اینستاگرام شوشان
شوشان تولبار
آخرین اخبار
اینستاگرام شوشان
شوشان تولبار
کد خبر: ۱۹۹۳۹
تاریخ انتشار: ۱۸ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۷:۴۸
ندا مهدیه، کارشناس ارشد روانشناسی کودک و عضو کانون آینده نگری ایران، در این برنامه اظهار داشت: تربیت در سنین 3 تا 5 سالگی بسیار حساس است و اساس شخصیت تا پایان 5 سالگی شکل می گیرد.
 
* اگر یک مادر یا پدر به کودکش اصالت بدهد هیچ کس دیگری جای پدر یا مادر را برای او پر نمی کند…
* والدین در تربیت کودک خود هماهنگ و هم سو باشند. ناهماهنگی بین والدین سرچشمه  عدم تصمیم گیری درست کودک در آینده است...
* محیطی که فقط بار آموزشی داشته و شاد نباشد کودک را دلزده می کند. باید آموزش همراه با تفریح باشد...
* والدین باید کودکشان را آماده کنند تا برخی کارها و وظایف شخصی اش را خودش انجام دهد...
* هنگامی که از خطای کودک خود ناراحت می شوید به شکل سمبلیک می توانید حالات خشم را نمایش دهید اما هرگز با پرخاش و عصبانیت با او صحبت نکنید...
 
  مرضیه صفاری: کمیسیون پژوهشهای کودکان کانون آینده نگری، مبادرت به تشکیل کارگاهی دو جلسه­ای،  با موضوع «راهکارهای مقابله با مشکلات رفتاری خاص کودکان» نمود.

 ندا مهدیه، کارشناس ارشد روانشناسی کودک و عضو کانون آینده نگری ایران، در این برنامه اظهار داشت: تربیت در سنین 3 تا 5 سالگی بسیار حساس است و اساس شخصیت تا پایان 5 سالگی شکل می گیرد.  غالبا پدربزرگ و مادربزرگ ها با بروز رفتارهای پرخاشگرانه ی کودک می گویند: این رفتارش درست می شود. پدر یا مادرش نیز در این سن پرخاشگر بودند. درحالی که این تصور اشتباه است زیرا برخی رفتارهای کودک در سنین پایین پیش درآمد اختلالات رفتاری از قبیل اتیسم و بیش فعالی در آینده است. مهدیه افزود: هیچ گاه فکر نکنید که چون پدر و مادرید در حق کودکتان اشتباه نمی کنید. بدانید که 75 درصد مشکلات تربیتی کودکان به رفتار والدین برمی گردد. اگر والدین برای کودکشان وقت بگذارند در نهایت نیز خودشان مامن و پناه کودکشان خواهند بود. اگر یک مادر یا پدر به کودکش اصالت بدهد هیچ کس دیگری جای پدر یا مادر را برای او پر نمی کند. مهدیه تصریح کرد:  در تربیت باید یک سری اصول یکسان وجود داشته باشد. وی،  این اصول را چنین برشمرد:

1-در مقابل کودکتان یک فرد با ثبات باشید. یعنی در مقابل او رفتارهای متناقض نداشته باشید تا کودک دچار تعارض و در آینده دچار بی ثباتی نشود. رفتارهای متناقض کودک در آینده حاصل رفتارهای متناقض خود والدین است. مثلا اگر کودک در منزل برای جلب رضایت مادر، خودشیرینی کند مادر به او می خندد اما اگر این کار را در مهمانی انجام دهد با او برخورد می کند. این است که کودک دچار سردرگمی می شود که بالاخره این رفتارش درست است یا غلط
 
 2-هماهنگی:  والدین در تربیت کودک خود هماهنگ و هم سو باشند. ناهماهنگی بین والدین سرچشمه  عدم تصمیم گیری درست کودک در آینده است. گاه نیز کودک با مشاهده ی عدم هماهنگی والدین از این وضعیت سوء استفاده می کند.

 3-باید دانست که ریشه ی عدم عزت نفس و اعتماد به نفس کودک در آینده در دوست نداشتن واقعی و بی قید و شرط اوست. ما از کودکی این باور عمیق را در کودکمان ایجاد می کنیم که اگر بخواهی تو را دوست داشته باشم باید کاری را که می خواهم انجام دهی. این امر سبب می شود که کوک در آینده به دیگران امتیاز دهد تا او را دوست داشته باشند.
مهدیه بیان داشت: هیچ وقت پرستار مادر نمی شود. یک مادر باید ین ادراک را در کودکش ایجاد کند که او موجودی ارزشمند و دوست داشتنی است. مادران هیچ وقت عنوانشان را به دیگری ندهند تا آنجا که می توانند خود در تربیت کودکشان دخیل باشند و بار مسئولیت خود را بر دوش دیگری نگذارند.

 4-به کودک خود احترام بگذارید. در هنگام مشاهده ی رفتارِ بدِ کودک، ابراز خشم نکنید. شما اگر چهره ی یک آدم جدی را به خود بگیرید کودک متوجه ی خطای خود می شود. شما با رعایت ادب و مدیریت خشم خود، غیر مستقیم به کودک خود می آموزید که او نیز به هنگام خشم خودش را کنترل کند.   اگرچه رشد کودک در سنین پایین کامل نشده است و رشد مغز تا 5 سالگی ادامه دارد و همچنین بینایی تا دو سالگی کامل نیست اما قدرت غریزی کودک هست و افکار شما را حس می کند.

5-آموزش درستِ قوانین:  برای اینکه کودکتان قوانین و حدود آن را بیاموزد به کودکتان زمان بدهید مثلا بگویید: میخوای با دوستت بازی کنی؟باشه با مادرش تماس می گیرم تا به دیدن دوستت بری اما 1 ساعت دیگه به خانه برمی گردی. شما از یک سالگی می توانید نظم را به کودک خود آموزش دهید. برای آموزش به کودکان سخت می توانید بگویید: من تا 20 می شمارم و تو لیوان را برمی داری و سرجایش می گذاری اما در صورتی که می دانید کودکتان مقاومت می کند بخشی از کار را خودتان انجام دهید مثلا بگویید بیا من شلوارت را آویزان می کنم و تو پیراهنت را در کمد بگذار. در وضع قوانین هم به کودکتان آزادی بدهید و هم محدودش کنید یعنی قوانین را اعمال کنید اما با سیاست. مثلا بگویید خودت می دانی تا زمانی که برنامه ی مورد علاقه ات پخش نشده است به تو فرصت می دهم تا لباس هایت را سر جایش بگذاری. هرگز به کودک خود درگوشی صحبت کردن را نیاموزید او را به یک اتاق ببرید و از او بخواهید تا حرفش را بزند. کودک بایدها و نبایدها را نمی داند. پس قوانین به موقع و سازمان یافته باشد و به شکل دستوری اعمال نشود. زیرا سبب می شود که کودک در آینده تبدیل به فردی نافرمان شود. از طرفی آزادی بیش از حد به کودک خود ندهید. زیرا اغماضِ بیش از حد سبب اهمال کاری کودک می شود. مثلا وقتی دیکته اش بد می شود به او بگویید اشکال ندارد شاید امروز حواست جمع نبود اما یادت باشد دفعه ی بعد من دوست دارم که تو هم نمره خوبی بگیری و تاکید کنید که اگر خوب گوش کنی میتوانی دیکته ات را با غلط های کمتری بنویسی. پس به شکلی به او بگویید که بفهمد شکست مقدمه ی پیروزیست.

 مدیریت روابط:  کودک باید بیاموزد که در صورت عدم حضور شما از حق خود دفاع کند ولی باید مدیریت روابط را به او بیاموزید. به او یاد بدهید که دوستی با دوست داشتن بیش از حد فرق دارد.  وابستگی بیش از اندازه دوستی نیست. پرندگان نیز اول پرواز را به جوجه های خود می آموزند وقتی جوجه پریدن را یادگرفت دیگر به خودش متکی می شود و نیازی به مدیریت پدر و مادرش ندارد.
 
7-خواسته های خود را به کودکتان تحمیل نکنید و برای آینده ی او تصمیم گیری نکنید. فرزند شما یک فرد مستقل است عقل و شعور و استعدادهای ویژه خودش را دارد. با نام دلسوزی و علاقه به او نگویید که تو در آینده باید پزشک یا مهندس شوی. کودکی که نیازهایش برآورده نشود در آینده از لحاظ روانی تنظیم نخواهد بود. مثلا ممکن است پزشک شود اما وظایفش را به درستی انجام ندهد. هیچ گاه فرزندتان را با خودتان یا دیگران مقایسه نکنید. اول ببینید استعداد و آرمانهایش با شما یکسان است؟ باید دانست که همه ی افراد یک هوش عمومی و یک هوش تخصصی دارند و هوش افراد نیز با یکدیگر متفاوت است. پس به استعداد فرزندتان احترام بگذارید.
 
 این روانشناس آینده نگر در جلسۀ دوم این کارگاه گفت: کودک قبل از 3 سالگی شبه انسان است و بر پایه ی غرایز و نیازهایش رفتار می کند یعنی به شکل غریزی از مادر تغذیه کرده و مادر را سرچشمه ی امنیت خود می داند. اما از 3 سالگی به بعد کودکی انسانی می شود یعنی می تواند راه برود، صحبت کند، بازی کند و. . . در این سن کودک می تواند هزار کلمه بیان کند، 3000 کلمه را درک کند و فعالیت های فیزیکی اش به سمت کنجکاوی می رود. سنین 3 تا 7 سالگی جزء حساس ترین سنین کودکیست. باید دانست که هر مرحله از رشد که مورد بی توجهی قرار بگیرد در رشد کودک خلل ایجاد می کند زیرا مشکلات یک مرحله از رشد را به مشکلات مراحل دیگرِ رشد می افزاید. در سنین 3 تا 7 سالگی باید به دو مورد مهم توجه داشت: 1- کودک از 3 سالگی بازی کردن را شروع می کند. 2- در این سنین، کودک سواد خواندن و نوشتن و شمارش را می آموزد. با دنیای درون و بیرون ارتباط برقرار کرده و دست به اکتشاف می زند. سن سواد آموزی دوره ی تعلیم و تفریح است.
 مهدیه تصریح کرد:  باید توجه داشت محیطی که فقط بار آموزشی داشته و شاد نباشد کودک را دلزده می کند. باید آموزش همراه با تفریح باشد. بهترین وسایل بازی در این سنین نیز شن، گل، اسباب بازی های زیبا، استخر توپ و وسایلی است که غیر مستقیم توانمندسازی کودک را بالا می برد. آنچه که اکنون به غلط در برخی مراکز آموزشی رایج است آموزش ریاضی به شکل جدی و با استفاده از برخی ابزار آموزشی خشک است که کودک را خسته می کند و سبب می شود کودک در آینده به تحصیل توجه نکند و تصور کند که مادر یا پدرش او را دوست ندارند زیرا انجام کارهایی سخت را به او واگذار می کنند. در این دوران بسیار مهم آینده ی کودک تضمین شده و روابط اجتماعی اش در قالب آموزش هایی که به او داده می شود شکل می گیرد.

  این روانشناس آینده نگر افزود: در این سن تنها بازی و آموزشی موثر است که تعلیمی به دنبال داشته باشد. بهترین شیوه ی آموزشی در آغاز، توجه به هنر است زیرا روحیه ی کودک زیباست و زیبایی را می طلبد. پس بهتر است ابتدا از طریق هنر و خلاقیت پروری و سیال نمودن ذهن شروع کنیم. یکی از نمودهای رشد کودک در این سنین،  آغازگری و ابتکار است یعنی جرأت آغاز کار، خلاقیت و ابتکار و سازش. علاوه بر آن کودک ارتباطی عمیق با خود و والدینش برقرار می کند. توجه به ارائه ی آموزشی مفرح و شاد بسیار مهم است. زیرا اگر آموزش خشک و سخت باشد کودک با آن ارتباط برقرار نمی کند و پس از آن احساس گناه و تقصیر می کند و حتی گاهی پدر و مادرش را نیز وارد احساس گناه خود می کند و کم کم خود و تمام دنیا را در ضعف هایش مقصر می داند. در سنین 3 تا 7 سالگی نگرش کودک نسبت به دنیا و اطرافیانش وهمچنین قضاوت هایش شکل می گیرد. در این سنین کودک در نتیجه ی تربیت درست عزت نفس، خود باوری و اعتماد به نفسش بالا می رود و یا به دلیل تربیت غلط احساس گناه در او شکل می گیرد. باید توجه داشت احساس گناه و تقصیر با احساس شرم تفاوت دارد.  در احساس گناه نگرش فرد نسبت به خود و دیگران نگرشی مثبت است،  اما رفتار منفی اش را اشتباه می داند ونسبت به آن حس بدی دارد اما در احساس شرم هم خود و هم دیگران را افرادی بد و بی ارزش می داند.

  وی ادامه داد:  بدون شک کودکی که احساس گناه می کند کودکیست که قبلش احساس شرم داشته است. مادری که با خطای کودکش به او می گوید:  تو بچه ی بدی هستی احساس گناه را در او بوجود می آورد. در سیستم رشد، کودک هر شش ماه یک بار یک دوره ی جابجایی را تجربه می کند.  مثلا در سه و نیم سالگی ناسازگاری را شروع می کند. در دوره ی رشد، 3 و نیم سالگی، 4و نیم سالگی، 5 و نیم سالگی و7 سالگی دوره ی ناسازگاری کودک است. اگر والدین در این مدت محیط را آرام نگه ندارند روحیه ی ناسازگاری را در کودکشان نهادینه می کنند. در این دوره والدین هرگز نباید کودک خود را سرزنش کنند زیرا ناسازگاری در این سن اقتضای سن کودک است فقط باید با او بیشتر وقت بگذرانند تا او را در رسیدن به سازگاری یاری دهند. اما سنین6، 5، 4، 3 سالگی جزء بهترین دوره های رشد است. در این سنین ساخت و ساز و خلاقیت و تعامل در رفتارهای کودک دیده می شود. کودک در سنین 3 تا 3ونیم سالگی دوست دارند خلاق باشد در این دوره بازی و هم بازی ها، وسایل و والدینش را دوست دارد و مایل به برقراری ارتباط با هم بازی ها و دوستانش است. دوست دارد در گروه قرار بگیرد،  به پدر و مادرش معتاد می شود و تمایل به حضور همیشگی آن ها دارد.

مهدیه اظهار داشت: کودک در این سن آمادگی قبول یک سری مسئولیت ها را دارد.  والدین باید کودکشان را آماده کنند تا برخی کارها و وظایف شخصی اش را خودش انجام دهد. مثلا آب خوردن، مرتب کردن رختخواب و جمع کردن وسایل بازی را بر عهده ی خود او بگذارند. پس به کودک خود امتیاز دهید تا احساس ارزشمندی کند. آغازگری، نظم و ترتیب از 3 سالگی شروع می شود. کودک در این سن مرتبا سوال می پرسد زیرا بسیار کنجکاو است و می خواهد علت امور و وقایع را بداند.  در کودک خود احساس آرامش بوجود بیاورید حتی می توانید برای آموزش کنترل خشم یا هیجان،  تنفس شکمی را به او بیاموزید. اگر کودک احساس آرامش نداشته باشد با یک حس ویرانگر بزرگ می شود و بعد مرتبا یک سری خواسته ها را مطرح می کند که شاید شما نتوانید آن ها را برآورده کنید. کودکی که خواسته هایش را مرتبا تکرار می کند به دوست داشتن والدینش شک دارد.  او خواسته های بسیاری مطرح می کند تا بداند که پدر و مادرش چقدر او را دوست دارند و چقدر بر محیط تسلط دارد! در این سن درک کودک به درون معطوف است نه بیرون به همین دلیل موجودی خود محور است.

  وی افزود: کودکی که به دیگران سلام نمی کند و پشت مادرش قایم می شود درگیر درونش است. متاسفانه در این مواقع والدین کودک را سرزنش می کنند و این سبب می شود که احساس گناه در کودک نهادینه شود. یکی از دلایل اصلی احساس گناه در کودک این است که بسیاری از والدین خواسته های کودک خود را برآورده می کنند اما به او ثابت نمی کنند که دوستش دارند. در سن 3 سالگی برخی تخیلات و حتی توهمات خاص کودک با هم عجینند. کودکی که تا سن 4 سالگی خوب پرورش نیابد ناسازگار می شود. دراین شرایط گاهی ممکن است رفتاری سازگارانه از خود بروز دهد اما دوباره به حالت ناسازگاری برمی گردد. در این سن کودکان الگوسازی می کنند مثلا خود را پلیس، آتش نشان یا خلبان معرفی می کنند، با دیگران بخصوص پدر و مادر ارتباط برقرار می کنند، از آنان الگوگیری کرده و شخصیتشان شکل می گیرد.  

  به گفتۀ این روانشناس ارشد: کودکان ناسازگار می خواهند همه چیز به میل خودشان باشد به همین دلیل به جیغ زدن و کتک زدن روی می آورند.  در این هنگام اصلا نباید با کودک خود بحث و جدل کنید بلکه ابتدا به او کنترل خشم را بیاموزید سپس با او به آرامی صحبت کنید اگر قانع نشد برایش عاقبت در نظر بگیرید مثلا او را از یکی از علایقش محروم کنید.

در انتهای این کارگاه، مهدیه ضمن پاسخ دادن به پرسشهای متعدد حضار، نکات تربیتی مختلفی را مطرح نمود. از جمله اینکه:
 ب
ا کودک خود مبهم صحبت نکنید. مثلا در مواقعی که شلخته است به او نگویید سر و ریختت را درست کن بلکه دقیقا بگویید که از او چه می خواهید مثلا بگویید موهایت را شانه کن... در این سن کودک نمی تواند احساساتش را به درستی بیان کند. ما از طریق هنر می توانیم به او بیاموزیم که احساساتش را بروز دهد برای مثال با کشیدن صورتک های غمگین یا شاداب یا عصبانی حالت های احساسی را به او آموزش دهید اینگونه به او می آموزید که احساسش برای شما قابل درک است... برای آموزش جلوگیری از وسایل خطرناک می توانید از طریق شبیه سازی آموزش لازم را به او بدهید مثلا با چاقو یک میوه را برش دهید و بگویید اگر احتیاط نکنی دست تو هم اینگونه می شود. .. - هنگامی که از خطای کودک خود ناراحت می شوید به شکل سمبلیک می توانید حالات خشم را نمایش دهید؛ اما هرگز با پرخاش و عصبانیت با او صحبت نکنید.
نام:
ایمیل:
* نظر:
اینستاگرام شوشان
شوشان تولبار