امروز شهرها به لحاظ ساختارهای اداری و سازمانی ، قطب های جمعیتی و هم چنین مراکز اقتصادی، و فرهنگی روز به روز پراهمیت تر از گذشته می شوند و به دنبال این گسترش و اهمیت، چالش های جدیدی را نیز تجربه می کنند. اگر شهرها مدیریت درست و برنامه ی کنترل شده ای نداشته باشند چه بسا فلسفه وجودی خود را که همان آرامش و سکنا گزیدن انسان همراه با رفع نیازهای او است را از دست بدهند.
متاسفانه شهرهای کوچک ما و الخصوص شهر کوچکی مانند لالی و سایرین، شهرهایی هستند که امروزه بیشتر تحت تاثیر و پیامدهای منفی قرار گرفته و می گیرند. و اتفاقاتی افتاده و خواهد افتاد که قبلا به ندرت صورت می گرفت. شهر ما که گرفتار مسائل حادی من جمله پدیده چند فرهنگی- چند نژادی- حاشیه نشینی و غیره نیست.
روزهای بدی را تجربه می کند. بیکاری ، اعتیاد، فقر از نمونه های عینی و بی ملاحظه گی و بی اعتیادی جوانان، ناملایمات روحی و عدم شادابی شهروندان از نمونه های غیر عینی جامعه شهری ماست. قابل ذکر است که وقوع ناهنجاری ها به لحاظ فردی و گروهی در غالب اجتماع واکنشی است که نسبت به محرومیت های اجتماعی رخ می دهد.
هیچ احدی مجرم و محروم متولد نمی¬ شود و همه انسانها چنانچه به نیازهای اقتصادی، فراغتی، اجتماعی و فرهنگی آنان به خوبی و درجه ای که آنها را راضی و شاداب نگه دارد پاسخی دریافت نکنند به خودی خود در معرض بروز رفتارهای ناهنجار قرار می گیرند، به تعبیری وقوع ناهنجاری نمادی از واکنش هایی است که در اثر کنش برنامه ریزان حال و گذشته انجام گرفته است.
خارج از اینکه ریشه این مشکلات و ناهنجاری های شهر لالی از کجا و کی شروع شده و چه زمانی شدت یافته است. بحث اصلی را به این پرسش اختصاص دهیم که راهکار کنونی چیست؟
در وضعیت نامیدی امروز هر جامعه ای تمامی ارگان های آن ناحیه سهم دارند چون یا نیازهای جامعه خود را نشناختند و یا اگر شناختند در صدد پاسخ مناسب بر نیامدند. زمانی که پدیده ای همچون قتل در یک شهر یا منطقه ای سابقه نداشته و الان بروز می کند این برای مدیران شهری علامت خطر و هشدار جدی است. و باید آنها را به چاره و حرکت وا دارد که تا انجا که می توانند ریشه یابی و حل مساله کنند.
متاسفانه امروزه مشکل شهر لالی این است که برخی مسئولین، مسائل و مشکلات جامعه را یا نمی بینند و یا می بینند ولی از توانایی حل آن به خاطر نداشتن تخصص و مهارت عاجزند. بحث بر سر فرد خاصی نیست ولی به عنوان مثال اشاره می کنم صددرصد یک فرد لیسانس حقوق نه تنها با 15 سال تجربه بلکه با 15هزار سال تجربه هم نمی تواند به عنوان شهردار سامانی به این بی سامانی ببخشد. پس به فکر افزایش مهارت اشخاص مدیر و پرسنل در تمامی ابعاد باید بود. فقر،بیکاری ،اعتیاد، افسردگی و سرقت و ... که در یک شهر اتفاق می افتد به همه بخش ها و سازمان های اداری و تشکیلاتی شهر مربوط است. و نباید به بهانه اینکه به من مربوط نیست رها شود.
روند کنونی به هیچ وجع پاسخ گویی مردم ،جوانان و خانوادۀ آنان نیست. برای کالبد شهری که هویت معنایی نداشته و ناخواناست باید بافتش را بازسازی و باز خوانی نمود. برای اقتصاد شهر باید به سمت ایجاد چرخه اقتصادی خود ساخته رفت. اقتصادی مقاوم که فرایند تولید محصول -پردازش و مصرف آن را در فضای شهر تضمین دهد.
اگر بخواهیم تحولی در شهر ایجاد کنیم باید به سمت عمل به ایده های جدیدی حرکت کنیم چرا که تفکر کهنه پیامدهای خود را گذاشته و دردی از مردم دوا نخواهد کرد. تعارفات بی جا و عدم شجاعت و تدبیر به موقع از موانع کنونی مدیریت شهری است. بیایید ریسک الگو شدن را داشته باشید تا شاید از محرومیت ها بکاهید . رفع محرومیت است که آسیب های اجتماعی و ناهنجاری های فردی را کاهش می دهد نه امید خیالی بستن به فلان کاندیدای ریاست جمهوری و یا فلان نماینده مجلس. قابل ذکر است که رفع محرمیت جامعه هدف به وسیله افراد بیرونی بسیار سخت به نتیجه رسیده و پایدار بوده است.
شهروند لالی - صادق بهاری بابادی
دانشجوی کارشناسی ارشد برنامه ریزی آمایش سرزمین- دانشگاه تربیت مدرس