دیروز یکی ازهمشهریان همکارتماس گرفت وگفت فیلم اخیرسخنرانی سردارسعید قاسمی را درجمع راهیان نوردیده ای؟گفتم نه ،می بینم. گفت درسطح شهروسایتهای محلی خیلی عکس العمل داشته است.شماهم یادداشتی بنویس. گفتم باید ببینم .آخرشب در وایبرکسی قطعه ای از این سخنرانی را برایم فرستاد.
نزدیکی سحرفیلم را دیدم . سردارسعید قاسمی که ازفرماندهان قدیم و زحمت کش جنگ است والبته من با غالب مواضع سیاسی او اصلا موافقتی ندارم دراین سخنرانی پراز احساس، ازحوادث تلخ پایان جنگ می گوید واینکه ظرف چند روزخیلی ازمواضع مان را که با نثارخونهای زیادی به دست آورده بودیم از دست دادیم وازجمله درمدت سه روز۱۲ هزار اسیرهم به عراق دادیم.
ایشان گفته است:
معروف است در اندیمشک و در دزفول، مردم لباس آورده بودند و به نظامی ها نشان می دادند و می گفتند : سلاحت را بده و لباس بگیر . بگذار هر کس می خواهد ناراحت بشود ، ناراحت شود. این تاریخ ماست »
نمی دانم این آماراسرای پایان جنگ تا چه حد درست است اما وی دربیانی اشتباه می گوید کاربجایی رسید که مردم دزفول واندیمشک سلاح نظامیانی را که ازخطوط عقب نشینی کرده بودند می گرفتند ودرعوض به آنها لباس می دادند.
دراینکه همرزم عزیز جناب آقای قاسمی دزفول واندیمشک را دراین واقعه به دلیل نزدیکی مسافتشان بایکدیگرتوام نام می برد قطعا اشتباه کرده است.مردم دزفول جدا ازاینکه خدماتشان درهمه گونه پذیرایی ازنظامیان وبسیجیان شهره آفاق عالم است ونمونه های اعجاب آوری درسینه یکیایک رزمندگان عزیز اسلام دراین زمینه ازخدمات هشت ساله آنها ثبت شده است نه تنها چنین روحیه کاسبکارانه ای نداشته اند بلکه اساسا به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص درمسیر این اتفاقات نبوده اند که بشود درباره آنها چنین قضاوت نادرستی نمود.
اگرهم دراندیمشک یکی دومورد دراین زمینه گزارشی وجود داشته باشد درباره عموم مردم شریف وغیور و متدین وشهیدپرور آن صدق نمی کند.
البته این خطا درچنین سخنرانیهای احساسی وشورانگیزتا حدودی قابل تسامح است ولی درهرحال نمی توان منکراین غلط تاریخی درسخن سردارقاسمی شد.نه مردم از جنگ خسته شده بودند ونه دنبال کاسبی تبدیل لباس به اسلحه بودند.
دوستان امثال جناب قاسمی بدانند ومی دانند مردم دزفول که در زمان امام شهرشان پایتخت مقاومت کشورنامیده شد وامام آنها را افرادی نامید که خوب از امتحان الهی به در آمدند وتنهاشهری درکشور بودند که با آنکه زیر آن همه توپ وموشکهای ارتش بعث عراق قرارداشتند بجای یک گردان نیرو که بعضی شهرهای بزرگ درجبهه داشتند آنهایک تیپ بعلاوه درجبهه ها نیروی مردمی داشتند ، اگر هم دراینگونه موارد خود رابه خطوط جبهه نزدیک نمودند درعملیاتی همانند فتح المبین بود که با خودروهای سواری وغیر سواری شخصی نظیرپیکان، وانت، ژیان، نیسان و..به مدد جبهه ها شتافتند وهزاران نیروی اسیرعراقی – که نظامیان قدرت تخلیه آنها را به دلیل فراوانی تعدادشان نداشتند- را به پشت جبهه تخلیه می کردند.
من این صحنه غرورانگیز وکم نظیردرتاریخ جنگهای دنیا را خود شاهدبودم.
وقتی می شود با گفته ونوشته ای سخن اشتباهی را اصلاح کرد همشهریان دزفولی نباید از این سخن اشتباه سردارقاسمی – که امید است درسخنی گفته اشتباه خود را اصلاح نماید- برنجند .
شایسته است دوستانی که از جنگ سخن می گویند در صحبتهایی که می کنند با دقت بیشترمتوجه همه جوانب صحبت های خود باشند.