شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۷۷۲
تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۱ - ۰۷:۱۷

زندگی کوتاه سرور زنان دو عالم‎ ‎سراسر بندگی بود و مورد رضایت حضرت حق؛ تا آن جا که رسول خدا(ص) خطاب به پاره تنش فرمودند: " إن اللّه یغضب لغضبک و یرضى لرضاک" ( همانا خداوند ازخشم تو خشمناک، و از خشنودی تو خشنود می شود.)

در تاريخ تولد فاطمه (س) در بين علماى اسلام اختلاف است اما در بين علماى اماميه مشهور است كه آن حضرت در روز جمعه بيستم ماه جمادى الثانى سال پنجم بعثت تولد يافته است. مكان تولد حضرت زهرا (س) در شهر مكه و در خانه خديجه اتفاق افتاد. اين خانه در محله‏اى است كه در گذشته به آن «زقاق العطارين» يعنى كوچه عطارها مي‌گفتند. رسول خدا(ص) تا هنگام هجرت، در آن خانه ساكن بود. خانه مباركى كه بارها در آن فرشته وحى بر پيامبر نازل شد. اين خانه بعدها به صورت مسجد درآمد و از آنجا كه محل نزول وحى و بخشى از قرآن، زيستگاه پيامبر (ص) و مكان تولد حضرت زهرا (س) بود، در نظر عموم مسلمين ارزش معنوى و قداستى خاص داشت.

عظمت و قداست مقام نورانی حضرت صدیقه طاهره(س) قابل درک نیست. حضرت زهرا(س) در مقام بندگی و طاعت حضرت حق، الگویی است برای همه حق جویان و همه بشریت در هر رتبه و مقام معنوی، محتاج عنایت بانوی دو عالمند.

در این گزارش قصد داریم به مناسبت ولادت باسعادت بانوی عالمین حضرت صدیقه طاهره، بخشی از خطبه فدکیه ایشان را که در بر دارنده مطالب بسیار مهم برای انسانیت و به ویژه مسلمانان است بازگو کنیم چراكه متاسفانه این خطبه همانند خطبه غدیر رسول خدا(ص) آنچنان که باید مورد توجه و مطالعه قرار نمی گیرد.

زندگی آن بانوی بزرگوار تمام مجاهدت بود . او در زمان حیات نبی مکرم اسلام(ص) و بعد از آن، در زمان امامت حضرت مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی(ع) با تمام وجود مدافع حریم نبوت و ولایت بوده و با توجه به شرایط، به طرق گوناگون از دین خدا پاسداری می کردند. از جمله این موارد ایراد خطبه فدکیه در مسجد رسول خدا(ص) است.

نگاهی به خطبه بی نظیر فدکیه

پس از غصب فدک توسط خلیفه، حضرت فاطمه(س) این امر را مستمسک قرار داده و برای باز پس گیری فدک و در حقیقت بیان حقانیت حضرت امیرالمؤمنین(ع) و آشکار کردن چهره واقعی غاصبان خلافت، به مسجد رسول خدا(ص) رفته و در بین مهاجرین و انصار خطبه غرایی ایراد می فرمایند که سرشار از معارف الهی است.

این خطبه که به «خطبه فدکیه» مشهور است در حقیقت هم سند مظلومیت خاندان رسالت است و هم دفاعی همه جانبه از حریم ولایت و تلاشی برای جلوگیری از انحراف امت اسلامی.

رئوس مطالب و موضوعات خطبه فدکیه

• حمد و ثنای الهی و تبیین توحید ناب

• اشاره به نبوت و مقام قدسی حضرت خاتم الانبیاء(ص)

• بیان حکمت واجبات الهی

• یادآوری دوران جاهلیت و مجاهدت‌های پیامبر اسلام(ص) برای هدایت امت

• بیان نقش حضرت علی(ع) در حوادث زمان رسول خدا(ص)

• اشاره به رحلت پیامبر اکرم(ص) و رویگردانی مردم از حق و پیروی از شیطان

• بازخواست حق از خلیفه و اقامه دلیل و برهان در این خصوص

• شکوه از انصار

• توجیه خلیفه برای غصب فدک و پاسخ مستدل حضرت فاطمه(س)

• اعتراف خلیفه به حقانیت سخنان حضرت صدیقه(س)

• اتمام حجت با مردم و انذار به عاقبت این ستمگری

بخش هایی از سخنان زیبا و ارزشمند آن حضرت که در خطبه فدکیه مورد توجه قرار گرفته و می‌تواند برای امروز و فردای امت اسلامی راهگشا و عمل به آنها موجبات سعادت آنها را فراهم آورد، به اختصار بیان می‌شود.

بعثت پيامبر(ص) و مسير رسالت در نگاه حضرت زهرا(س)

صدیقه طاهره (س) كلام خود را با حمد و سپاس خدائى كه به ستايش و فضل و عزت و رفعت از همه كس سزاوارتر است آغاز مي‌كنند و در ادامه به مساله بعثت رسول خدا(ص) پدر بزرگوارشان می پردازند و می فرمایند « گواهى مي‌دهم كه پدرم حضرت محمد(ص) بنده و فرستاده‏ اوست، كه خداوند او را قبل از خلقتش اختيار نمود و قبل از بعثتش او را برگزيد و پيش از انتخابش نام او را معرفى كرد. اين انتخاب هنگامى بود كه مردم در مخفيگاه غيب پنهان بودند و در پس پرده‏‌هاى هولناك مستور و به نهايت عدم مقرون بودند. علت اين اختيار آن است كه خداوند به سرانجام كارها آگاه و به حوادث روزگار احاطه دارد، و به زمان وقوع مقدرات عارف است. براى اتمام امر خود او را مبعوث گردانيد و به قصد اجراى حكم خود او را برانگيخت و براى انفاذ مقدرات حتمى خود او را به پيامبرى اختيار نمود. آن‌حضرت مردم را ديد كه هر گروهى داراى دين مخصوص به خود است و به آتش‌هاى افروخته‏‌ى خود روى آورده و بُتان خود را پرستش مي‌نمايند و با آنكه فطرتاً معرفت خدا را دارند، ولى منكر او هستند. آنگاه خداوند متعال به بركت پدرم حضرت محمد صلى اللَّه عليه و آله ظلمت‏‌ها را به نورانيت مبدل ساخت و از قلبها قساوت را برطرف نمود و از ديده‏‌ها تحير را زايل كرد و مطالب مبهم را براى همگان روشن نمود. آن حضرت دعوت الهى خود را با هدف هدايت مردم آغاز كرد و آنان را از گمراهى نجات داد، و از لجاجت‌ها آگاهى بخشيد و آنان را به دينى محكم هدايت نمود و به راه مستقيم فراخواند. سپس خداوند عزوجل او را با رأفت و رحمت و اختيار به سوى خود خواند تا او را از خستگى اين دنيا آسوده گرداند و سنگينى بار ناملايمات را از او بردارد و او را در احاطه‏‌ى ملائكه‏‌ى ابرار و رضوان پروردگار غفار و مجاورت ملك جبار قرار دهد. درود خدا بر پدرم پيام‏‌آور و امين وحى خدا و برگزيده و منتخب از خلق و مرضى او. درود و سلام و رحمت و بركات الهى بر او باد».

قرآن و اهل‏ بيت(ع) در خطبه فدکیه

نورچشمان رسول خدا(ص) خطاب به حاضران در مسجد از جمله مهاجرین و انصار ادامه می‌دهد « و ما يادگارانى هستيم كه خداوند ما را نمايندگان خود بر شما قرار داده و به همراه ما كتاب ناطق الهى و قرآن صادق و نور تابناك و شعاع درخشنده‏‌اى است كه دليل‌هاى آن روشن و اسرار آياتش ظاهر است و با ما دليل و برهانى است كه ظواهرش متجلى و استماع آن براى مردم هميشگى است (و ملال ‏آور نيست). پيروان او بخاطر آن مورد رشك ديگران هستند و تبعيت او بشر را به رضوان خدا سوق مي‌دهد و گوش دادن به آن نجات را بدنبال مي‌آورد. در او است بيان دليل‌هاى نورانى الهى و پندهاى مكرر خداوند و واجباتى كه تبيين شده و محرماتى كه از آن منع گرديده و احكامى كه كافى است و ادله‏‌اى كه روشن است و كلماتى كه شفابخش است و فضائلى كه بدان دعوت شده و امورى كه اجازه‏‌ى انجام آن داده شده و رحمتى كه اميد آن مي‌رود و قوانينى كه واجب شده است».

بدانيد من فاطمه‌ام!

سپس فرمود: "اى مردم بدانيد من فاطمه‏‌ام و پدرم محمد كه فرستاده‏‌ى پروردگارتان و خاتم پيامبرانتان است. كلام اول و آخر من اين است و در اين مطلب اشتباه نمي‌كنم و آنچه كه انجام مي‌دهم گزاف نيست و سخن به دروغ نمي‌گويم. پس با گوشهاى شنوا و قلبهاى آگاه سخن مرا گوش كنيد".

خطاب به پيامبر (ص)

حضرت زهرا(س) در این بخش از خطبه درد دلی با پدر بزرگوارشان می‌کنند سپس حضرت نظرى به مرقد پدر می‌افكند و بغض گلويشان را می‌فشرد و در ضمن ابياتى از شعر چنين می فرمایند:

" اى پدر! بعد از رحلت تو واقعه‏‌هاى بزرگ و قضاياى مشكلى واقع شد، كه اگر تو شاهد آن بودى مصيبت برايمان بزرگ نمي‌آمد. ما همچون زمينى كه باران فراوان را از دست دهد، تو را از دست داديم و قوم تو فاسد شدند. پس شاهد آنان باش و غائب مباش و براى هر اهلى مزيت و برترى بر ديگر نزديكان نزد خداى متعال است. آن هنگام كه تو رفتى و خاك بين ما و تو حايل شد مردمانى كينه‏‌هاى خود را بر ما ظاهر نمودند. اكنون كه تو از بين ما رفته‏‌اى و تمام زمين غصب شده مردم با چهره‏‌ى گرفته با ما روبرو مي‌شوند و ما خوار شده‏‌ايم و بزودى در روز قيامت باعث ظلم خانواده‏ى ما مى‏فهمد كه به كجا بازمي‌گردد. تو همچون ماه چهارده شبه و نورى بودى كه از تو كسب نور مي‌شد و كتابهاى آسمانى از طرف خدا با عزت بر تو نازل مي‌شد و جبرئيل با آوردن آيات الهى با ما انس داشت و با رفتنت درِ تمام خيرها را بستى. شهر من با آن وسعتش بر من تنگ شده و دو سبط تو خوار گشتند كه در اين براى من بلايى است. اى كاش قبل از رفتن تو مرگ با ما روبرو مي‌شد هنگامى كه تو از پيش ما رفتى و تلّى از خاك مانع از تو شد، ما مبتلا به مصيبت از دست رفتن عزيزى شديم كه هيچ محزونى از مردم چه عرب و چه عجم به رفتن چنين عزيزى مبتلا نشده است. پس هر اندازه كه در اين دنيا زندگى كنيم و تا زمانى كه چشمهايمان باقى است براى تو با اشكى ريزان گريه مي‌كنيم".

سپس اين اشعار را درد دل كرد:

تا روزى كه تو زنده بودى حمايت‏‌كننده‏‌اى داشتم و با آسودگى رفت و آمد مي‌كردم و تو بال من و ياورم بودى، ولى امروز در برابر فردى ذليل خاضع شده‏‌ام و از او فاصله مي‌گيرم و به دست خود ستمگران را دور مي‌كنم. در حالى كه قُمرى از روى غصه، شبانه روى شاخه‏‌اى گريه مي‌كند، من در روز روشن بر مصائبم اشك مي‌ريزم.

با امامان كفر بجنگيد!

بانوی دو عالم در ادامه یکسری توصیه ها و گله‌هایی که نشان از عمق آنها دارد خطاب به حاضران می فرمایند "بعد از اين سوابق، حال بعد از روشن شدن حق به كجا مي‌رويد و بعد از آنكه بيان شده بود و بعد از اعلان حق كجا آن را پنهان كرديد؟ و چرا بعد از اين اقدامات به گذشته‏‌ى خود رجوع نموديد و بعد از ايمان مشرك شديد و بعد از شجاعت ترسيديد از گروهى كه بعد از پيمان بستنشان سوگندهاى خود را شكستند و در دين شما طعنه وارد نمودند؟ با امامان كفر جنگ كنيد كه آنان پايبند به سوگندهايشان نمي‌باشند، تا شايد از كارهاى خود برگردند. آيا با گروهى كه سوگندهاى خود را ناديده گرفتند و قصد بيرون نمودن رسول الهى را دارند كارزار نمي‌نماييد و حال آنكه آنان ابتدا شروع به جنگ نمودند؟ آيا از آنان هراس داريد؟ خداوند سزاوارتر است كه از او بترسيد اگر مؤمن هستيد".

خوارى حق به دست مردم

« آگاه باشيد! بخدا قسم شما را مي‌بينم كه به زندگى راحت ميل نموده‏‌ايد و كسى كه سزاوار منصب حل و فصل امور است از جايگاهش دور كرده‌ايد و تن به راحتى در داده‏‌ايد، و از جاى وسيع به جاى تنگ پناه آورده‏‌ايد و از دين برگشتيد و آنچه را كه حفظ مي‌كرديد دور افكنديد و چيزى را كه به آسانى خورده بوديد، برگردانديد. اگر شما و تمام كسانى كه در زمين هستند كافر شوند، خداوند از همه‏‌ى آنها بي‌نياز است و خداوند سپاس شده است. آيا خبر كسانى كه قبل از شما از قوم نوح و عاد و ثمود و اقوامى كه بعد از اينان آمدند به شما نرسيده؟ قضاياى آنان را جز خدا نمي‌داند كه رسولان الهى با بينات به سوى آن اقوام آمدند، ولى آنان دستهاى خود را در دهان خود گذارده و گفتند: ما به آنچه شما فرستاده شده‏‌ايد كافريم و ما در آنچه ما را بسويش مي‌خوانيد در شك و ترديد هستيم».

نفرين بر كسى كه دختر پيامبر(ص) را خوار كند

ايشان در بخشي ديگر از خطبه خود بر كسي كه دختر پيامبر(ص) را خوار كند نفرين كرده و مي‌فرمايند« من گفتم آنچه( بايد مي گفتم) گفتم در حالى كه مي‌دانم يارى نكردن وجودتان را فراگرفته و بي‌وفائى همچون لباسى بر قلبهاى شما پوشيده شده است. ولى اين سخنان به خاطر بر لب رسيدن جانم بود و آه‏‌هايى بود كه براى خاموش نمودن آتش غضبم كشيدم و سستى تكيه‏‌گاهم بود و ضعف يقين شما است و اظهار غصه‏‌ى سينه‏‌ام است كه ديگر نتوانستم آن را مخفى كنم و براى اتمام حجت بود. پس شتر خلافت را بگيريد و با طناب، رَحْل آن را محكم به شكم آن ببنديد، در حالى كه كمر آن شتر مجروح شده و استخوانهايش شكسته و پاهايش ضعيف شده و كف پاهايش نازك گرديده و عيب آن هميشه باقى است. به غضب خداى جبار و ننگ ابدى علامت‏گذارى شده و پيوسته به آتش الهى روشن است. آتشى كه بر قلبها اثر مي‌گذارد و در عمودهاى كشيده بر آنان ملازم شده است. آنچه انجام مي‌دهيد نزد خداوند محفوظ است و به زودى كسانى كه ستم كردند مي‌فهمند به كجا مي‌روند.

من دختر پيامبرتان هستم!

و در نهایت بند دل رسول خدا(ص) با امت پیامبر اتمام حجت می کند و از خدای متعال این گونه می‌خواهد " پروردگارا بين ما و قوم‏مان به حق حكم كن و تو بهترين حكم‏‌كننده هستى " و می فرماید" من دختر كسى هستم كه شما را از عذاب شديدى كه در پيش داريد، ترسانيد. پس همگى درباره‏‌ى من حيله بكار بنديد و به تأخير نيندازيد! شما كار خود را بكنيد كه ما هم در كار خود هستيم و منتظر باشيد كه ما هم منتظريم. پروردگارا بين ما و قوم‏مان به حق حكم كن و تو بهترين حكم‏‌كننده هستى و به زودى كفار خواهند دانست كه عاقبت كار به نفع كيست و بگو عمل كنيد كه به زودى خدا و رسول و مؤمنين عملِ شما را مي‌بينند و نامه‏‌ى اعمال هر انسانى را برگردن او آويخته‏‌ايم. بنابراين هركس به اندازه‏‌ى ذره‏اى عمل خير انجام دهد نتيجه‏‌اش را مي‌بيند و هركس ذره‏‌اى عمل شر انجام دهد نتيجه‏‌اش را خواهد ديد و گويا كار چنين مقدر شده است.

و در پایان باید گفت بدون تردید موافق و مخالف اذعان دارند که از جمله نکات برجسته و مهمی که در زندگی این بانوی الهی همچون خورشید می‌درخشد و مسیر سعادت را برای رهپویان طریق بندگی روشن می سازد « دفاع از حریم ولایت و امامت» است به طوریکه ایشان را "شهیده راه امامت" معرفی می‌کنند. آن حضرت با هر‎ ‎روشی به دفاع از امام زمان خویش پرداخت.‏ زمانی با خطابه‌ای بی نظیر در پی استیفای حق حجت مظلوم خدا بود، زمانی با‎ ‎اشک و آه به مجاهدت در راه حق پرداخت و زمانی دیگر یک تنه در مقابل منافقین امت‎ ‎ایستاد و متحمل ‏ضربات و صدمات شدیدی شد که منجر به شهادت حضرتش شد.

منابع:

* «إرشاد القلوب شیخ مفید»

* «زندگانی حضرت زهرا(س)»- تألیف جناب آقای محمد روحانی

* «فاطمه زهرا(س)»- تالیف مرحوم علامه امینی

* الکافی ج2- کتاب الحجه- باب مولد الزهراء فاطمة(س)

*«فاطمه زهرا(س) از ولادت تا شهادت» تألیف علامه سید محمد کاظم قزوینی


نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار