سید عبدالله جزایری در کتاب تذکره شوشتر صفحه 89 در مورد مسجد جامع شوشتر چنین نوشته : در دارالمؤمنین شوشتر ، مساجد و بقاع الخیر بسیار است و قدیمیترین مساجد ،مسجد جامع است و آن در ایام خلفای بنی عباس بنا شده و بر دیوار قبلی سوره یس را یک سطر به خط کوفی گچبری کرده اند . و در آنجا کتابه ها به خطوط کوفینوشته اند مشتمل بر اسامی خلفا و غیره . و آنچه الی الان از آنها موجود استکتابه چوبین است که به طرف راست منبر ، بالای سطر یس ، نزدیک سقف هفت سطر منقوش است مورخ به تاریخ خمس و اربعین و اربعمائه . و کتابه چوبین ایضاً که بر محراب چوبین بالای منبر نوشته است و کتابه ای بر ضلع مغربی منبر وکتابه گچبری دور محراب پایین و کتابه گچبری ایضاً بالای محراب پنج سطر و کتابه های دیگر بوده که به مرور مندرس شده . و از مجموع اینها مفهوم می شود کهالمعتز بالله محمد بن جعفر المتوکل آغاز بنای آن نهاده و او خلیفه سیزدهمین بنی العباس است و در سال دویست و پنجاه و چهار در زمان حضرت امام حسن عسکری علیه السلام به خلافت نشسته و اسم او در چوبی که به زیر منظر بود و مدت خلافت او سه سال و شش ماه و سه روز بود . و بعد از او کسی متوجه اتمام آن نشده تا خلیفه بیست و پنجم القادر بالله احمد بن اسحق المقتدر و اسم او به چوب کتابه ای نوشته بود که کشیده بود تا منبر و این دو چوب الحال بر طرف شده اند و مدت خلافت او چهل و سه بود و او نیز تمام نکرد و در سال چهارصد و بیست و دو وفات نمود . و بعد از او ، خلیفه بیست و هفتم مقتدی بامرالله ابوالقاسم عبدالله بن القائم بن القادر شروع به کار مسجد نمود و مدت خلافت او نونزده سال و پنج ماه بود و قبل از اتمام ایضاً وفات یافت و اسم او در محراب چوبین بالایمنبر نوشته است مورخ به تاریخ شهر رمضان و تخته چوبی که اسم سال بر آن مکتوب بود افتاده . و بعد از او خلیفه بیست و نهم المسترشد بالله ابو منصور فضل بن المستظهر بن المقتدی در آن باب کوشید و به اتمام رسانید و اسم او در گچکاری بالای محراب نوشته است و مدت خلافت او هفتده سال و شش ماه بود . و از این تواریخ ظاهر می شود که آنچه فیمابین عوام شوشتر مشهور است کهحضرت امام رضا علیه السلام در این مسجد نماز گذارده است از شهرتهای بی اصل است ، زیرا که آغاز بنای مسجد مدتها بعد از زمان آن حضرت بوده ، لیکن محتمل است که حضرت در آن حوالی که در آن زمان صحرا بود نزول و در آن مکان نماز گزارده باشد و بعد از آن به سبب این شرافت ، بنای مسجد را در آنجا اختیار نموده باشند و منشاء شهرت این باشد . و مسجد در اصل چوب پوش بود به همین شاه چوب هندی که منبر و منظر ساخته اند و چند اصله از آنها در صفوف پیشین مابین ستونها کشیده است و ستونهای قدیم آن باریکتر و مرتفعتر بود مساوی گلدسته و چون اکثر آن چوبها به مرور ایام بشکست و خرابی در آن غالب شد ، جمعی از خیرمندان که سر خیل ایشان حاجی فتح الدین خیاط بود تجدید عمارت آن به هیئت که هست نمودند و خواجه طالب بن خواجه اسماعیل بن خواجه افضل صراف تاریخ آن را بدین وجه گفته : شک نیست که بانی مسجد در هر دو جهان بود سرافراز هرکس توفیق ساختن یافت گردد به جهان ز خلق ممتاز فتحا بنمود افتتاحش بادا به رخُش در جنان باز طالب تاریخ این بنا خواست از صاحب سَّر و محرم راز برخاست یکی از این میانه گفتا مسجد شده خداساز
و مُنار گویند با اصل مسجد ساخته نشده و بانی آن سلطان اویس بن شیخ حسن یونانی است و اسم او به کتابه جلی بر سنگی که بالای در زیر گلدسته است منقوش است به تاریخ شهر ذیحجه اثنین و عشرین و ثمانمائه . و این منار از غرایب ابنیه است و منار به این ارتفاع کمتر دیده شده و چند سال قبل از این ، قفسه آن شکستی خورده مشرف به انهدام بود و آن را تا حد مقرنس خراب نمودند . و از جمعی ثقات که خود مشاهده نموده بودند استماع شده که در ایام واخشتو خان ، پهلوانی بازیگر به شوشتر آمده بود که انواع هنرها از او به ظهور می رسید . از آن جمله کاکل بسیار درازی داشت که سنگ دستاسی سنگین به کاکل میبست و میخ آهنی که طول آن یک وجب و نیم بود به منار می کوفت که نیم وجب آن به منار می نشست و یک وجب بیرون می ماند و بالای آن می رفت و می ایستاد و میخی دیگر به همان قرار بالاتر می کوفت تا هرجا دست او میرسید و دست به آن می گرفت و بالای آن می رفت . آنگاه انگشتان پا را به آن بند می نمود و سرنگون آویزان می شد و با چکوش میخ اول را بیرون می آورد و راست می شد و آن را بالاتر می کوفت و بالای آن می رفت و آن سنگ به کاکل او بسته بود و به همین قسم تا قفسه منار بالا میرفت و از راه نردبانها پایین می آمد و از این مقوله کارها بسیار می کرد . و در خارج دروازه گرگر سر راه آسیاها به دست چپ ، سنگ آسیای بزرگی افتاده است که می گویند آن پهلوان آورده و چون بسیاری از عوام الناس فریفته او شده بودند ، خان او را اخراج البلد فرمود . و قبله مسجد جامع را سخت درست ساخته اند و کمترین ، به دایره هندی و سایراعمال ریاضی در کمال دقت احتیاط آن نموده ، در نهایت استوا و استقامت یافته ومحاریب اکثر بلاد را که ملاحظه نموده ، از خراسان و آذربایجان و بعض بلاد فارسو عراقین و قرای نجد و حجاز ، به غیر از مسجد کوفه هیچ یک را به آن اعتدال ندیده . و قبله مسجد میر شکار بر وفق آن بیزیاده و نقصان اعتبار شده و اینکه مابین عوام بلکه بعض خواص شوشتر نیز شهرتی داشت که در قبله مسجد جامع اندکتیامنی هست و به این سبب در نماز تیاسر می نمودند و مساجد جدیده را نیزمتیاسر ساخته اند ، شهرتی بی اصل است . و از بنای قدیم مسجد ، الحال به غیر از دیوار قبلی و قطعه ای از دیوار شرقی ، ما بین گلدسته و منار چیزی باقی نیست . و در مسجد سنگها منصوب است که بعض حکام و ارباب اختیار تأسیس بعض امور خیر یا رفع بعض بدع به صیغه « لعنت بود » نموده اند و به سنگها نقش نموده به دیوارها چسبانیده اند و اسامی ایشان همه مکتوب است .
|