شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۲۲۱۴۴
تعداد نظرات: ۴ نظر
تاریخ انتشار: ۰۷ دی ۱۳۹۳ - ۱۷:۳۴
سید خلف موسوی فرماندار آرامی بود. 

او با آرامش و در سایه طوفانی که از رایزنی های شخصی بر می ساخت در شهرهای هزارمشکلی چون شوشتر، آبادان و دزفول نمره قبولی گرفته بود و سربلند در حالی که استاندار وقت او را تالی خود می دانست در خانه همسایه؛ تجربه مدیرکلی را زیر سایه تردید استاندار احمدی نژادی گذراند و در پیچی تاریخی به قافله شورای چهارم پیوست و شهردار کلانشهر اهواز شد. 
او همچنان انسان آرامی بود که حالا بر مسندی پُر سر و صدا می نشست. از این رو سیدخلف آزمونی تازه پیش رو داشت. 

اینک اما پانزده ماه گذشته است. 

نمره «خلف موسوی» هر چه باشد او هنوز وجود دارد تا نظاره گر تحلیل های مختلفی باشد. که اگر او ضعیف عمل کرده چه نیازی است به این همه ناسزا. و اگر قوی بوده بازهم...
باری؛ آتش تهیه ای که این ماه ها بر شهردار و شهرداری اهواز ریخته شده بسیار بدیع و تازه است. در این نوشته، در حاشیه این آتش تهیه، بارقه ای روشن ساخته ایم، با این امید که در آینده بیش از این تحمل نوشتن فراهم آید...

الف ـ شهردار فعلی اهواز «سید خلف موسوی» خود در ابتدای کار و در جلسه معارفه گفته بود که؛ «شاگرد مکتب مقتدایی است» و این روزها که هجمه ناجوانمردانه ای از سوی برخی، فراروی استاندار مقتدایی است، قابل پیش بینی می نماید که رقبای سیاسی مقتدایی و مخالفین او یکی از کارویژه های خود را تخریب و تضعیف گروه حامی و همفکر وی بدانند. 
گرچه دست حامی «خلف» در استانداری از اعتبار و بودجه های کلانی که در گذشته از سوی ساختمان ذوذنقه ای شکل استان به سوی شهرداری اهواز سرازیر می شده، خالی است و مقتدایی نتوانسته است فرماندار مورد علاقه خود را که اینک جامه شهرداری اهواز را بر تن کرده است آن گونه که باید حمایت و ساپورت مالی کند اما گویا عمق این رابطه بسیار فراتر از دیروز و امروز است و مناسبات این دو؛ یعنی شهردار موسوی و استاندار مقتدایی از نوسان برخوردار نبوده است. 
تا جایی که استاندار؛ چندین روز را به بازدید از پروژه های شهرداری اختصاص داده است. و حتی خود به طور مستقیم هدایت برخی پروژ های مهم در حال اجرا بر بستر و ساحل کارون در مقطع اهواز را بر عهده گرفته است. 
جلسات پیگیری مشکلات قطار شهری اهواز را خود و با دقت برگزار می کند و در موارد اختلافی طبیعی که فی مابین شهرداری اهواز و سایر نهادها به وجود آمده، بی طرف و خنثی نمانده است. این همه یعنی مقتدایی گرچه دستش از اعتبارات دولتی خالی است اما پشت موسوی یعنی شهردار فعلی کلانشهر اهواز را خالی نکرده است و این وحدت اما دشمنان مقتدایی و موسوی را خوش نیامده و این نارضایتی را می توان ورای برخی اظهارات و واکنش ها مشاهده کرد.

ب ـ ماراتُن انتخابات و زنگ آغاز فعالیت های انتخاباتی در استان خوزستان هماره زود هنگام و زود رس محقق می شود. 
اگر تابستان، موعد گرم شدن تنور انتخابات در کشور است؛ کنشگران سیاسی جامعه خوزستانی در سرمای دی ماهی و شب های یلدایی از خواب جسته و رویای صندوق ها را می جویند و در این میانه حتی از برادرکشی دریغ نمی ورزند.
رویایی که تا پسین روز انتخاب شاید اما همراه ما خواهد بود.
باری؛ نتیجه انتخابات مجلس در استان خوزستان از آن روی حائز اهمیت است که افراد در این سطح تنها نماینده صنف و گروه و قوم خویش نیستند بلکه در نبود فعالیت های منسجم سیاسی ـ حزبی و همچنین عدم شفافیت تجارب و کنش های قومی ـ منطقه ای؛ مطالبات سیاسی در انتخاب و گزینش افراد تبلور می یابد. از این رو انتخاب یک فرد جدید به عنوان فی المثل نماینده مجلس به معنای حذف یک جریان و برآمدن جریان دیگر است و شاید اما راز مبارزات حذفی ـ انتخاباتی نفسگیر مجلس در شهر اهواز و استان در این نکته نهفته باشد. با این همه؛ شهردار موسوی خود به صراحت گفته است؛ «حتی به انتخابات مجلس فکر هم نمی کند»؛ راستی چرا این صدا پژواک نیافت و متعاقب آن نه تنها حملات کم نشد بلکه فزونی یافت!
و یا شاید تجربه حضور موفق بیانک، هاشمی زاده و زنگنه بیش از قول شهردار موسوی مردمک چشم رقیبان را سوزانده و خون از مژگان کنشگران جاری ساخته است.

ج ـ شهردار موسوی بارها گفته است؛ شهرداری اهواز یک مجموعه گسترده خدمترسان است که امکان هر گونه تخلفی در آن وجود دارد. یعنی هیچ گاه وی بر مدعای فساد زدایی کامل در مجموعه شهرداری نبوده است چرا که وی حتی یک بار شهرداری را در بین ده ارگان فساد خیز قرار داده بود. اما وی چندین نکته را به صراحت اعلام کرده است که می توان با تشریح آن برخی از دلایل تخریب های اخیر را رمزگشایی کرد:
1.برخی پُست ها در شهرداری سرقفلی دارند.
2.امکان نظارت و حضور همه نهادها و سازمان های نظارتی و امنیتی بر روند اجرایی شهرداری وجود دارد و اگر مقاومتی در این خصوص وجود دارد باید شکسته شود.
3.فساد سازمان یافته در دوره اخیر وجود ندارد و همه ارگان ها باید با مفاسد موردی با قدرت برخورد کنند.
4. هیچ محدودیتی برای برخورد با فساد و هیچ خط قرمزی در شهرداری اهواز وجود ندارد.

م ـ شهرداری اهواز را نمی توان فارغ از 3 تجربه پیشین شورایی اش تحلیل کرد. این تجارب؛ تلخ و شیرین؛ عارضه یا خاطره بر سینه ستبر شهرداری ثبت و حک شده اند. تورم نیروی انسانی هدفمندی که بر گُرده این مجموعه تحمیل شده و تا امروز ادامه دارد و بسیاری حاشیه های ناشی از ارتباط ارگانیک این نیروی انسانی با حوزه های قدرت خارج سازمانی که البته آسیب شناسی خود را دارد؛ بی گمان خود بستر بسیاری از مشکلات است. 
اصطلاحا می توان گفت؛ این سیستم، آبکشی از اطلاعات و اخبار ناهمگون و بعضاً نامتجانسی است که معجونی عجیب را می تراود. معجونی که برای هر مجموعه ای سمّی مهلک و کاری محسوب می شود. 
این اطلاعات غلط؛ تحلیلگران خارج سیستم را دچار اشتباهات محاسباتی نموده و گاهی چنان ایشان را در کلاف آدرس های غلط و انحرافی سردرگم می نماید که نسخه واقع با نسخه مطلوب؛ فرسنگ ها فاصله دارد و راستی میان واقع و واقعی؛ حرف هاست و ماجراها. بنابراین می توان گفت برخی تحلیل های بدگمانانه ناشی از تاثیر این مجموعۀ اطلاعاتی و تحلیلی گزینشی و تحریف آمیز می باشد که دست کم در این فقره می توان گفت؛ از ماست که بر ماست.

د ـ امروز با گسترش فضاهای اطلاعرسانی و حضور شبکه های قدرتمند اجتماعی در عرصه پردازش اطلاعات و اخبار لاجرم محیط فعالیت دستگاه های اجرایی در عرصه عمومی چنان شفافیتی یافته است که در این بستر جدید و نو می بایست با گارد و شیوه تازه ای پاسخ گفته شود. این یک اقتضاء نویافته است و مانند گذشته می توان انتظار داشت که بازوان اطلاعرسانی و مبادی پاسخگویی دستگاه ها در یک بازه زمانی بلند مدت قدرت درک چنین تغییراتی را و همگونی خود با این پدیده را بیابند. 
از این منظر پس؛ بخشی از تراکم نقدها و گفت ها؛ طبیعی است و شاید اگر محیط اجرایی به چالاکی توسعه فضای سایبری بود تا حدود زیادی این فاصله ایجاد شده میان گفت ها و شنیدن ها کاهش می یافت و غول نقد چنان فربه تر از ایدئولوژی نمی نمود.

ج ـ این پرسش که چرا در طول دوره شورای سوم، شهرداری اهواز با تغییر پی در پی شهرداران و سندروم دوره های متوالی سرپرستی رو برو شد؟ یا حتی این گمانه که اصولاً چرا فرجام شورای سوم آن گونه رقم خورد و باب دموکراسی شهری برای چند صباحی بسته شد؟ موضوع سخنواره اکنون ما نیست! اما بی تردید نکته سنجان منصف می پذیرند که بی ثباتی بستر فساد است.
اصولاً رهگذر، امکان لغزش بیشتری دارد و مانایی مدیریتی، جدای از این که در بلند مدت ثمرات علمی و عملیاتی فراوانی دارد، از شتابزدگی و فساد، مجموعه را می رهاند. 
نتیجه تعامل شورای چهارم و شهردار موسوی هر چه باشد امروز پس از آن دوره ملتهب، شاهد ثبات نسبی هستیم. 
عمر شهردار موسوی به پانزده ماه رسیده است و از خاطر نمی بریم که برخی ابتدا می گفتند؛ شهرداری موسوی انتقالی است و از سه ماه عبور نمی کند. بعدها وعده شش ماه دیگر را دادند. بعدتر گفتند یک سال و امروز و فردا نمی دانیم که چه خواهند گفت. 
مگر همین دیروز نبود که جماعت مذکور وعده می دادند پس از تغییرات هیات رئیسه شورای چهارم، فلان و بهمان می شود...گویی برخی زبان ها برای ادای هر تحلیلی می تواند گشوده شود. فارغ از این که این تیرها کدام سیبل را نشانه می رود و آیا مگر می توان به بهای بهانه، بر هر سبیلی بود؟

ک ـ هر گاه قطار انتصابات شهردار اهواز به حرکت آمده آماج لطمه ها و صدمه ها بوده است. البته باید فروتنانه دست موکلین دلسوزی را بوسید که از استاندارد خاص و چارچوب مشخصی برای انتصابات دفاع می کنند که کم هم نیستند. اما بسیاری از نقدهای برون افتاده از دایره انصاف و عدالت؛ جز بر مدار دفاع از سرقفلی های مشخص شده نیست. برخی!!! تنها زمانی به تغییر در دایره مدیریت شهری رضا می دهند که تغییر افراد منجر به تغییر رویکرد نشده و همان روال گذشته حفظ شود که این امر اساساً ماهیت تغییر را از بین می برد.
نکته دیگر تغییر، اعمال سلیقه مدیر در چارچوب حقوق و وظایف قانونی اوست.
البته باید در فرآیند تغییرات؛ قوانین و مقررات، رعایت و حتی مصالح عرفی نیز سنجیده شود و اگر انحرافی بود تذکر داده شود اما اگر در نهایت مدیریت عالی؛ مسئولیت تغییر را پذیرفت تنها می بایست به سلیقه مدیریتی وی حرمت نهاد و اجازه داد سیستم در نهایت آرامش امکان حک و اصلاح یابد. 
غیر این هر چه هست! دلسوزی نیست. دخالت است و ...!

رـ شهردار اهواز مبتنی بر تجارب ارزشمند گذشته خود؛ اقوام و گروه های مرجع استان را به نیکی می شناسد! اطمینان می دهیم که مقصودی جز خدمت ندارد و به قطع؛ نگاه انتخاباتی، سیاسی و قومی نداشته و می خواهد با تعامل و مشارکت همه کنشگران سیاسی در یک فضای کاملاً تعاملی کارها را پیش راند. اگر او معتقد است که همه باید در کیک قدرت سهیم باشند و حذف درست نیست و از این زاویه متحمل فشارهاست البته چه باک!
امروز شهرداری اهواز با همه مشکلات و نارسایی هایی که به ویژه در حوزه های اجتماعی، فرهنگی و عمرانی و محرومیت های دیرپا دارد و نقدهای بسیار درستی که بر عملکرد دیروز و حتی امروزش وارد است؛ مسیر خود را پیدا کرده و در همین پانزده ماه گذشته با کمتر از دویست میلیارد تومان اعتبار عمرانی که البته برای شهر اهواز فاجعه است؛ پل سوم و زیرگذر خلیج فارس را در آستانه بهره برداری دارد. زیرگذر شریعتی و روگذر ولایت هم با حل مشکلاتی که دارند تا پایان سال یا اوائل سال آینده افتتاح می شوند. روگذر جواد الائمه مطابق زمانبندی جلو می رود. به زودی تقاطع سه سطحی چهار شیر که در نوع خود بی نظیر است کلنگ می خورد. قریب 800 پروژه متوسط و کوچک در محلات شهر در حال انجام است و البته خود شخص شهردار پذیرفته است که این همه شایسته مردم اهواز نیست و از همین رو سرمایه گذاران بخش خصوصی را به مشارکت طلبیده است و به زودی در این زمینه نیز قفل سرمایه گذاری و مشارکت بخش خصوصی در اهواز می شکند.
پس بگذاریم شهردار اهواز کار خود را کند؟ هیچ مصلحتی بالاتر از اهواز وجود ندارد؟ قضاوت تاریخ را از یاد نبریم. تاریخی که هنوز «هاشمی زاده» را با میدان نخل و اتوبان عریض بهبهانی می شناسد و...
comment
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
انتشار یافته: ۴
comment
comment
اهوازی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۲:۰۴ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۷
comment
3
1
comment موسوی نیز به ادمهای مصلحت طلب ندارد خدا رو داره
comment
رضا
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۱:۰۹ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۸
comment
2
1
comment بنظرم منصفانه نوشتید.
comment
خوزستان زندگی من است
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۱:۴۶ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۱
comment
1
1
comment بله منصفانه است
اما نمیدونم چرا فقط سایت شوشان بلده اینقدر منصف باشه
ایا شهرداری برنامه مدون داره که من شهروند بدونم تا سه سال اینده قراره کجا چطور بشه؟
.....
پاسخ ها
comment
خوزستان زندگی من است
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۱۷ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۲
comment
comment پس چرا مابقی کامنت منو ننوشتید
این رسالت خبرنگاری و خبررسانی شما!!!!!!!!!!!!!!! میزان انصافتان را فهمیدیم
معلوم شد که واقعا پول خواب و رویای شماست
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار