مهدیه تأکید کرد: وقتی ترس در یک کودک بیش از مدت زمان مجاز طول کشیده یا باعث ایجاد اختلال در عملکرد او شده است باید فورا مداخله در بحران انجام شود زیرا باعث تبدیل ترس به اختلال می شود.
دبیر کمیسیون پژوهشهای کانون آینده نگری ایران معتقد است: بعضی کودکان هیچ گاه معنای ترس را درک نمی کنند، اما بسیاری از آنها با تجارب ترسناک در طول زندگی مواجهه شده اند. ترس از افراد غریبه، تاریکی، ارتفاع و . . . که در دوره های خاص یا برخی سنین تشدید می شود. برای مثال ترس از صداهای بلند و مهیب از 2 سالگی به اوج خود می رسد.
ندا مهدیه کارشناس ارشد روانشناسی کودک، در نشست هفتگی کمیسیون پژوهشهای کودکان کانون که با استقبال وسیع مادران و پدران برگزار شد، با بیان این مطلب افزود: با وجود آنکه زندگی کودکی پر از تفریح، بازی است اما همین برهه دوره ای است که آگاهی کودکان نسبت به زمان و مکان در دنیا افزایش می یابد. کودک در این مرحله از چیزهای جدید رویدادهای گوناگون مانند اشیاء بزرگ، قطار و . . . و وسایل پر سروصدا مانند چرخ گوشت و جاروبرقی و . . . می ترسد البته باید توجه داشته باشیم که یکی از بزرگترین ترسهای کودکان در این دوره ترس از جدایی از والدین و ترک آنها توسط والدین است.
وی بیان داشت: با افزایش تجارب و ایده آگاهی کودک گروهی از ترس ها از بیم می رود ولی گروهی دیگر جای آنها را می گیرند. باید توجه داشت که نحوه برخورد والدین و اطرافیان درمقابله با ترس کودک تأثیر شایانی به تثبیت و یا از بین رفتن ترس های دوره کودکی می گذارد و اگر در این برهه برخورد نادرستی از جانب والدین و افرادی که با کودک درارتباط هستند صورت گیرد باعث تثبیت شدن ترس و تبدیل آن به اختلال می شود و در نتیجه نیز باعث مضطرب شدن کودک نیز خواهد شد. پس نحوه مدیریت و برخورد با ترس در کودکان تأثیر شایانی بر روند آنها به سمت مثبت بودن یا منفی بودن خواهد گذاشت. آگاهی والدین از اینکه کودکان در چه دوره هایی و از چه چیزهایی ممکن است دچار ترس شوند و نحوه برخورد آنها در دوره های سنی گوناگون امری لازم و ضروریست.
این روانشناس کودک بیان داشت: کودکان در سن 3 الی 4سالگی ممکن است به ویژه از صداهای بلند و تاریکی ترس داشته باشند اما یک کودک 5 ساله با تجربه تر است آن ها در مورد قطار اتومبیل و حیوانات اطلاعاتی بدست آورده اند ولی ممکن است هنوز از تاریکی و آسیب های احتمالی وحشت داشته باشند. در این سن ترس از جدایی از والدین هنوز در کودک وجود دارد. برای بسیاری ازکودکان شش سالگی سن بروز ترس است حتی ترس از صداهای بلند ممکن است دوباره در این سن پدیدار شود. ترس از جادوگرها و ارواح در اول فهرست قرار دارد و درپی آن ترس از گم شدن یا به خواب رفتن در تنهایی جلب توجه می کند. و البته غالبا از قدرت چیزهایی مانند باد و آتش نیز هراس دارد برخی از کودکان در برابر آسیب های شدید بدنی شجاع هستند ولی از خراش ها و بریدگی ها می ترسند و یکی از ترس های آنها در مورد سلامتی والدینشان است.
کودک هفت ساله می تواند فکر کند و گاهی تصور می کند موجودات وحشتناکی در خانه هستند و زیر رختخواب او اتفاقاتی می افتد که اینها سبب ترس و نگرانی او می شود حتی کودک نگران درگیر شدن کشور با جنگ است. و در نهایت در مورد رویدادهای روزانه نیز دچار نگرانی است مانند اینکه دوستش نداشت باشند به موقع به مدرسه نرسد و یا دیگر بازنگردد.
مهدیه ادامه داد: در سن 8 الی 9 سالگی شاهد کاهش ترس هستیم اما نارسایی های تشخیصی و مسخره شدن ازطرف دیگران جز نگرانی های اصلی کودک هستند. در سن 10 سالگی با افزایش اعتماد به نفس از این قبیل نگرانی ها کاسته می شود.
وی تأکید کرد: با وجود این باید در نظر داشت که با افزایش سن کودک تمام ترس های او ناپدید نمی شود، و چه کودکان و چه بزرگسالان نگرانی های مخصوص به خود را دارند. بسیاری از ترس های مردم ریشه در تجارب دوره ی طفولیت دارد. ترس های اجتماعی نظیر سخن گفتن در جمع از این نمونه است. ترس از فضاهای باز، در اثر ترس از مدرسه یا جدا ماندن از دیگران ایجاد شده است. پس باید همزمان با رشد مهارت ها اعتماد به نفس در کودک او را در گذشتن از این نگرانی ها یاری کرد و از تبدیل ترس به اختلال جلوگیری کرد.
این عضو ارشد کانون آینده نگری خاطرنشان کرد: همانطور که نادیده گرفتن منطقی نیست واکنش بیش از حد هم نیز نتیجه عکس می دهد. مسخره کردن/ عصبانی شدن و انتقاد نابجا اضطراب را در کودک افزایش می دهد عباراتی نظیر «چه ترسویی»، «چون کوچیکی کاری به تو نداره» و اینها همه اثرات منفی دربردارند زیرا در بسیاری از موارد باعث می شود کودک تنها ترس را پنهان کند وگرنه آن را فراموش نمی کند.
وی در عین حال گغت: توجه و همدردی بیش از اندازه نیز اشتباه است. چرا که مثلا در پی بروز ترس در آغوش گرفتن (نوازش کودک باعث می شود که کودک فکر کند خطر واقعی وجود دارد) یا مثلا بیان اینکه «نترس هیچ کس نمیتونه اذیتت کنه حتی نمیتونه به تو دست بزنه و . . .» اینها همه تنها باعث ایجاد تصاویر وحشت آور نسبت به عامل ترس در ذهن کودک می شود.
وی در خصوص آگاهی از اینکه ترس مقتضای سن کودک است یا تا چه سنی باید آن را نادیده گرفت؟، گفت: هر ترسی سن و الگوی خاص خود را دارد. اگر ترس شکل نمادین داشته باشد نیازی به نادیده گرفتن آن نیست وقتی نگرانی کودک آنقدر جدی است که باعث اختلال در عملکرد او می شود مداخله امری ضروریست. بسیاری از کودکان بخصوص 3 الی 4 ساله از تاریکی وحشت دارند این طبیعیست اما اگر این وحشت باعث شود که کودک خواب نداشته باشد مداخله امری ضروریست.
مهدیه به ضرورت "حمایت از کودک" در قبال ترسها اشاره، و بیان داشت: مثلا اگر از چیزی درون کمدش می ترسد او را مطمئن کند که در آنجا هیچ چیز برای ترسیدن وجود ندارد. سپس او را تشویق کنید. همراه شما درون کمد را وارسی کند. نیازی نیست زیاد سخن بگویید. اگر کودک از یک جالباسی می ترسد نحوه نزدیک شدن به آن را به او آموزش دهید و ابتدا خود به طرف آن بروید و آرام آرام کودک را ببرید.
وی تأکید کرد: وقتی ترس در یک کودک بیش از مدت زمان مجاز طول کشیده یا باعث ایجاد اختلال در عملکرد او شده است باید فورا مداخله در بحران انجام شود زیرا باعث تبدیل ترس به اختلال می شود.
مهدیه افزود: حضور شما در هنگام ترس به کودک آرامش می دهد و تماس و نزدیکی او به شما باعث ایجاد احساس امنیت و عدم عقب نشینی در او می شود و کودک به تلاش خوش برای غلبه براضطراب ادامه می دهد. روش هایی مانند خوردن، شمارش و گوش دادن موسیقی و . . . از روش های کاهش اضطراب است. در واقع حواس کودک را از موقعیت ترسناک پرت می کند.
مهدیه در خصوص پدیدة "ترس از رعد و برق" گفت: آسمان سیاه، رعد وبرق شدید و بادهای تند یا صدای زوزه باد حتی برای افراد بزرگسال نیز وحشت آور است. این نمونه از ترس ها یکبار در 3 تا 4 سال و یک بار در 9 الی 10 سال به اوج خود می رسد ولی این در مورد همه کودکان صادق نیست. برخی از آنها به این گونه صداها علاقه دارند و برخی دیگر بالعکس و اقدام به قایم شدن می کنند. اگر این ترس ها بسیار حاد باشد و بیش از حد معمول طول بکشد باید جهت جلوگیری از ریشه دار شدن آنها اقدام نمود.
مهدیه افزود: ترس از آژیر خطر صدای زنگ و رعد وبرق درمیان کودکان دو تا سه ساله معمول است اما بیشتر کودکان چهار یا پنج ساله به این قبیل صداها آدابته می شوند. تنها برخی از آنها به اینگونه ترس ها بعد از این سن واکنش نشان می دهند. و باید به کودک درکنار آمدن با این موضوع کمک کرد. البته لازم به ذکر است که ابتدا باید پزشک کودک شما را معاینه کند. زیرا احتمال دارد کودک به صداهایی با فرکانس خاص حساس باشد.