برخی از شگفت زدگان در این میانه و با سواستفاده از فضای پیش آمده سعی کردند موضوع یک مدیریت جزئی در میان خیل مدیریت های کلان در استانی چون خوزستان را به موضوع قومیت گره بزنند ، گویی عزل مدیر پیشین به دلایل قومی بوده و نصب مدیر جدید نیز ؛
چه اتفاقی افتاده است؟!پرسشی که در ذات خود خبر از شگفتی می دهد ، گوینده چنین سوالی بیش از آنکه به دنبال پاسخ پرسش خود باشد در پی بیان حسی است که از عجیب بودن پدیده ای خبر می دهد.
در چند روز گذشته چنین پرسشی به کرات در فضاهای اجتماعی و رسانه های به لحظه متولد سایبری نقل مجالس بود ، واقعیت امر این است که در مجموعه مدیریت شهری ، بنا به تصمیم و اراده مدیر آن مجموعه ، کسی عزل و دیگری نصب شد ، اینکه چرا چنین شد پرسشی است که پاسخ آنرا به قاعده باید همانکه تصمیم گرفت بدهد و نه هیچ کس دیگر ، خاصه که ایشان به احدی وکالت برای پاسخگویی نداده ، اما در این میانه و در فضاهای پیش گفته ، گویی اهواز در مسیر ی منفک از کیهان با سنگ های غول پیکر فضایی برخورد کرده ، و یا انگار احدی از کرات دیگر به خدمتگذاری مردم اهواز آمده ؛ حجم آفرینش شگفتی در فضای سایبر آنگونه گل و گشاد بود که اگر کسی بدون هیچ سابقه ذهنی و پیشداوری ، مطالب ارائه شده را بخواند تنها می تواند تصور هجوم آدم فضائی ها را به اهواز داشته باشد ، آیا واقعا آدم های فضائی به خیل مشکلات و دشواری های این شهر از جمله آب و خاک و معیشت فرزندانش اضافه شده است ؟!
بگذارید یک بار دیگر نگاه کنیم و ببینیم چه اتفاقی افتاده است ، البته بی آنکه به دنبال ابراز شگفتی از موضوع باشیم ، جدای از اینکه چنین موضوعی جای شگفتی داشته باشد یا نه .
شهردار اهواز پس از طی پروسه ای چند ماهه و در تصمیمی بر اساس مشروعیت منصب خود که از طریق آرای اعضای شورا کسب کرده کسی از معاونین خود را تغییر داده و دیگری را بر جایش نشانده ، تا اینجا البته اتفاق غریبی نیفتاده است ، چرا که از جمله امتیازات ذاتی و انحصاری مدیریت شهر انتخاب اعوان و انصار مدیر به دست خود وی است ، ایشان به هر دلیل گفته و ناگفته ترجیح داده کس دیگری بر این مسند بنشیند و از اتفاق روند عزل و نصب در انظار مردم بوده ، انظاری که چند ماه است شاهد کشاکش حول این منصب مهم بوده اند ، نزدیک به چهارماه است و به روایتی بسیار بیشتر،این داستان در گوش و زبان بسیاری بوده و تقریبا می دانستند که ایام مدیر سابق در این سمت معدود است و تغییر لاجرم ؛ پس چه چیز باعث آنهمه حیرت و تعجب بوده ؟
در همان رسانه های مولود دقیقه و ثانیه و گروههای سایبری آنچه به کرات مشاهده شد گاه روایت داستان از منظر تجربه و دانش است و گاه در فضای کریهی از ادبیاتی به دور از قران ، ادبیاتی که با بهانه قومیت و قومیت گرایی در واقع در مبارزه با قوم و آیین اقوام است ، اما بگذارید پله به پله پیش برویم ؛ در منطق معترضان و شگفت زدگان موضوع تجربه و دانش بسیار میدانداری کرده و مدیر جدید را فاقد هر دو اعلام کرده اند ، اینان می گویند فرد جایگزین توان نشستن بر این منصب را ندارد هر چند به دلایلی بسیار روشن کلام خود را در لفافه هایی زیبا می پیچند ؛ که آری ایشان می تواند در جای دیگری خدمات ارزنده ای ارائه دهد اما در این بخش نه ، منطقی که به شدت متزلزل است ، چرا که اگر اعتقاد داشتند مدیر جدید توان مکفی برای جاهای دیگر را دارد پس به قاعده نمی بایست از چنین انتخابی در آن حد شگفت زده شوند که پیشتر ذکر کردیم ، گویی آدم فضایی ها به اهواز حمله کرده باشند ، پس موضوع دانش و تجربه با توجه به منطق خود معترضان جایی برای بیان ندارد ، چرا که دانش و تجربه موضوعات سیالی نیستند که جایی باشند و جایی نه ، یا هستند یا نیستند ، قطعیت بودن این دو محکی است که نمی توان با آن بازی کرد حتی اگر الفاظ را میدان بازی بدانیم ، البته نسبت و اندازه می تواند متفاوت باشد و در هرحال شگفت زدگان یا معتقدند که مدیر جدید توان و دانشی حتی حداقلی را همراه خود دارد یا اصلا ندارد ، اگر داراست پس در منصب جدید نیز همراه وی است و اگر نه و هیچ کدام آن دو در وجود مدیر نیست منطقشان به زیر سوال می رود که چگونه می گویند ایشان می تواند در جاهای دیگری مفید فایده باشد و در ادامه صداقت در گفتارشان و ...
برخی از شگفت زدگان در این میانه و با سواستفاده از فضای پیش آمده سعی کردند موضوع یک مدیریت جزئی در میان خیل مدیریت های کلان در استانی چون خوزستان را به موضوع قومیت گره بزنند ، گویی عزل مدیر پیشین به دلایل قومی بوده و نصب مدیر جدید نیز ؛ حال آنکه نه مدیر پیشین و نه جایگزین وی با هر معیار و سنجشی اساسا در گروهی چنین تعریف نمی شوند ، جالب آنکه مدیر پیشین که از منسوبان جریان اصول گرایی استان است در همین دوره اخیر انتخابات ریاست جمهوری علیرغم حضور احدی از هم تبارانش در کنار کاندید معروف اصول گرایان و دبیر سابق شورای امنیت ملی قرار گرفت ، از سوی دیگر مدیر جدید نیز از خانواده های شهید داده استان و از خاندانی است که در طول چند دهه اخیر با تمام وجود در خدمت نظام مقدس اسلامی بوده و هست ؛ جالبتر آنکه ایشان در چند دوره ای که فرزند خوزستان و دبیر مجمع تشخیص مصلحت ردای کاندیداتوری به تن داشت ،در کنار وی قرار گرفت ، پس می توان گفت هم مدیر سابق و هم جانشین وی متعلق به کاروانی از مردمان خدمتگذار به نظام و مردمند ، در چنین کاروانی کارها نه بر اساس رقابت که به قاعده باید بر اساس منطق رفاقت پیش برود ؛ خاصه اگر توجه کنیم شخص شهردار محصول انتخاب شورایی مرکب از اقوام مختلف است ، امری که رواداری قومی در استان مان را نشان می دهد ، پس یک بار دیگر آنانی که از این نمد به دنبال چیزی دیگرند را بگذارید در خیال خام خود بمانند ؛ اهواز متعلق به همه فرزندان خود است فقط لطفا آدم فضائی های متعجب را بیرون کنید .
درود بر شرفتان ای سید پاک،آبروی شورا ادمهایی مثل شماست که با خدا فقط معامله میکنید نه با ....