شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۹۵۴۶
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار: ۱۴ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۶:۳۸
سارا ممبینی

در سالگرد صدور فرمان مشروطه برآن شدیم تا ضمن گریزی تاریخی  به نقش زنان در تاریخ ایران،حضور آنان را در عرصه ی تحولات کشور از جنبش مشروطه تاکنون بررسی کنیم.

وضعیت اجتماعی زنان در ایران در طول دوره های مختلف تاریخی و فرهنگی متفاوت بوده است. در زمان حکومت پادشاهان ایلام، مردسالاری حاکم بوده و اختیار دختران به دست پدر بود. در زمان هخامنشیان زنان حق ارث و مالکیت داشتند با این حال  تصویر هیچ زنی در تخت جمشید وجود ندارد ولی در میان کتیبه ها و ترجمه های آنان، نقش زنان را می توان به خوبی مشاهده کرد. 
در دوران ساسانی زنی به نام "پوراندخت " پادشاه ایران شد و وی اولین سخن "فمنیستی" ایرانی را بیان کرد که "پادشاه چه زن باشد چه مرد باید سرزمینش را نگه دارد و با عدل و انصاف رفتار کند ".
در دوران قاجار محدویت برای زنان فراوان شد تا جایی که با باسوادی زنان مخالف با اسلام قلمداد می شد و بسیاری زنان با سواد، توانایی خواندن و نوشتن خویش را پنهان می کردند. در جریان انقلاب مشروطیت فعالیت بیرونی زنان افزایش یافت و انجمن های خصوصی و سازمان های مخفی ایجاد کردند و در تظاهرات شرکت کردند.

اسناد تاریخی دوره ی قاجار درباره ی زنان بسیار نادر و پراکنده هستند و تاریخ نگاران ایرانی (که در این زمان فقط مردان اند) تنها زمانی به نقش زنان اشاره ای داشته اند، که این نقش در جنبش و یا واقعه ای بسیار بارز بوده است.

بنابراین برای بررسی نقش اجتماعی و سیاسی زنان در انقلاب مشروطه مهمترین دشواری، فقدان اسناد و اطلاعات کافی در آثار تاریخی و خاطره نویسی هاست. از آنجا که زن از عرصه ی تاریخ این دوره حذف شده است، تنها با جمع آوری اخبار پراکنده در جرائد و اشاره های مستقیم و غیرمستقیم در کتب می توان شمه ای از جنبش زن ایرانی را در انقلاب مشروطه بدست آورد.
جنگ های فرسایشی، وابستگی سیاسی به کشورهای روس و انگلیس، بی قانونی و فقر، پیشرفت های سیاسی اجتماعی غرب و سروری آنان بر جهان، استبداد شاهنشاهی، جنبش های مردمی را در ایران سبب گشت  زنان ایرانی، برخلاف نقش پاسیو روزمره ی اجتماعی خود، در این جنبش ها شرکت فعال داشتند.

هرچند که این نقش فعال چندان آگاهانه نبود و آنان اغلب فتوای روحانیون را مد نظر داشتند و در جنبش مشروطه نیز حافظ جان روحانیون بودند، اما همین نقش فعال آنان را از حریم اندرونی به جامعه کشانید. آنان تأثیر کُنش خود را بر حوادث اجتماعی دیدند و این کُنش ارزش نوین اجتماعی ای به آنان اهدا کرد که تا به آن روز تنها به مردان اختصاص داشت. آنان که کوچکترین حقی برای تعیین سرنوشت خود نداشتند، حال در جنبش های اجتماعی شرکت می جستند، در صفی جدا با دیگر زنان. اما همین حرکت گروهی زنان راهگشای جنبش و بیداری آنان شد، تا زنان نیز به خود همانند فرد و شهروندی از جامعه بنگرند و برای حقوق خود مبارزه کنند.

نخستین نقش فعال اجتماعی زنان را ما در لغو قرارداد رژی (۱۲۶۹ه.ش.) می بینیم. امتیاز رژی، قراردادی بود که بر مبنای آن دولت ایران، امتیاز دخانیات در سطح کشور را به ماژور تالبوت واگذار کرد. اما روحانیون علیه این امتیاز فتوایی مبنی بر حرام بودن استفاده از توتون و تنباکو دادند و مردم نیز با پشتیبانی از این فتوا با بستن بازار و بویژه ایستادگی زنان در برابر این امتیاز، شاه را مجبور به پس گرفتن این امتیاز در همان سال کردند. گفته شده که حتی زنان حرم شاه نیز استفاده از تنباکو را تحریم کرده بودند.
در سال های قحطی نان نیز زنان به مسئولین مملکت شکایت می بردند و حتی در تبریز در جنگی مسلحانه علیه محتکرین گندم شرکت جستند. زنان انبار گندم را متصرف شده و بین گرسنگان تقسیم کردند.۱

زنان در جنبش مشروطه فعال بودند. برخی از آنان به اسلحه نیز دست می بردند که نمونه ی آن ترور سید محمد یزدی به هنگام دشنام به مشروطه بود که زنی مشروطه خواه او را با ششلولی هدف شلیک قرار داد و از سوی طرفداران سید تکه تکه شد.

ناظم الاسلام کرمانی نیز گزارش می دهد: "عورات آذربایجان قطار فشنگ می بستند با حالت محزونی بچه خود را شیر می دهند مانند نره شیران در میدان جنگ می کوشند که دست بی ناموسی به او دراز نشود ولی مردان ما گویا همان اشخاصی بودند که مقتول و مجنوس شدند، [وگرنه این زندگان] در بستر راحت مانند پردگیان به خواب بی غیرتی رفته اند و خیال می کنند که [با] تلف شدن جوانان غیور آذربایجان و پامان شدن ابدان کشتگان مسلمانان..."۲ در تبریز زنان مشروطه خواه اسلحه بدست گرفته و با لباس مردانه جنگیدند و کشته نیز دادند. آنان البته بیشتر نقش پشتیبان داشتند و پشت جبهه با رساندن غذا و پوشاک و پرستاری از مجروحان و خبررسانی کمک می رساندند.

برخی از زنانِ حتی بی بضاعت، با اهدای جواهرات و پول به مشروطه کمک می کردند و برخی در تظاهرات ها شرکت می جستند و یا خانه ی خود را در اختیار انقلابیون قرار می دادند. از جمله عمه ی جهانگیرخان صوراسرافیل که به هنگام اعدام آزادیخواهان شمع محفل آزادیخواهان را در خانه اش روشن نگه می داشت.

در زمان تحصن مشروطه خواهان در سفارت انگلیس ناظم الاسلام کرمانی می نویسد: طایفه  ی زنها هم گفتگوئی بین آنها هست که بیایند در خیابان علاءالدوله که متصل به سفارتخانه است چادر بزنند." و نیز "زنها خیال اجماع و بلوائی دارند برای آنکه شوهران آنها مدتی است در سفارتخانه مانده اند"۳ وی همچنین گزارش می دهد که زنی برای مخارج متحصنین یک دسته اسکناس می دهد، بی آنکه خود را معرفی کند.

در پروژه ی بانک ملی پس از تشکیل مجلس در اکتبر ۱۹۰۶ زنان با اهدای پول و جواهرات به حمایت از بانک برخاستند. در جنبش تحریم محصولات وارداتی خارجی و مصرف پارچه ی وطنی که همزمان با جنبش تشکیل بانک ملی بود، زنان بسیاری شرکت کردند. اما جنبش و مشارکت زنان در انقلاب مشروطه پس از تشکیل مجلس انقلابی به فراموشی سپرده شد. زنانی خواهان حقوق خود از مجلس انقلابی جدید شدند، اما مجلس زنان را به حیطه ی بچه داری و خانه داری رجوع داد و سیاست را از آن مردان انگاشت.۴ و در دسامبر ۱۹۰۶ مجلس در تصویب قانون اساسی، حق رأی را از زنان سلب کرد.
وکیل الرعایا نماینده همدان در مجلس از و کیلانی بود که از حقوق زنان دفاع می کرد. وی در بهار ۱۹۱۱ طرح "حق رأی زنان" را به مجلس آورد که جنجالی برپا شد. طبیعتاً با جو شدید تعصب مذهبی و محدودیت های فرهنگی بحثی از برابرحقوقی زنان با مردان نمی توانست در میان باشد، بلکه خواسته ها برای تحصیل و ... با این بهانه طرح می شد که زن تحصیل کرده مادر و همسری کارآمدتر است تا زنی بی سواد..

تناقض بنیادین انقلاب مشروطه در این بود که سیر جدایی دین از سیاست و دولت را نپویید، بلکه کوشید تا به قوانین عرفی بشری لباسی از شرع اسلامی بپوشاند و قوانین عرفی را با شرع، قوانین زمینی تنیده در زمان خود را در قوانین الهی از پیش تعیین شده، تلفیق دهد. روحانیون نه تنها در این زمان با پارلمان، آزادی و مساوات مخالفت می ورزیدند و تئاتر و سینما را شیوع فحشاء قلمداد می کردند، بلکه با راه آهن، ایجاد بانک، نرخ گذاری اجناس و حتی ایجاد شناسنامه و سرشماری نیز مخالف بودند.۵

گسترش مدرنیسم در کنارزدن سنت های دیرپای بیش از هرچیز در شرکت فعال زنان در عرصه های اجتماعی نمود داشته است. فعالیت روزافزون زنان پایه های فرهنگ سنتی را لرزاند و تحول عظیمی در قوانین سنتی و نابرابر دوجنس بوجود آورد. بسیاری از زنان از "اندرون" به "بیرون" راه یافتند و معادلات حقوقی، فرهنگی و اجتماعی جدیدی را پایه گذاری کردند .

انقلاب مشروطه نقطه ی عطفی بود برای نخستین مدارس دخترانه، روزنامه های زنان، برپایی انجمن های گوناگون زنان و آثار نویسندگان و شعرای زنی که حال خود و از خود و حقوق خود می نوشتند. مبارزه ای که امروز نیز ادامه دارد و ما هنوز بسیاری از خواست های مادربزرگان و مادران خود را کسب نکرده ایم.

پس از انقلاب 1357 وضعیت زنان رو به پیشرفت نهاد. به عقیده ی جمیله کدیور،نماینده ی مجلس ششم، در این دوران در جامعه ی زنان بیداری ِ جان صورت گرفت و توانستند به ارزش انسان بودن خویش پی ببرند. در این دوره، بانوان بیش از پیش به منصب های دولتی راه یافتند و سهم بیشتری از قدرت و احترام را به دست آوردند. از زنانی که نقش آنها پر رنگ تراز سایرین بود می توان به معصومه ابتکار،اولین معاون رئیس جمهور و عضو کابینه ی دولت، مرضیه وحید دستجردی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، مرضیه دباغ، فائزه هاشمی و زهرا رهنورد اشاره کرد. در همین دوران یک بانوی ایرانی، شیرین عبادی، اولین ایرانی برنده ی جایزه نوبل شد و انوشه انصاری عنوان اولین فضانورد ایرانی را کسب کرد همچنین بسیاری از زنان ایرانی برنده ی جوایز مهم جهانی در زمینه سینما و هنر شدند.

در دولت های مختلف در ایران، حضور زنان با فراز و نشیب هایی همراه بوده است؛در این بین، زنانی هم بودند که نقش غیر قابل انکاری در عرصه های مشورتی داشتند. به عنوان نمونه اولین الگوی مشارکتی برای زنان در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، نقش  خانم "حبیبی" به عنوان مشاور در امور زنان بود که بسیار مثبت و سازنده  ایفا شد و در دوران ریاست جمهوری خــــاتمی نیز باشعارهای مبتنی بر شایسته سالاری که به دور از جنسیت سر داده می شد، فضا برای حضور زنان مهیاتر گشت و آگاهی زنان نسبت به حقوق خویش افزایش یافت و بانوان توانستند دیدگاه های خود را در عناوین مختلف از طریق انجمن ها،روزنامه ها و در قالب مشاغلی که داشتند، بیان کنند و هم اکنون در دولت دکتر حسن روحانی  انتظار از حضور زنان در عرصه های مختلف علمی -فرهنگی – سیاسی – اجتماعی و هنری رو به افزایش است. چرا که  با پیشرفت و آگاهی این قشر، نه تنها  می توان به اعتلای جامعه کمک کرد، بلکه با بها دادن به حضور زنان در تمامی عرصه ها، آنها می توانند  با کسب مهارت های مدیریتی مشکلات خانه، خانواده و فرزندان خویش را بهتر حل کنند و از روحیه ی بالاتر و اعتماد به نفس بیشتری  برخوردار شوند.

منابع :
۱ـ دلریش، بشری، زن در دوره‌ی قاجار، چاپ اول تهران ۱۳۷۵، ص۱۶۶ـ ۱۶۷
۲ـ تاریخ بیداری ایرانیان، ناظم‌الاسلام کرمانی، بخش دوم، جلد چهارم، تهران ۱۳۶۲، ص۲۲۳
۳ـ همان، جلد ۳، ص۴۵۴ـ ۴۵۷
۴ـ ر.ک. آفاری، نیمه دیگر، زمستان ۱۳۷۱، ص۱۳ـ ۱۴
۵ـ ر.ک. آجودانی، ماشاءالله، مشروطه ایرانی و پیش‌زمینه‌های "ولایت فقیه"، فصل کتاب، لندن
۱۳۷۶، ص۳۷۹
6 - ویکی پدیا
7-    پایگاه اطلاع رسانی حوزه ( آرشیو)  

comment
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
انتشار یافته: ۳
comment
comment
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۱۵
comment
0
1
comment مطلب مختصر ومفیدی بود که از خانم ممبینی منتشر شد
comment
عبدالله سلامی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۱۷
comment
0
0
comment اگر اطلاعات ومستندات تاریخی مربوط به صدو پنجاه سال جامعه متکثر القوم ایران زمین نسبت به چگونگی موقعیت اجتماعی قشر زنان ایرانی کافی ورسا نباشد . پذیریش استدلال های مربوط به دوران قبل از اسلام و میلاد . در مورد موقعیت عالی زن ایرانی ، مخصوصا اگر از قوم فارس باشد . بسیار دشوار خواهد بود .
comment
عبدالله سلامی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۵/۱۷
comment
0
0
comment اگردر گویش زبان فارسی تلفظ حرف الف از حرف عین راحتراست . درادای کلمات زبان عربی که باحرف عین شروع میشود .استفاده از حرف الف ،البته به شرط انکه کلمه بلحاظ معنا دچار اختلال نشود . شاید می تواند بلامانع باشد . اما دراملا ونگارش جایز نیست که بجای حرف عین از حرف الف استفاده شود . بنابراین درزبان فارسی باید بگوییم ایلام وبنویسیم عیلام ویا بگوییم ابادان وبنویسیم عبادان ویا بگویییم .............
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار