شکسته شدن طلسم فلاکت خوزستان ، یکی شدن فعل ها و گفته هاست و برداشتن عینک سیاسی و قومی از چشم ها و رسیدن به تک صدایی بر سر منافع و آنگاه ستاندن حق خود از دیگران.
( دلنوشته ای برای روزهای غبارگرفته خوزستان)
هادی خوش سیما
اگر نیم نگاهی به ماجرای اسید پاشی اصفهان و خراشیده شدن دلخراش چهره دو شهروند داشته باشیم و رسانه های این استان را در آن بازه زمانی مرور نماییم متوجه می شویم که مردم و مسئولین اصفهان یکدل و یکصدا ٬ نگاه مرکزنشینان را به خود جلب کردند و فریاد امنیت سر دادند و حتا جناح بندی ها نیز شکافی در سدّ حق طلبی آنان ایجاد نکرد و همه - چه مردم و چه مسئولین - با هر طرز فکر و نگرشی ، کابینه دولت را مجبور به سفر به اصفهان و رسیدگی ضرب الاجلی نمودند. تجمع شهروندان و مطالبه گری آنان پشتوانه ای شد تا میزنشینان اصفهانی چانه زنی شان برای بهبهود امنیت و احتمالن اختصاص بودجه ای کلان به منظور برقراری امنیت و... بیشتر شود.
در این بین نیز هیچ کسی فریاد بر نیاورد که چرا مردم علیه روحانی و دولت تدبیر و امید تجمع کردند و شعار دادند و ایضا سیاسیون اعتدالگرا و یا اصلاح طلب نیز آشفته نشدند و بر آشفته شدن مردم و نمایندگان " انگ" نچسباندند و بر چسب تبلیغاتی نزدند چرا که آنان آموخته اند منافع استان شان بر جناح ها ارجحیت دارد. در شرایط ضرور برای رسیدن به پیشرفت و توسعه حتا پا روی اصول سیاسی و دسته بندی های جناحی می گذارند تا اصفهانی شکوفا داشته باشند و از رهگذر همین تفکر و رفتار ٬ عزیز دردانه همه دولت ها می شوند و جایشان در هر کابینه ای محفوظ می ماند. برای انتقال آب و سیراب کردن زاینده رود ٬ پایداری و غیر پایداری دست در دست هم ٬ وزیر دولت تدبیر و امید را تهدید به استیضاح می کنند و منافع استان را قربانی دعواهای سیاسی نمی کنند و از درون استان نیز پشتیبانی می شود.
حال به خوزستان بنگرید ؛ دو هفته خاک بر سر مردمانش بارید و به جای چهره ی دو نفر ٬ چهره ی هزاران نفر زیر ریزگردها دستخوش تغییر شد و نفس هایشان به شماره افتاد. چند نفری نیز در جاده ها قربانی غبار شدند که البته در مقابل قربانیان پنهان گرد و خاک و اثرات بالینی آن در آینده عدد و رقمی نیست.
اما خوزستانی ها و مسئولینش در این شرایط بحرانی چگونه رفتار کردند؟ شهروندان به ستوه آمده از سهل انگاری ها و تبعیض ها ماسک زدند و با تجمع و در لوای شعارهای ریز و درشت ٬ حق قانونی خود را طلب نمودند و خواستار هوای پاک شدند. در این بین عده ای با عینک قومی و سیاسی ٬ استاندار را نشانه گرفتند و حسرت به جا مانده در دلشان را فریاد کشیدند و از غبار ، پتکی ساختند و بر سر مقتدایی فرو آوردند. برخی نیز مثل همیشه ٬ صدای برآمده از نمایندگان و فریاد آنان را تبلیغاتی قلمداد کردند و برخی دیگر نیز منافع استان و سلامت شهروندان را به پای جناح بندی ها سلاخی کردند و سینه چاک کسی و کسانی شدند که حتا برای تسکین دل مردم ٬ حاضر نشدند قدمی به استان بگذارند. جالب تر آنکه موضع نمایندگان و استاندار نیز در تضادی آشکار بود.
چند صدایی در خوزستان و دلخوش بودن به جناح ها و همچنین بهانه قرار دادن ریزگردها برای گیس کشی های سیاسی و قومی و... را با تک صدایی در اصفهان بر سر خراش چهره دو شهروند مقایسه کنید تا غبارها به کناری رود و "خود" را در آیینه زنگار گرفته پسرفت خوزستان ببینیم...
شکسته شدن طلسم فلاکت خوزستان ، یکی شدن فعل ها و گفته هاست و سپس برداشتن عینک سیاسی و قومی از چشم ها و رسیدن به تک صدایی بر سر منافع و آنگاه ستاندن حق خود از دیگران. تا زمانی که چنین نیستیم نباید انتظار دیده شدن از سوی مرکزنشینان و بهبود شرایط زندگی در استان را داشت. به قول " جامی " :
شیوه واعظ آن بود که نخست/ فعل خود را کند به قول ، درست
چون شود کار او موافق گفت/ گر دهد پند غیر ، نیست شگفت
چقدر پول میگیری ؟؟
برخی دیگر نیز منافع استان و سلامت شهروندان را به پای جناح بندی ها سلاخی کردند و سینه چاک کسی و کسانی شدند که حتا برای تسکین دل مردم ٬ حاضر نشدند قدمی به استان بگذارند. جالب تر آنکه موضع نمایندگان و استاندار نیز در تضادی آشکار بود.
این مطلب انتقاد به کیست ؟! آیا انتقاد از استاندار و دفاع او از خانم ابتکار نیست .
پس لطف کنید مطلب را کامل بخوانید
برای ساخت بزرگراههای داخل شهرشان که اینطرف شهر را به انسوی شهر وصل میکند هزاران خانه مردم را تخریب و پروژه اجرا شده است و کسی اعتراضی برای تخریب خانه اش نداشته چون جای دیگر پول یا زمین بهش دادند بله در اصفهان همه باهم و نوع دوست هستند من کارم چندین شهر است در اصفهان اداراتش سریع کارم را انجام می دهند ولی تهران از هفتخوان رستم باید گذشت، حالا هم شنیدم برای ساخت پارکهای خرمشهر از شهرداری اصفهان امدند چون پروژه ها را نیمه تمام نمیگذارند