شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۹۱۰۵
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۰۳ تير ۱۳۹۳ - ۲۱:۵۷
علی میلاسی
ايران سرزميني کهن، وسيع، غني، متنوع و چهارفصل است با تاريخي روشن و مردماني سخت کوش و هنرمند و پرتلاش. بيش ترين اکتشافات و اختراعات اوليه زندگي بشر، حاصل تلاش و تفکر ايرانيان بود.

 از منشور قانون مداري کورش در تخت جمشيد شيراز تا توسعه و تکامل کشاورزي در شوشتر. هنرنمايي ايراني در چغازنبيل شوش تا ساخت بادگيرها در يزد. آثار ماندگار حافظ و سعدي و باباطاهر تا حماسه جاويدان شاهنامه فردوسي و ساخت بناهاي ماندگار ديگري با انديشه و خلاقيت و هنر ايراني در شهرهاي شوشتر و شيراز و اصفهان و يزد و ايذه و ايلام و لرستان و ... از قرن ها پيش، نشان از سخت کوشي و هنرنمايي مردمان اين ديار داشت.

اگر چه در نبود ابزار کار، از تلاش بيش تر، حاصل کم تري به دست مي آمد، اما همه ي جمعيت فعال و پا به پاي هم کار و تلاش مي کردند تا به قول خودشان قوت و قُوتي به دست آورند، برابر و متعادل با نيازشان. يا به تعبير امروزي ها، سود و سرمايه را بالاتر از هزينه هاي شان مي رساندند. اين شيوه و روش سخت کوشي، فعاليت و نان آوري در دوره ها و حاکميت هاي مختلف گذشته ، با فراز و نشيب پيش آمد تا دوره ي حمله اعراب به ايران و ورود فرهنگ راحت طلبي و نان خوري به اين سرزمين و تقسيم کار به حوزه هاي خدماتي، رفاهي آموزشي، تبليغي، اداري، سازماني و ... که اين ضرب المثل را  عاميانه کرد؛« به حال ملتي بايد گريست، که دخلش 19 شود و خرجش 20 ».
 از آن زمان بود که نان درآورهاي اين سرزمين 19 و نان خورهاي شان 20 نفر شدند! اين سير و مسير تا اکتشاف و فوران نفت در سرزمين خوزستان ادامه داشت و با تبديل جامعه سنتي به صنعتي در اين دوره و  ورود ابزار و ماشين آلات کار، تا حدودي کار و فعاليت نيز ماشيني شد و با کار و فعاليت کمتر سود و سرمايه ي بيش تري به دست مي آمد. ساخت بناهاي مدرن در شهرها، به ویژه پايتخت و ايجاد شرکت هاي بزرگ صنعتي و نفتي در خوزستان، مانند شرکت هاي نفتي، حفاري، فولادي، بنادر، پتروشيمي ها، راه آهن، بيمارستان ها، فرودگاه ها و ... در کشور در مسير توسعه و تمدن قرار گرفت؛ اما با وقوع انقلاب 57 و دگرگوني فکري و عقيدتي در جامعه، شيوه ي کار و تلاش و سخت کوشي و بهره وري دست خوش تغيير شد و با توجه به شرايط وقت جامعه، جمعيت به سمت کارها يا شغل هاي تبليغي، حراستي، کارمندي، خدماتي، روي آوردند و با توليد نفت و فروش آن و تغيير نيازهاي جامعه، فعاليت غير توليدي، راحت طلبي و مصرف گرايي پر رنگ تر شد. يادآوري طنز مجله ي گل آقا در اوايل دهه ي 60 اين تغيير فرهنگ را بيش تر هويدا مي کرد .
در آن زمان کارخانه کبريت سازي تبريز ،کبريت هاي بزرگ 200 چوبي ساخت که به صورت تعاوني توزيع مي شد.  هم زمان ژاپن تلويزيون هاي کوچکي توليد و صادر کرد. مجله گل آقا در ستون طنز خود نوشت: « ژاپن تلويزيوني ساخت به اندازه ي کبريت و ما هم کبريتي ساختيم به اندازه ي تلويزيون!»

فکر و انديشه نفت فروشي براي تأمين نيازها و راحت طلبي و نان خوري چنان در اين سرزمين جا افتاد و قوي شد که در گزارش آماري جمعيت فعال و غير فعال آمده است که 40 ميليون جمعيت غير فعال در کشور وجود دارد. اگر چه بايد گفت: از 76 ميليون جمعيت بايد 75 ميليون را غير فعال از نظر توليد، کار مفيد و افزايش سرمايه دانست. با نگاهي به وضعيت امروزي جامعه ي ما در حوزه هاي مختلف، به ویژه حوزه اقتصادي، فقط يک ميليون نفر به صورت حقيقي و واقعي دستي در توليد دارند.
اگر بخواهیم دلايل تغيير جامعه ي کار و تلاش و نام آوري در گذشته را به جامعه ي نان خوري و راحت طلبي امروزي بنويسیم از حالت سرمقاله به گزارش تبديل مي شود، اما به طور کلي، رواج فرهنگ تنبلي و لمپني در اقتصاد و صنايع، مبلغي و حَرافي در حوزه ي فرهنگ و هنر، سياست زدگي و حذف در حوزه ي سياسي و محدوديت و خط قرمز کشيدن در حوزه ي فکر و انديشه، جامعه را مصرف گرا، هزينه زا، خورنده ي سرمايه و ثروت و تخريب کننده ي طبيعت و محيط زيست تبديل کرد. 
به هر دليلي که به اين نقطه رسيديم و با نگاهي منطقي و واقعي به جامعه ي امروزي، بايد گفت: همه به حال اين ملت بايد گريه و ناله سر دهند که دخلش شد زير صفر و خرجش رفته است بالاي صد!»

وقتي سرانه ي توليد و  راندمان کار منفي است. وقتي در مصرف و حيف  ميل در بيش تر زمينه ها رتبه هاي بالايي داريم. برای مثال: جمعيت 76 ميليون نفري مابيش تر از جمعيت یک ميلياردي چين مصرف مي کند و به اندازه ي يک ميليون چيني کار مفيد ندارد . وقتي کشور چهار فصلي داريم با زمين هاي حاصل خيز، اما برنج از هند يک ميليارد نفري وارد مي کنيم و گندم از کشورهاي آفريقايي. وقتي کشور پرآبي هستيم اما سه برابراستاندارد آب وانرژي مصرف مي کنيم. وقتي با بشکه ي بنزين از ديوار سفارت خانه ها بالا مي رويم و اين را افتخار وامتيازي مي دانيم براي فرماندار يا استاندار شدن مان . وقتي به سر توريست يا سرمايه گذار مي کوبيم به خاطر تارمويش. وقتي يک بشکه نفت مي دهيم تا يک گوشي موبايل بگيريم. وقتي خود سري و قانون گريزي به يک عادت تبديل شده و ... اگر تمام لايه هاي زميني سرزمين خوزستان نفت و گاز شود و کوه هاي کردستان شمش طلا. سنگ هاي معدني لرستان سکه و رودخانه ها و درياهاي شمال اسکناس، با اين فرهنگ راحت طلبي در جامعه، لمپني در کار و توليد و حرافي در حوزه فرهنگ و هنر، همه را مصرف و حيف و ميل خواهيم کرد بدون انباشت سرمايه و پس انداز يا ذخيره ي ثروت.

پس اقتصاد دانان، مسوولان، وطن دوستان، دل سوزان، انديشمندان و... بايد با عبرت از گذشته و نگاهی به آینده طرحي نو دراندازند و مانند کشورهاي صنعتي و پيشرفته ، فرهنگ کار و تلاش و توليد و صرفه جويي و درست مصرف کردن را در جامعه آغاز، آموزش ، نهادينه و تقويت کنند.
هنوز دير نيست. براي آوردن همت ايراني به ميدان کار و سخت کوشي گذشته مردمان اين ديار، مي توان از همين امروز شروع کرد و به اين ضرب المثل رسيد: « جلوي ضرر را هر وقت بگیریم، منفعت است» اگر چنين نکنيم نسل هاي آينده را گرسنه و آواره خواهيم کرد.

comment
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
انتشار یافته: ۲
comment
comment
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۳:۵۳ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۸
comment
0
0
comment این واقعیت امروزجامعه ماست وحقیقت اینده
comment
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۳:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۴/۱۸
comment
0
0
comment این واقعیت امروزجامعه ماست وحقیقت اینده
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار