اینستاگرام شوشان
شوشان تولبار
آخرین اخبار
اینستاگرام شوشان
شوشان تولبار
کد خبر: ۲۲۳۰۳
تعداد نظرات: ۶ نظر
تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۳۹۳ - ۰۸:۴۳

غلامرضا جعفری - می خواهم از تو بنویسم ، از تو که هنوز حیرت در چشم هایت سرخ است ، از تو که دستهایت بیش از سرما،از دست های گرمی می لرزند که قرار نبود زمهریر جانت شوند،می خواهم از تو بنویسم،اما مرا ببخش که واژه هایم به شدت تکیده هستند و درد تو بسیار تلخ.
می خواهم بنویسم که لایق چنین دردی نبودی،که تو برای اینچنین رنجی نیامده ای،اما قلم الکن است و دست می لرزد؛آنجا مگر کجا بود و تو در کدام نقطه کور بودی که با نگاه در افق،در انتظار رسیدن کسی ماندی که قرار نبود آتش به جان کوچکت بزند،مرا ببخش از این همه واژه تکیده که توان رنگ زدن بر رنج تو را ندارند.
پسرک خسته ام مرا ببخش،دخترکم مرا ببخش.
می خواهم از تو بنویسم،که در آنسوی آینه نشسته و به من زل زده ای،همین تو که در نگاهت زهر هزار مار،خفته؛همین تو که آنچنان نشسته ای تا من اینچنین گر بگیرم،از تو می خواهم بنویسم،مرا اما ببخش از اینکه در وسط زمستان رهای تان کرده بودم،مرا ببخش کودک عزیزم.
باید این قلم را بشکنم،این دست را از مچ ببرم،باید برای مرگ دوست خوبی می شدم،شاید در آن لحظات خفقان که دست ها را بر گردنت گذارده بودم،هوا را از سینه تلخم می ربود و با تو تقسیم می کرد،پیش از آنکه در گلوی نازکت راه رسیدن هوا بسته شود،مرا می بخشی؟!
من همه پدرانی هستم که آلوده با مرگ فرزندند،در شادگان تو را کشتم،هرچند خستگی روحم دلیل خوبی برای مهمانی مرگ نیست،اما نمی خواستم دست هایم خاک تن تو شوند،نمی خواستم از حیرت چشم های تان بگریزم،آن شب چگونه شبی بود که هر بار زهری نو از چشم های شما در جان من می نشیند؟!اتاق،اتاق ما نبود،مقبره روحی بود که سرگردان مرگ،جان خود رابه ذره های خاک هدیه کرد،مرا ببخش ازاینکه کلماتم اندوهگین اند،مرا،پدر خسته ات که در شادگان روحش را در برابر چشم های تو به خاک سپرد. 
من همه پدران شما هستم،در جامه ای که مرگ را پنهان کرده،در دزفول بود که از یاد بردم خنجری در سینه ام مانده،از یاد بردم که دست هایم برای خون شما کوچک است،از یاد بردم این چشم هایی که در سوسوی شان هراس و عشق خانه کرده،حیرت از خون من دارند،خونی که هنوز در جویبار و درچشم های مثله شده شما جاریست،مرا برای کلماتم ببخش،کلماتی که قادر نیستند زخم های تن کوچکت را بشویند.
من همه خون شما هستم؛پدرتان که حالا در رامهرمز جانم را میان خاکی دیگر از یاد بردم؛چگونه می توانستم در چشم تان نگاه کنم و لرزشی عمیق جانم را پر نکند؟!چگونه از دست های من به جای خنکای نسیم،مرگ در گلوی تان نشست؟!مرا اما ببخش فرزند،این جان من است که در گور خفته،این چشم من است که در حیرت مرگ نه،در تعجب از قاتل کور شده،مرا ببخش که کلماتم به شدت تکیده و خسته هستند،اینها کلمه نیست،قطرات خون است که هنوز می چکد.
مرا ببخشید ای همه فرزندانم،چه کسی شما را در میان خاک و خون رها کرد؟!چه کسی به دست من خنجر سپرد تا گلوی تان را...چه کسی در جان من جهانی تلخ آفرید؟!من که همه پدران شما هستم،من که قاتل فرزندان خود هستم،مرا که خاک و خون و سوسوی جشم تان تا هزار جهان دیگر رها نمی کند؟ چگونه توانستم هوا را از گلوی تازه تان بدزدم؟چه کسی جان مرا چنین غارت کرد که جانان خود را چونان در میانه خاک و خون از یاد ببرم؟! 
مرا ببخشید همه فرزندانم،مرا که پدرهمه شما بوده ام،مرا،پدری تلخ،پدری آواره،پدری نامراد،پدری خسته،پدری قاتل را.
comment
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
انتشار یافته: ۶
comment
comment
طاهریان
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۱۹ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۶
comment
0
1
comment وای این نوشته اشکم رو دراورد این بچه های بدبخت کاش یکی بخونه اینو دل سنگش اب بشه یه فکری بکنن برا این بچه های مظلوم من هم خواهر همه شما هستم الان صفحه موبایلم خیس شده از اشک فقط خدااااایییا به دادمون برس
پاسخ ها
comment
مسعود بی غم
| Iran, Islamic Republic of |
۱۰:۰۸ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
comment
comment خانم خوب نخون این چیزا رو
تو مملکت اینقده گل و بلبله که شما صفحه موبایلت انگار برای بار اوله خیس میشه خوب برو کلیپس بخر بذار این جماعت قلمی ها هم از خوشی هامون بنویسن فقط حیف که مردم اونجا نبودن وقتی پدره داشت بچه ها رو می کشت با همین موبایلا فیلمش رو بگیرن بفرستن رو واتساپا واللا
comment
سلام به نویسنده
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۰۷ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۶
comment
0
1
comment مرا ببخشید همه فرزندانم،مرا که پدرهمه شما بوده ام،مرا،پدری تلخ،پدری آواره،پدری نامراد،پدری خسته،پدری قاتل را.
قلمت را می بوسم نویسنده و ارزو میکنم نفس گرمت گرمتر بشه داغ دل همه ماست این بچه ها وای بر همه ما چه جوابی به خدا بدیم مقابل این ظلم واقعا پدرهایی بد هستیم
comment
سعید
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۳:۳۸ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۶
comment
0
1
comment آقا هر کی هستی خرا خیرت بده نمی دونم میشناسیشون یا نه اما من دیده بودمشون کیانم سوخت با این نوشته خنده هشون به یادم میاد این مطلب که خوندم خداییش حس کردم همه مون مقصر بودیم اون پدر دیونه که بچه هاش کشت هیچ ما هم که کاری نکردیم فردا در برابر خدا چی بگیم به خدا
comment
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۴۱ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۷
comment
0
1
comment من را نیز ببخشید همه فرزندانم
comment
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۹:۳۳ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۷
comment
0
0
comment اقای شوشان چرا نظرها را اینطور میذاری اینا که سیاسی نبودن پس چرا کامنت ما رو نذاشتی
نام:
ایمیل:
* نظر:
اینستاگرام شوشان
شوشان تولبار