اول فروردین ماه سال روز تولد و 59 سالگی سیدعلی صالحی است. به همین مناسبت چند شعر تازه او را میخوانیم.
این شاعر پیشکسوت در متنی با عنوان «شرحی طولانی بر این قصیده کهن» نوشته است:
«زندگینوشت مرا خواستهاید! آدمی تا زنده است، سالِ تولد نمیخواهد. و تا میتواند به انسان عشق بورزد، سالِ مرگ هم به درد باد و باران میخورد. باری به جبر بگویم: متولد اول فروردینام. آدمی هر جا و هر زمان بر این سیاره به دنیا بیاید، «شاعر» است، زیرا تا شاعر نباشی، نطفه تو منعقد نمیشود. حالا بسیاری اگر یادشان میرود که شعر بگویند، مشکل جای دیگری است.»
چهار شعر تازه از سیدعلی صالحی
«خوب باش...»
وقتی آدمی
روشن و ساده سخن میگوید،
دنیا بوی ریحان میگیرد.
بعد هر کسی را بخواهی
دیر یا زود به تو زنگ میزند
میگوید: جایی نرو، من راه افتادهام الآن.
.
خدای من
دنیا واقعا بوی ریحان گرفته است!
***
«واقعا...!»
این شعر از من نیست،
درست است باران دارد
خواب دارد
زندگی دارد،
اما این شعر از من نیست.
شاید کسی آنرا فردا سروده بوده به این بادیه!
این شعر را
یک نفرِ دیگر
برای یک نفرِ دیگر سروده است.
مشکل اینجاست که من
گاهی نمیدانم کیستم،
بیزحمت... چراغ را بالاتر بگیر!
****
«از یک مکالمهی معمولی»
گاهی آنقدر بیدلیل
به گریه میافتم،
که واقعا بیدلیل به گریه میافتم!
.
یکبار هم
لابهلای همین حس و هوا بودم،
دیدم خداوندِ رحمان و رحیم نیز
گاهی یادش میرود
جز من
شاعرانِ بزرگِ دیگری هم هستند
که گاهی بیدلیل به گریه میافتند.
***
«سه تا علامتِ اجباری»
من باید ببینمت
زندگی خستهام کرده است:
من باید ببینمت
زندگی خستهام کرده است،
من باید ببینمت
زندگی خستهام کرده است!
.
یک نفر دَم گرفته بود با خودش.
من هنوز موبایل ندیده بودم...!
به گزارش ایسنا، سیدعلی صالحی زاده اول فروردین ۱۳۳۴ در روستای مَرغاب از توابع ایذه در استان خوزستان است.
«از آوازهای کولیان اهوازی»، «منظومهها»، «لیالیها»، «عاشق شدن در دیماه، مردن به وقت شهریور»، «دیر آمدی ریرا»، «نامهها»، «چیدن محبوبههای شب»، «دعای زنی در راه، که تنها میرفت»، «قمری غمخوار در شامگاه خزانی»، «یوماآنادا»، «سمفونی سپیدهدم»، «انیس آخر همین هفته میآید» و «ما نباید بمیریم، رؤیاها بیمادر میشوند» از جمله مجموعه شعرهای منتشرشده سیدعلی صالحی هستند.