امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
خیلی از خرمشهریها او را میشناسند؛ وقتی بعثیها به شهر هجوم آوردند و خرمشهر را اشغال کردند، "رضا دشتی" و بسیاری دیگر از بچههای خرمشهر مقابل این غول بیشاخ و دم ایستادند و نگذاشتند حتی یک وجب از شهرشان، شهری که دوستش میداشتند نصیب دشمن شود.
چهارم آبان سال 1359، روز بسیار تلخی بود. از چند روز پیش، عراقیها محاصره خرمشهر را کامل کرده بودند و بالاخره چهارم آبان موفق شدند شهر را به تصرف خود درآورند.
آن روز، آخرین رزمندگان مدافع شهر، دیار خود را در حالی ترک کردند که 44 روز با دشمن تا به دندان مسلح بعثی جنگیده بودند؛ مقاومتی دلیرانه که دشمن هیچگاه تصور آن را هم نمیکرد؛ ولی رزمندگان خرمشهری همراه معدود رزمندگان و پاسدارانی که از دیگر شهرها خود را به خرمشهر رسانده بودند و تعدادی از افسران و سربازان غیور ارتش، با نبردی دلیرانه تا جایی که میتوانستند دشمن را پشت دروازههای خرمشهر متوقف کردند و بالاخره وقتی مظلومانه و تکتک به شهادت رسیدند و تعدادشان اندک شد، دشمن توانست تصرف خرمشهر را کامل کند.
از فردای آن روز، رزمندگان خرمشهری مقر سپاه پاسداران را بیرون از شهر در کنار جاده آبادان، در ساختمان هتل پرشین سابق برپا کردند و بلافاصله برای بیرون راندن دشمن بعثی از خرمشهر، دست به کار شدند.
قدم اول شناسایی شهر بود و به دست آوردن اطلاعات از موقعیت دشمن و نیروها و ادوات و امکاناتش. مسوولیت این کار مهم را جوان سبزهروی بلندقدی با موهای تنک به عهده گرفت که نام کاملش "محمدرضا دشتیزاده بوشهری" بود، اما بچهها او را "رضا" صدا میکردند؛ "رضا دشتی".
او با چند رزمنده خرمشهری توانستند در مدت کوتاهی مقدمات نفوذ به شهر را فراهم کنند و با ادوات بسیار سادهای مثل تیوب چرخ تراکتور، طناب و تخته کلک بسازند و با عبور از کارون، خود را به شهر برسانند.
از آغازین روزهای آذر 1359 هنوز یکماه از سقوط خرمشهر نمیگذشت که شناساییها شروع شد. رضا دشتی که طی روزهای مقاومت، یکی از فرماندهان اصلی مقاومت بود، همراه دوستانش شبها وارد شهر میشدند و یکی دو روزی را در خرمشهر میماندند و اطلاعات بسیار مفیدی از دشمن و موقعیت نیروهایش در شهر جمعآوری میکردند.
این شناساییها تا یک سال و نیم بعد یعنی اوایل سال 1361 که عملیات بیتالمقدس آغاز شد، همچنان ادامه داشت و در طراحی آن عملیات بزرگ که به آزادسازی خرمشهر منجر شد، بسیار کارساز و مفید بود.
وقتی سوم خرداد 1361 بچههای خرمشهر وارد شهر شدند، بیاختیار از چشمانشان اشک جاری میشد؛ اشک شوق و اشک فراق. آن روز آنها نمیتوانستند یاد و خاطره رضا دشتی را از دل و جانشان بیرون کنند؛ چرا که رضا در آذرماه سال 1359 وقتی از شناسایی برمیگشت، در کنار کارون به شهادت رسید.
رضا دشتی را بهحق میتوان اولین شهید عملیات بیتالمقدس نامید، هر چند یک سال و نیم بعد از شهادت او، این عملیات آغاز شد و حتی هنوز چنین نامی برای عملیات بزرگ به ذهن هیچکس خطور نمیکرد؛ اما در واقع رضا، نخستین شهید عملیات بزرگ آزادسازی خرمشهر است.