ضربوشتم دانشآموز توسط ناظم وی را روانه اورژانس بیمارستان کرد.
روز گذشته در جریان زنگ تفریح یکی از مدارس ابتدایی اهواز یکی از دانشآموزان مقطع ششم ابتدایی توسط ناظم این مدرسه مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته بود.
ضربات شدید این ناظم این دانشآموز را با مصدومیت شدیدی مواجه کرده که پس از مراجعت از مدرسه با حالت شدید تورم سینه و گردن و مشکل تنفسی و استفراغ شدید راهی بیمارستان می شود و تا ساعت ها در اورژانس بیمارستان امام خمینی ره اهواز تحت نظر پزشکی قرار می گیرد.
پدر دانشآموز مصدوم به دلیل پیگیری موضوع از طریق حقوقی و بازرسی از سوی ناحیه سه آموزش و پرورش اهواز از خبرنگاران خواست تا پیگیر کامل ماجرا از لحاظ حقوقی و کیفری نامی از وی، فرزندش و حتی مدرسهای که این حادثه رخ داده است برده نشود و در ادامه این گزارش نیز همین امانتداری در خبر رعایت خواهد شد.
وی در ادامه به روند پیگیری موضوع پس از وقوع این حادثه و بازگشت فرزندش به منزل اشاره کرد و ادامه داد: متأسفانه ضرباتی که معلم به سر و صورت و گردن و سینه فرزندم وارد کرده بود آنچنان سنگین بوده که تا ساعتها در اورژانس تحت نظر پزشکی بوده است و از فردا صبح نیز امور مربوط به پزشکی قانونی و شکایات قانونی دیگر را پیگیری خواهیم کرد.
وی اضافه کرد: امیدواریم با بازتاب این خبر دیگر شاهد این ناملایمات اخلاقی و فرهنگی در جامعه نباشیم و قشر فرهیخته فرهنگیان در میان خود اینچنین افرادی را نداشته باشند، چراکه والدین به امید تعلیم و تربیت فکری، فرهنگی و اخلاقی فرزندانشان را روانه مدرسه میکنند نه برای ضرب و شتم و آسیبدیدگی.
گفتنی است؛ بنا بر درخواست والدین این کودک دبستانی اسامی این کودک، والدین، مدرسه محل تحصیل و معلم ورزش وی پیش خبرنگار محفوظ بوده و در صورت پیگیری این مبحث از سوی مسئولان و متولیان حوزه تعلیم و تربیت استان شماره تماس پدر این کودک دبستانی در اختیار قرار خواهد گرفت.
کسی نمی گه چرا دانش آموز ششم که اول راهنمایی سابق می باشد در ابتدایی چه می کند واین امر چه ضررهایی برای دوران ابتدایی دارد.ای کاش علت برخورد بادانش آموز موشکافی می شد تا همانطور که امانتدار اسم وشماره تلفن بودید امانت دار خبررسانی صحیح هم می بودید
دیگر آن زمان عهد رستم کذشت که کسانی به اسم معلم یا ناظم هر بلایی که دلشان بخواهد سر دانش آموز بیاورد. من هم معتقدم که چنین ناظم و یا معلمی می بایست از نظر روانشناسی بررسی بشه
نکنه شما هم معلمی و کنترل درست هاتون رو در رفتار با کودکان ندارید!!!
یعنی چون معلمه باید از تخلف ایشان گذشت؟
متاسفانه همیشه دلایل ناملایمات روحی را بیرون از مدرسه جستجو کردیم. ولی ایکاش یکبار هم سیستم آموزشی را بررسی می کردیم
متاسفانه اطلاعات شما از سیستم آموزشی ایران خیلی ضعیف و غیر معتبر است
ما در تقویم رسمی کشورمان دو روز تحت عنوان روز دانش آموز و روز معلم داریم که روز دانش آموز روز مبارزه با استکبار جهانی است و واقعه کشتار جمعی دانشآموزان تهرانی بوسیله ایادی استعمار جهانی است.
و همچنین روز معلم که روز شهادت استاد مرتضی مطهری است که باز بدست ایادی استعمار جهانی کشته شده است
در ایران ما معلمی را همچون شغل انبیاء می دانیم و برای ما مقدس است و بر اساس آموزه های دینی و قرآنی عمل می کنیم. قصه عدم تنبیه بدنی هم در همین کشور و در همین نظام اداری و آموزشی تصویب شده و اینکه الگویتان را انگلیس و امریکا قرار میدهید برای ما بسیار زننده و نامانوس است
متاسفانه شما بدون آگاهی از این قضیه اقدام به نوشتن نظرتان نمودید در صورتی که نیاز به منبع در این خصوص دارید یا اینکه بخواهید از کم و کیف این حادثه که دل همه را به درد آورده آگاه شوید می توانید شماره مرا از رسانه شوشان بگیرید من پدر آن دانش آموزم. .
با تشکر از اطلاع رسانی به موقع و اقداماتی که در حال انجام است
مقداد جان عزیز و همه دوستان گرامی:
مگر روش اصلاح رفتارهای نادرست، کتک زدن است؟ فرزندان جامعه برای آموختن روشهای زندگی انسانی به مدارس قدم مینهند، آیا میشود فرزندان «آدم» را با روشهایی که حیوانات را بوسیله آن«رام» میکنند، تربیت نمود؟
اگر روزی مأمور انتظامی در خیابان به علت عبور از چراغ قرمز به گوش شما یک سیلی بنوازد، روش او را میپذیرید؟
ما نباید از سر تعصب اصول اخلاق انسانی را زیر سؤال ببریم!
در جهان کنونی حتی برای حمایت از حیوانات و عدم کتک کاری آنها قاعده و قانون وضع شده است!
در چنین عصری آنکه در ورای نام مقدس «معلم» از روشهای قرون وسطایی و غیر انسانی برای اصلاح رفتارهای ناصواب فرزند نوجوان این مرز و بوم استفاده میکند، مایه تأسف و سرافکندگی است.
مردم با تنبیه فرزندان خود در خانه دومشان، توسط کسی که نقش پدری و مادری دارد خیلی مخالف نیستند، آنچه مایه شرمساری است توسط چنین پدری به روشهای غیر انسانی و خالی کردن عقده دوران خردسالی خود بر سر دانش آموز بی پناه است، آنگونه که چنین روش تربیتی مورد ادعایی، دانش آموز را راهی بیمارستان کند!
آیا نتیجه تربیت چنین تنبیه بدنی شدیدی، دانش آموز بیچاره را در معرض گرداب تربیتی قرار نخواهد داد و او را به فردی شبیه ناظم مدرسه خود در آینده مبدل نخواهد ساخت؟!
« فاعتبروا یا اولی الابصار»
باسلام و احترام
مگر روش اصلاح رفتارهای نادرست، کتک زدن است؟ فرزندان جامعه برای آموختن روشهای زندگی انسانی به مدارس قدم مینهند، آیا میشود فرزندان «آدم» را با روشهایی که حیوانات را بوسیله آن«رام» میکنند، تربیت نمود؟
اگر روزی مأمور انتظامی در خیابان به علت عبور از چراغ قرمز به گوش شما یک سیلی بنوازد، روش او را میپذیرید؟
ما نباید از سر تعصب اصول اخلاق انسانی را زیر سؤال ببریم!
در جهان کنونی حتی برای حمایت از حیوانات و عدم کتک کاری آنها قاعده و قانون وضع شده است!
در چنین عصری آنکه در ورای نام مقدس «معلم» از روشهای قرون وسطایی و غیر انسانی برای اصلاح رفتارهای ناصواب فرزند نوجوان این مرز و بوم استفاده میکند، مایه تأسف و سرافکندگی است.
مردم با تنبیه فرزندان خود در خانه دومشان، توسط کسی که نقش پدری و مادری دارد خیلی مخالف نیستند، آنچه مایه شرمساری است توسط چنین پدری به روشهای غیر انسانی و خالی کردن عقده دوران خردسالی خود بر سر دانش آموز بی پناه است، آنگونه که چنین روش تربیتی مورد ادعایی، دانش آموز را راهی بیمارستان کند!
آیا نتیجه تربیت چنین تنبیه بدنی شدیدی، دانش آموز بیچاره را در معرض گرداب تربیتی قرار نخواهد داد و او را به فردی شبیه ناظم مدرسه خود در آینده مبدل نخواهد ساخت؟!
« فاعتبروا یا اولی الابصار»
باسلام و احترام
مگر روش اصلاح رفتارهای نادرست، کتک زدن است؟ فرزندان جامعه برای آموختن روشهای زندگی انسانی به مدارس قدم مینهند، آیا میشود فرزندان «آدم» را با روشهایی که حیوانات را بوسیله آن«رام» میکنند، تربیت نمود؟
اگر روزی مأمور انتظامی در خیابان به علت عبور از چراغ قرمز به گوش شما یک سیلی بنوازد، روش او را میپذیرید؟
ما نباید از سر تعصب اصول اخلاق انسانی را زیر سؤال ببریم!
در جهان کنونی حتی برای حمایت از حیوانات و عدم کتک کاری آنها قاعده و قانون وضع شده است!
در چنین عصری آنکه در ورای نام مقدس «معلم» از روشهای قرون وسطایی و غیر انسانی برای اصلاح رفتارهای ناصواب فرزند نوجوان این مرز و بوم استفاده میکند، مایه تأسف و سرافکندگی است.
مردم با تنبیه فرزندان خود در خانه دومشان، توسط کسی که نقش پدری و مادری دارد خیلی مخالف نیستند، آنچه مایه شرمساری است توسط چنین پدری به روشهای غیر انسانی و خالی کردن عقده دوران خردسالی خود بر سر دانش آموز بی پناه است، آنگونه که چنین روش تربیتی مورد ادعایی، دانش آموز را راهی بیمارستان کند!
آیا نتیجه تربیت چنین تنبیه بدنی شدیدی، دانش آموز بیچاره را در معرض گرداب تربیتی قرار نخواهد داد و او را به فردی شبیه ناظم مدرسه خود در آینده مبدل نخواهد ساخت؟!
« فاعتبروا یا اولی الابصار»
دوم اینکه ما در مدارس با مجموعه ای انسان نا بالغ روبرو هستیم و مشکل اینجاست که ما سیستم آموزشیمون برای مدارس بر اساس مجموعه انسان های بالغ تعریف شده و نوع برخورد با انسان بالغ و نا بالغ فرق میکنه برای نا بالغ باید شرایطاجبار در بسیاری از موارد بر قرار باشه بر خورد
اگه بخوام دلیل بیارم دوستان دلیل زیاده من اسمم و همچنین ایمیلم رو درست وارد کردم پدر اون دانش آموز بزرگوار که میخواست با من صحبت کنه میتونه ایمیلم رو از مسئولان شوشان بگیره تا برایی یک گفتگو دوستانه باهم هماهنگ کنیم
متاسفانه اینجا تنبیه جایز نبود
آن ناظم اگر از راه درست و گفتگو و پرسشگری وارد عمل می شد و قبل از هر اقدامی از دانش آموز مصدوم می پرسید بنظرم بهتر نتیجه می گرفت و به اشتباه خودش واقف می شد.
صحبت ما بر پایه دو موضوع است
1- تنبیه
2- دقیقا اصل این خبر
من با تنبیه بر اساس قوانین این کشور و قوانین آموزش و پرورش و مسایل تربیتی و پرورشی موافقم
اما این رفتار که توسط این ناظم صورت گرفته را محکوم می کنم
در ضمن چرا به نظر شما چنین افرادی را برای مراکز مشاوره نمی فرستند؟
چرا مشاوره فقط برای دانش آموز است
آیا بنظرتان چنین ناظمی نیاز به مشاوره جهت تخلیه فشارهای درونی ندارد؟
مشاوره به ذات خود امری خوب و موفقیت آمیز بوده . حالا بگذریم از اینکه در سالهای گذشته به معلمی به صورت یک شغل و نه یک تخصص حرفه ای نگریسته شده
لطفا همیشه موارد را با هم قاطی نکنیم
یک جایی یک کسی بر اثر اشتباه یک نفر را می کشد باز هم از نظر قانون این شخص تخلف کرده و هیچ دلیلی برای آن نمی توان آورد
پس لطفا در رد یک موردی که با آن مخالفیم. اصل آن مورد که یک تخلف هست را زیر سوال نبریم/
تنبیه بدنی یک تخلف است
و حتی اگر کل عالم بگویند درسته. از نظر من یک اشتباه اشتباه خواهد ماند.
خداحافظ شما
یکی از روشهای اصلاح رفتار نادرست تنبیه بدنی است که با مفهوم کتک زدن فاصله زیادی داره
2-فرزندان جامعه برای آموختن زندگی انسانی به مدارس می آیند؟بله فرمایش شما درسته و یکی از چیزهایی که لازمه یاد بگیرند اینه که همه ی انسان ها با ما خوب برخورد نمیکنند ما نباید از همه توقع خوب بر خورد کردن با خودمون رو داشته باشیم و اینکه اگر ما کار بدی انجام بدیم به بدی هم جواب اون کار رو میگیریم
3-اگر روزی در خیابان مامور انتظامی به خاطر گذشتن از چراغ قرمز به گوش شما یک سیلی بنوازد روش او را مپذیرید؟ خیر چون مجازات این جرم تعریف شده و یک مجازات باید متناسب با جرم باشد هستند جرائمی که مجازات شلاق و حتی اعدام دارند اگر کسی بدون داشتن گواهینامه شخصی از چراغ قرمز رد بشه وکسی رو زیر بگیره و بکشه قتل عمد کرده وحکمش اعدامه در مدارس نیز تنبیه بدنی باید برای معدودی از تخلفات تعریف بشه
یکی از روشهای اصلاح رفتار نادرست تنبیه بدنی است که با مفهوم کتک زدن فاصله زیادی داره
2-فرزندان جامعه برای آموختن زندگی انسانی به مدارس می آیند؟بله فرمایش شما درسته و یکی از چیزهایی که لازمه یاد بگیرند اینه که همه ی انسان ها با ما خوب برخورد نمیکنند ما نباید از همه توقع خوب بر خورد کردن با خودمون رو داشته باشیم و اینکه اگر ما کار بدی انجام بدیم به بدی هم جواب اون کار رو میگیریم
3-اگر روزی در خیابان مامور انتظامی به خاطر گذشتن از چراغ قرمز به گوش شما یک سیلی بنوازد روش او را مپذیرید؟ خیر چون مجازات این جرم تعریف شده و یک مجازات باید متناسب با جرم باشد هستند جرائمی که مجازات شلاق و حتی اعدام دارند اگر کسی بدون داشتن گواهینامه شخصی از چراغ قرمز رد بشه وکسی رو زیر بگیره و بکشه قتل عمد کرده وحکمش اعدامه در مدارس نیز تنبیه بدنی باید برای معدودی از تخلفات تعریف بشه
2- فرموده بودید عقده دوران کودکی ناظم رو به ضرب و شتم دانش آموز وا داشته مطمئن هستید که کسانی که به هر بهانه ای منتظر تاختن به جایگاه معلم و ناظم هستند بدون عقده این کار رو میکنند
3-در آخر فرموده بودید گرداب تربیتی ؟ من یک سوال دارم اینکه دانش آموزی به مرزی برسد که هر شیطنتی بکند و دیگر نشود با آن کاری کرد آیا ناتوانی سیتم آموزشی در برخورد با این دانش آموز برای بقیه دانش آموزان چه پیامی داره و آیا بهنظر شما اونها به سمت اون گردابی که گفتی هدایت نمیکنه؟؟؟
دوست من این مورد و تخلف مورد نظر اثبات شده
1-...متاسفانه برای انسان حرمتی قائل نیستند بویژه اگر کم سن باشد شیوع تنبیه بدنی و روانی میان والدین و معلمین و استاد کار و .... و سایر موارد نقض حقوق انسانی نمونه های واضحی از این فرهنگ بی حرمتی به انسان است و نهادهای مسئول فرهنگ سازی و آگهی بخشی در این موارد را به فراموشی سپرده اند
2- انتخاب معلمین بر پایه معیارهای غیر مناسبی صورت میگیرد و متاسفانه معلمی که مهمترین شغل برای انسان سازی و فرهنگ سازی در هر کشور است در کشور ما تبدیل به شغل کم شانی شده که معمولا متقاضی آن از روی نیاز و عدم انتخابی دیگر بدون علاقه به آن راضی میشود
با اين حساب اگر الان جلوي اين ناظم گرفته نشود فردا رويه ميشود و