یک عامل مهم در موفقیت و عدم موفقیت هر کشوری فارغ از موقعیت آن، نحوه اداره آن کشور و به عبارت بهتر مدیریت آن کشور است. مدیریت نقش به سزایی در توسعه یا عدم توسعه در هر سازمان بنگاه کسب و کار، شرکت و بطور کلی در کشور دارد. تعریف عمومی و ساده و قابل فهم مدیریت کارکردن با دیگران و بوسیله دیگران برای ریسدن به هدف-سازمانی- است. تلفیق منابع انسانی و مادی برای رسیدن به هدف یا اهداف را مدیریت می گویند.لذا اولین کار یک مدیر خوب استفاده بهینه از منابع انسانی و امکانات مادی است.
هر مدیر به نسبتی که بتواند در مسیر هدف گام بردارد و این گامهای در مسیر را با حداقل زمان و هزینه بردارد به همان نسبت مدیر اثربخش و کارآمد است و چنانچه یک مدیر در دوره زمانی مسولیتش این رسالت را حفظ کند و در تمام مقاطع و هر روز بهتر از دیروز در این مسیر شتابنده تر حرکت کند این مدیر یک مدیر بهره ور است.که ماحصل و نتیجه ی آن در سازمان و به تبع آن در کشور هویدا می شود. بااین مقدمه وارد بحث اصلی می شویم .
همانگونه که می دانید امسال(1393) را مقام معظم رهبری به نام " اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی" نامگذاری کردند.این نام در وضعیت فعلی کشور بسیار بجا و رسا بود. ساده ترین و کوتاه ترین برداشت از این جمله و نامگذاری سال 92 13 است: تاکید بر تقویت و توسعه اقتصادی و فرهنگی با یک عزم ملی و همگانی و با یک مدیریت منسجم، قوی،خستگی ناپذیر،عقلایی و کارآمد که این شیوه مدیریت برای برداشتن گامهای بلند و اساسی چیزی نیست جز مدیریت جهادی.
در این مقاله سعی شده در حد توان و بضاعت از یک طرف وملاحظه مخاطبین که از اقشار مختلف جامعه هستند از طرف دیگر، مقوله مدیریت جهادی و جهاد مدیریتی را تبیین و تشریح کنیم. امید است قبول افتد و گامی هر چند کوچک در مسیر تقویت و تعالی فرهنگی-اقتصادی این مرز و بوم باشد
مدیریت جهادی یک شیوه از مدیریت است که برای رسیدن به هدف ضمن رعایت اصول و چارچوب مدیریتی شدت عمل و تلاش بیشتر در آن به وضوح به چشم میخورد. در مدیریت جهادی ضمن رسیدن به هدف سازمانی امور ماوراء سازمانی هم مد نظر است.
مدیریت جهادی دارای اهداف فراسازمانی هم هست. این نه به معنای کم توجهی به سازمان است بلکه برعکس ،نگاه ویژه به سازمان دارد. مدیر جهادی اینقدر افق دیدش وسیع است که سازمان و غیر سازمان را پوشش می دهد. در مدیریت جهادی برانگیزاننده ها فقط پول و امور مادی نیست. در مدیریت جهادی که محور و مدار آن اسلام و آموزه های دینی است به معاش و معاد توجه می شود.مقولاتی چون کیفیت، سازندگی، آبادانی، رفاه و آسایش نسبی، بهره مندی و بهره گیری از مواهب الهی، پیشرفت و ایجاد درآمد و ثروت مورد توجه است و برای رسیدن به آنها به شدت و حدت تلاش و کوشش میکند.اما نه به هر قیمتی و نه به عنوان هدف غایی و نهایی .
این رویکرد مدیران جهادی را از ریاضت خود و دیگران برحذر می دارد و مشتاق تولید محصول و خدمت بیشتر و بهتر می کند اما در عین حال و برای فراموش نکردن لذت سختی برای تهذیب نفس و رسیدن به کمالات، این امور را هدف نمیداند.برهمین اساس مدیریت جهادی در همه عرصه ها و شرایط، بخصوص در شرایط بحرانی و غیر عادی نقش تعیین کننده دارد که نمونه کار و مدیریت جهادی را در هشت سال دفاع مقدس به خوبی مشاهده و لمس کردیم.
چرا جهادی؟ اگر خوب دقت کنیم باید این سوال در ذهنمان ایجاد شود که با داشتن واژه های مقدس دیگر که در نصوص مذهبی و دینی از آنها یاد شده و بعضا" به کرات آن واژه ها و کلمات پر بار ذکر شده اند استفاده نشد. کلمه جهاد حدود 108 بار در قرآن آمده است ومصادیق زیادی دارد لذا واژه ای مقدس و در عین حال پر بار و پر معنی است که ابعاد متعددی را در بر می گیرد. ضمن اینکه قبول داریم و افتخار می کنیم که یکی از ابعاد جهاد دفاع مسلحانه از کیان اسلام است و از آن به جهاد اصغر معروف است با تبیین دیگر ابعاد جهاد می توان از این واژه مقدس و ارزشمند بهره کافی را برد و از پرتو آن نه تنها ایران اسلامی بلکه جهان بهره ببرد. یکی از دستاوردهای شیرین انقلاب اقدامات اثربخش و فراگیر و تحسین بر انگیز مردم ایران بخصوص جوانان مشتاق و با ایمان و با انگیزه ای بود که در مقاطع مختلف به ویژه در دهه اول انقلاب در مبارزه با فقر و خرابیها از یک طرف و مبارزه با دشمن در 8سال دفاع مقدس از طرف دیگر انجام داده اند و یکی از ابتکارات و اقدامات خوب دیگر که نشآت گرفته از آموزه های دینی و هوش و ذکاوت و روح خلاق مدیران نظام و جوانان فداکار آن دوران طلایی از بعد معنویت بود نامگذاریهای با مسما بود که ریشه در نصوص دینی و قرآن داشت.
مجموعه ای از متخصصان و افراد سختکوش و انقلابی و عمدنا" درد کشیده تشکیلاتی را سازماندهی کرده و از امکانات محدود کارهای معجزه آسایی در جهت عمران و آبادی روستاها و برای روستاییان و عشایر و کشاورزان و دامداران این مرز و بوم انجام دادند و نام تشکیلات آنها جهاد سازندگی و خودشان با نام جهادگر معروف شدند و هیچ نام دیگری و واژه بهتری و جود نداشت که این اندازه آنها را بشناساند و اقداماتشان را ترسیم کند و صد البته که امام خمینی (ره) نیز در آخرین پیامشان فرمود که خدماتشان در قالب الفاظ نمی گنجد. فرهنگ و مدیریت جهادی دهها و بلکه صدها واژه و کلمه هایی که نشان از قداست و صداقت و عدالت و ولایت و شهادت و شهامت و کارآمدی و کیفیت وبهروری وووو را در خود دارد. پس مدیریت جهادی در عین حالی که مدیریت دینی و اسلامی است همه خصوصیات با ارزش مدیریت علمی را با لحاظ دین و معنویت در خود دارد. آن قسم از مدیریت که مورد توجه سایر مکاتب مدیریتی است از قبیل کارایی و تقسیم کار و پرداخت مساوی در قبال کار مساوی که یکی از مصداقهای عدالت است را دارد و از آن قسم از مدیریت علمی که انسانها را گاو شیرده قلمداد می کند و یا ارزش انسان را به اندازه ابزار پایین می آورد بیزاز و مبرا است.
مدیریت جهادی اگر آنطور که هست تبیین شود نسخه ای شفابخش برای سازمانها در همه عرصه ها و صحنه ها و در همه زمینه ها و سرزمینهاست. مدیریت جهادی به لحاظ اینکه با فطرت بشری سازگاری دارد و از طرفی انعطاف پذیر و سازگار با شرایط و محیطهای گوناگون است بهترین شیوه اداره کردن است. همان گونه که در کلام امام علی(ع) آمده است آمیزه ای از نرمش و قاطعیت است. هدف در مدیریت جهادی تعالی انسانی است و این نوع مدیریت بر مدار ارزشهای معنوی می چرخد وهمین روحیه ی خدا محوری باعث می شود حقوق دیگران رعایت شود .
لذا حقوق کارکنان رعایت می شود به اندازه سعی آنها دریافتی دارند روابط انسانی در حد اعلا وجود دارد کارها با انگیزه ،با کیفیت و به موقع انجام می شوند. هدفگذاری دقیقی درآن صورت می گیرد .ارایه خدمات و محصولات باکیفیت و مناسب بطوریکه حقوق مصرف کننده ضایع نشود انجام می گیرد. از حداقلها حداکثر استفاده را می برد. وقت و منابع را ضایع نمی کند و از همه مهمتر در شیوه مدیریت جهادی خود کنترلی وجود دارد.مدیران جهادی خود محاسبه گرند بنابراین خطاها و اشتباهات به حداقل ممکن می رسد.
مدیریت جهادی خوب را دشمن عالی میداند و بر اساس کلام گهر بار امام علی(ع) عمل می کند توصیه براین دارد که انسان اگر دو روزش مثل هم باشد ضرر کرده است. هر روز رو به جلو است و به وضع موجود قانع نیست و در تلاش و تکاپو برای بهتر و بهتر شدن است. مشخصه ها و مولفه های مدیریت جهادی بسیار بسیار بیشتر از این نوشتار است. با قلمی کردن این سطور بر آن هستم تا توجه را به این مسیر سوق دهم و بگویم باید از دانش بشری و دستاوردهای جهانی بدون تعصب استفاده کرد و اسلام نه تنها با این رویه مخالف نیست بلکه بر آن تاکید می کند اما باید داشته های خود را نیز فراموش نکرد و بدانیم در زمینه مدیریت منابع و آموزه های بسیار زیادی داریم اما هم از آنها غافلیم و هم از آن مقدار که می دانیم بطور احسن و اکمل استفاده نکردیم.
بیاییم فقط به داشته های خود افتخار نکنیم بلکه آنها را به کار ببندیم. آن چیزی که اقتصاد ما را به وضعیت مطلوب می رساند و ما را در استفاده بهینه از این همه نعمت خدادادی مدد می رساند عمل کردن است.بگوییم و بنویسیم و آنگاه جهاد گونه عمل کنیم. حال چگونه می توانیم از شیوه مدیریت جهادی با همه خصایص و ویژگیهای خوبش استفاده کنیم؟ نکته کلیدی اینجاست.
باید قبول کنیم فاصله ما با مدیریت جهادی فاحش است. اگر کسی از سر تعصب بگوید نه این چنین نیست ناخواسته دین مبین اسلام را ناکارآمد معرفی می کند،چراکه اگر مدیریتی که بر اساس آموزه های دینی است و از قرآن و احادیث و سیره عملی معصومین نشات گرفته ماحصلش از استفاده از منابع و امکانات به همین اندازه است یعنی توانش بیشتر از این نیست اما اگر بپذیریم که اقدامات خوبی صورت گرفته اما راه نرفته وطولانی در پیش داریم هم یک خود ارزیابی معقولی داشتیم و هم اینکه ضعف و سستی و کاستی خود را به اسلام نسبت نداده ایم. اسلام به ذات خود ندارد عیبی هر عیب که هست در مسلمانی ماست.
در چند سال گذشته وضعیت اقتصادی ما نه تنها رضایتبخش نبود و رشدی نداشتیم بلکه در بعضی از مقاطع (سال گذشته) رشد منفی هم داشتیم و این رخداد زیبنده این ملت و نظام اسلامی نبود وبا تلاش معمولی هرگز نمی توانیم این عقب ماندگیها را جبران کنیم و با تلاش شدید و خستگی ناپذیر و مستمر این کار شدنی است .
پس بهترین نسخه برای بهبود وضعیت مادی و معنوی و توسعه فرهنگ و اقتصاد کشور مدیریت جهادی است و مهمترین کار برای عملیاتی کردن این شیوه مدیریتی تغییر و تحول اساسی در مدیریت در راستای بهبود و رسیدن به مدیریت جهادی است که نام این تحول بزرگ که عزم ملی و عزم جزم مدیران تراز اول کشور را می طلبد "جهاد مدیریتی"است. ما در کشور منابع بسیار خوبی داریم و از این جهت در مضیقه نیستیم.منابعی که از آنها تاکنون استفاده نکردیم و یا استفاده بهینه نکردیم فراوان داریم. ظرفیتهای استفاده نشده فراوانند.
و متاسفانه در خیلی جاها سرمایه و انرژی را هدر می دهیم. پس برای جلوگیری از به هدر رفتن منابع و استفاده از ظرفیتهای فوق العاده باید در شیوه بکار گیری منابع و استفاده کار آمد تجدید نظر و تحول ایجاد کنیم و بهترین راه، بکارگیری موثر منابع انسانی برای استفاده مناسب از منابع مادی و طبیعی کشور است .هیچ دینی به اندازه اسلام در بکار گیری منابع و استفاده مناسب از نعمات خدادادی و همچنین در مذمت تنبلی و بیکاری و اسراف و تبذیر سخن نگفته. اگر بخواهیم نمونه هایی را بیاوریم و مثالهایی از سیره امامان و اولیا دین بیاوریم بحث به درازا می کشد اما جای افسوس دارد که در کشور ما اتلاف منابع و اسراف غوغا می کند .
شکر این منابع در استفاده مناسب از آنهاست وبا مدیریت جهادی می توان تحول بزرگ در مصرف و تولید و توزیع ایجاد کرد .پس باید جهادی دیگر در بعد مدیریت انجام داد و به عبارت بهتر جهاد مدیریتی کرد. قدمهای مهم در این راستا زیادند و برای اثر بخشی آن لازم است توالی و مراحل آن رعایت شود. در وهله اول در انتخاب و گزینش مدیران یک بازنگری صورت گیرد و با کمی کردن شاخصه های یک مدیر در سطوح مختلف از اعمال سلیقه و حب و بغضهای شخصی جلوگیری شود و نخبگان وصاحب نظران طیفهای مختلف و سران قوا و مدیران عالی بر یک منشور اخلاقی به نام شایسته محوری توافق کنند.
پاکدستی و انگیزش و تناسب شغل و شاغل و داشتن تخصص در پست مورد نظر و داششتن حداقلهای امتیاز در پستهای پایین تر و در یک کلام توان مدیریتی فرد ملاک اولیه برای همه جناهها و دستگاهها باشد. هماهنگ بودن با سیاستهای کلان دستگاه در مرحله بعدی قرار گیرد و در صورت اثبات مرحله اول دیگر دستگاهها بیش از حد در کار یکدیگر دخالت نکنند و به بهانه محقق نشدن مرحله اول روی سلیقه و علایق خود پافشاری ننمایند.یکی از موانع جهاد مدیریتی این است که در بعضی جاها حاشیه ها از متن پر رنگ ترند.
اگر یک توافق و اجماعی در این زمینه صورت گیرد و ملاکهای واقعی در راستای منافع ملی رعایت گردد قطعا" با عزم راسخ ملی از بسیاری بحرانها عبور می کنیم و شکوفا می شویم. افراد ناتوان در پستهای مدیریتی قرارنگیرند هر چند دوستان و حامیان پر وپا قرص ما باشند و افراد با انگیزه و توانمند در پستهای مدیریتی قرار گیرند و زمینه ارتقایشان فراهم شود هر چند که ممکن است بصورت شخصی با ما علقه و علاقه ای نداشته باشند.فراتر از آن ، شایسته است که مورد تشویق و دلگرمی قرار گیرند.
یکی از شیوه های خوب تشویق مدیران جهادی برگزاری جشنواره مدیریت جهادی است. در زمینه مباحث و ابعاد مختلف مدیریتی هر ساله در داخل و خارج جشنواره هایی برگزار می شود و به افراد و شرکتها و سازمانهای برتر در مقولات مدیریت ی جوایز و تندیسهایی اهدا می شود. مانند جشنواره بین المللی برترین پژوهش و نوآوری مدیریت شهری (جایزه جهانی تهران) یا جایزه جهانی سازمان دانشی برتر در ایران و جایزه مدیریت فناوری و نوآوری و ایزو ها و تندیس نقره ای کیفیت و غیره . حال با توجه به اینکه مدیریت جهادی تمام ابعاد مدیریتی از قبیل کیفیت، اثربخشی تعالی سازمانی مشارکت کارکنان توجه به دانش مدیریت و... در آن مد نظر است نیاز است که جشنواره های مدیریتی برای ترویج هر چه بیشتر و بهتر فرهنگ و مدیریت جهادی برگزار گردد.در آخر باورم راز و رمز عبور بحرانهای عظیم مدیریت جهادی بوده و هست و می توان با یک جهاد مدیریتی موانع را از سر را ه مدیریت جهادی برداشت و حرکتی سازنده و شتابنده در مسیر توسعه همه جانبه و رشد فرهنگ و اقتصاد کشور برداشت. انشاالله.
علی کرد – مدرس دانشگاه
جهاد مدیریتی کوشش صادقانه در جامعه
سپاس