نظارت دفتر آمار واطلاعات استانداری وتحت آموزش ها و ارتباطاتی که برقرار میشود بروند به سمتی که آمار هایشان را به درستی منتقل کنند واز دفتر آمار واطلاعات استانداری هر گونه آمار و اطلاعاتی را که ندارند مطالبه کنند که با تکنیک های آماری که وجود دارد به سمت تولید و پردازش مورد نیاز برویم چنین نکته ای به جهت اینکه در مبحث توسعه عامل بسیار مهمی است لازم دانستم که به آن اشاره ای داشته باشم .

  سیستم آمار گیری چون کاملا دولتی است و بدون نظارت به نظر می رسد که البته اینجا هم کار دچار اشکال می شود برای مثال از من می خواهند آماری را در اختیارشان قرار بدهم طبیعتا آماری به آنها می دهم که آسیبی را متوجه خودم و حوزه ی کاری ام نکنم ؟



حاجتی : بله در حال حاضر آمار را از یک کانال نمی گیرند و به یک کانال نمی دهند و این مشکلی که شما به آن اشاره کرده اید بوجود می آید یعنی مثلا دفتر برنامه ریزی بودجه آمار نیاز داشته و خود به دنبال به دست آوردن آمار به دستگاه اجرایی مراجعه نموده است دستگاه اجرایی می فهمید که باید آن آمار ضعیف نشان دهد که بودجه بیشتر بگیرد دفتر هماهنگی اقتصادی آمار برای ارزیابی عملکرد ها را می فهمید باید آماری بدهند که نشان دهد عملکرد خوبی داشته اند اما اگر یک واحد آماری داشته باشیم که کسی نداند آماری که در آنجا وجود دارد چه کسانی از آن بهره بردای میکند که بالا و پایین نشان دهد ناچار می شود.

آمار واقعی را نشان بدهد یعنی این دقیقا یکی از بحث هایی است که ما باید به آن توجه کنیم ضمن اینکه در آنجا تکنیک های آماری است که راستی آزمایی را انجام میدهد در ارتباط با آمارهایی که ارائه می شود و اما سوال آخر که به نوعی سوال اول شما بود ما به جهت اینکه بتوانیم هم از تجارب گذشتگان که زحمات زیادی را در این حوزه ها کشیده اند استفاده کنیم هم آن چیزی را که فکر می کنیم خلاء نظام برنامه ریزی در استان است را اجرا کنیم دو کار در دستور کار خود قرار داده ایم . 

 1) همپای برنامه 5 ساله کشور در استانها قرار بود یک برنامه نسبتا جامعی برای ارتقاء شاخص های مختلف اجتماعی ، فرهنگی ، زیر بنایی ، اقتصادی در استان ها تدوین شود مشکل این بود که همان هم اجرایی نشد یعنی به نظام بودجه ریزی وصل نشد برای این که توزیع اعتبارات را در مسیر برنامه هدف مند کنیم در استان خوزستان یک الگوی توزیع اعتبارات تدوین کرده ایم که انشاالله برای ابتدای سال آینده اعتبارات را بین فصول و برنامه های مختلف نظام برنامه ریزی ودرشهرستان ها براساس آن الگو توزیع خواهیم کرد بیش از هزار شاخص در آنجا تعریف شده است این شاخص ها دقیقا تکالیف استانی است که برعهده استان خوزستان است که مشخص شود همپای برنامه 5 ساله توسعه در استان خوزستان باید چه تحولاتی صورت گیرد.

در آن شاخص ها یک وضع موجود وجود دارد درون استان و در سطح شهرستان های ما یک رقم هدف هم وجود دارد این هدف ممکن است در برنامه ی پنجم تعریف شده باشد یا متوسط استان یا متوسط کشور و یا استانداردهای جهانی و یا نظرات کارشناسی بر آن اساس به آن رسیده باشیم بر اساس فاصله ای که وضع موجود ما در تکالیف استانی از وضع مطلوب هدف گذاری شده در پایان برنامه دارد که درهرفصل برنامه ای در هرشهرستان فاصله بیش تر باشد پول بیش تری دریافت می کند پس در واقع ما همان برنامه ای که تنظیم شده را به بودجه وصل می کنیم که به نوعی یک برنامه ی جامعی است که شاخص ها در آن ارتقاء پیدا کنند.

بحثی که ما با مجمع نمایندگان خوزستان فرمانداران محترم و دیگرمسئولین داشته ایم در این مدت این بوده که به هیچ وجه دیگر دنبال سیستم سنتی و چانه زنی قبل نیستیم و شما هم به آن سمت حرکت نکنید ما مدل خود را معرفی می کنیم اگر بر مدل ما ایرادی دارید روی اطلاعات و ارقام یا شاخص هایی که در آن تعریف شده یا اینکه توضیح دهی لازم را ندارد برای بخش در آن موارد صحبت کنیم نه اینکه در مورد خروجی مدل بحث کنید زیرا اگر مدل را پذیرفتید اطلاعات را پذیرفتید خروجی را نمی توان تغییر داد .

مثلا اگر قرار است ما مدرسه ابتدایی بسازیم که در فصل آموزش وپرورش برنامه ابتدایی است اینکه در چه شهرستانی چقدر باید بسازیم وابسته به این است که شاخص تراکم دانش آموز در کلاس کدام وضعیت نامطلوب تری را داشته باشد وبر این اساس ما به سمت تحقق اهداف برنامه برویم .ما دو کار برای انجام داشتیم کار اول این است که من 9 سال پیش در استان تهران مدتی که مدیر کل برنامه ریزی بودجه استان بودم انجام دادیم ومدل را در یک کتاب قطور به همراه خروجی ها ومستندات وبرای کل مسئولین فرستادیم و خدا را شکر با حداقل تنش سیستم چانه زنی را در استان حذف کردیم و هم اکنون در استان خوزستان در حال انجام آن هستیم با این تفاوت که تعداد شاخص های آن را به دلیل بالا بردن دقت مدل افزایش داده ایم و این تنها تفاوتی است که با کاری که نه سال پیش در تهران انجام داده ایم دارد .

 2) کارد دومی که ما نه تنها در تهران بلکه در هیچ جای کشور مدعی هستیم که تاکنون انجام نشده و آن این است که ما می خواهیم در کنار این مدل توزیع اعتبارات که باعث ارتقاء شاخص های عمومی می شود یک مدل برای ارتقاء شاخص های اقتصادی مناطق انجام دهیم در این سالها خیلی از تحولات رخ داده اما آیا در این شاخص های کلان اقتصادی از جمله وضعیت بیکاری مناطق ما ، وضعیت در آمد سرانه مناطق ما و به نوعی شاخص های دیگر رفاه مناطق ما وضعیت یکسان است به هیچ وجه اینگونه نیست.

ما متوسط نرخ بیکاری حدود 27% را در استان داریم و متاسفانه جزء دو یا سه استان اول در سطح کشور هستیم که با این معضل روبه رو می باشد علیرغم همه ی این سرمایه گذاری ها وزحماتی که دوستان کشیده اند . ولی در همین وضعیت ما با شهرستانی مثل مسجد سلیمان روبرو هستیم که نرخ بیکاری 48% دارد و جوانانش از این وضعیت رنج می برند پس لزوما ارتقاء شاخص های عمومی باعث بهبود وضعیت اقتصادی و رفاه عمومی آن منطقه نمی شود به همین دلیل ما در دستورکار خود برنامه منطقه ای اقتصادی با رویکرد استراتژیک قرار دادیم و در این برنامه برای ارتقاء شاخص های اقتصادی مناطق به تفکیک مناطق شهری و روستایی پرداختیم .

 چرا گفتیم استراتژیک ؟ چون می خواهیم انرژی را روی مزیت های نسبی که در مناطق وجود دارد بگذاریم نه اینکه جامع نگریسته باشیم و منابع را در همه ی زمینه ها توزیع کنیم و در آخر چیزی برای مردم عاید نشود پس در واقع این کار را در دستور خود قرار داده ایم که ابتدا استراتژی های توسعه را ( توسعه ی اقتصادی ) به تفکیک مناطق بتوانیم شناسایی کنیم و حداکثر دو یا سه استراتژی را بیشتر دنبال نکنیم زیرا اینها زمانی استراتژیک است که اولویت داشته باشند این را در دست تدوین داریم که انشا الله بعد از اینکه تدوین شود و برنامه عملیاتی که باعث اجرای این برنامه ی استراتژیک شود را بر آن اجرا کنیم و مشخص شود که در طی سالهای مختلف در کنار آن برنامه جامعی که باعث ارتقاء شاخص های عمومی در سطح استان می شود.

ما برای ارتقاء شاخص های اقتصادی چه کارهایی باید انجام دهیم و یک بخش از منابع اعتباری سال را صرف ارتقاء شاخص های اقتصادی در توسعه استان خوزستان کنیم تا این فاصله ی نامطلوبی که بین برخورداری مناطق ما از نظر وضعیت بیکاری ،سطح در آمد سرانه و سایر شاخص هایی که تعیین کننده است از بین برود و ما بتوانیم به مرور به سمت برقراری توازن حرکت کنیم . زیرا واقعیت این است که یک کاری که در طی چندین سال انجام شده را ما نمی توانیم در طی چندین ماه مسیرش را عوض کنیم و آن را دگرگون کنیم . 

در پایان اگر فرمایشی دارید که لازم میدانید و یا مکمل بحث است بفرمایید ؟

حاجتی: من تشکر می کنم هم از شما و هم از مجموعه خوبتان و آرزو می کنم در مسیری که حرکت می کنیدبا موفقیت توام باشد و شما هم سهمتان را بتوانید به خوبی در توسعه استان اجرا کنید و آن نقش و مسئولیتی که بر دوشتان است به عنوان یک مجموعه ی رسانه ای بخوبی ایفا کنید وضع موجود استان از باب همدلی که بین مسئولین وجود دارد وضع بسیار خوبی است چه نمایندگان که در سطح استان هستند و دلسوزانه مشکلات استان را پیگیری می کنند و چه مسئولینی که در مجموعه ی استانداری و سایر دستگاه های اجرایی هستند و تکالیف خود را بخوبی انجام میدهند می خواهم در پایان خدمت مردم خوزستان این نوید را بدهم که انشا الله اگر همین وضعیت که وجود دارد و همدلی که برقرار است ظرف چند سال آینده شاهد ایجاد یک شرایط بسیار مطلوب تر از وضع موجود خواهیم بود تا انشا الله آن حقی که کل این مردم شریف خوزستان به گردن ما دارند بتوانیم به درستی ادا کنیم .


گفتگواز: مسعود مددی
منبع: نشریه اجتماعی و  فرهنگی "وار
comment
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
انتشار یافته: ۱
comment
comment
دلسوز
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۱۱ - ۱۳۹۲/۱۲/۲۴
comment
0
1
comment با سلام
ضمن تشکر و قدردانی از خبرنگار محترم و همچنین مدیریت محترم نشریه وار بابت ارائه مطالب مطرح شده در مصاحبه و همچنین تشکر از آقای حاجتی معاونت محترم برنامه ریزی استانداری که تقریبا ً شفافیت لازم در مطالب وجود داشت ، قابل ذکر است برای انجام کارهای بزرگ مدیران بزرگ لازم است زیرا ملزومات آن یعنی برنامه ریزی با افق های کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت نظیر : ابلاغ های حکیمانه و راهبردی مقام معظم رهبری همچون سياستهاي كلي نظام در خصوص اصل 44 قانون اساسی و جدیدا ً اقتصاد مقاومتی و سند چشم انداز بیست ساله ، قوانین برنامه 5 ساله توسعه و ... که از طریق تصمیم سازی در مجاری و چهارچوب قانونی به تصویب رسیده اند و در حال حاضر اجرا می شوند ، وجود دارد اما ضمانت ارتقاء کیفیت اجرای برنامه ها نیازمند مدیرانی است که با شناخت قوانین و مقررات ، نیازهای واقعی جامعه چه در حال حاضر و چه آینده و همچنین اراده ، پشتکار و توان اجرای برنامه ها در زمان مدیریت آنها می باشد والا قرار گرفتن مدیران جاه طلب و مقام پرست بر اساس روابط سیاسی و ... در رأس امور کاری را پیش نمی برد و باعث ضرر و زیان و همچنین افزایش نارضایتی عمومی خواهد شد پس مدیریت را باید به اهل آن واگذار کنیم تا شاهد رونق روزافزون امورات در استانمان باشیم خلاصه در یک کلام « فرصت را باید به نخبگان سپرد نه به پخمگانی که فرصت سوزند »
ضمن تشکر ، آرزوی سرافرازی روزافزون نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را از درگاه ایزد منان خواستارم ، خدانگهدارتان
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار