محمدرضا حامد در مطلبی برای ذره بین نوشت: به مناسبت گرامی داشت هفته معلم رهبر معظم انقلاب در دیدار با هزاران نفر از فرهنگیان سراسر کشور خطاب به مسئولان دولت و بویژه دست اندرکاران اقتصاید تاکید نمودند که مسائل معیشتی فرهنگیان نگاه ویژه و فراتر از دستگاه های دیگر را می طلبد و تاکید نمودند اگر از مساله معیشت آنان غفلت شود دشمن سوء استفاده خواهد کرد.
نگارنده از طریق رسانه های جمعی و خبرگزاری ها در جریان تلاش فلان نماینده مجلس و یا مسئول اقتصادی در مورد نارسایی و نیازهای برآورده نشده در آموزش و پرورش به دلیل عدم تخصیص و یا نامناسب بودن بودجه داد سخن داده و یا قلم فرسایی نموده اند و نهایتا وزیر آموزش و پرورش جناب دکتر فانی را مقصر دانسته و یا خواهان پاسخ گویی و یا استیضاح او شده اند. آیا بهتر نبود بجای انتقاد از ایشان همگی تلاش می نمودند که مشکلات موجود در آموزش و پرورش آن هم به دلیل گستردگی آن مرتفع نمایند؟ و گرایش بسوی انتقاد سازنده را جایگزین نقد بی مسئولانه و شکننده نمایند؟
طرح سوال اساسی اینجاست که آیا تاکنون کسانی که توانایی داشته و دارند که افکار عمومی را تحت تاثیر قرار دهند و ارتباط منطقی و تنگاتنکی با مراکز تصمیم گیری و اجرایی داشته اند چه اقدامی در جهت رفع و حل مشکل اقشار فرهنگی بعمل آورده اند و با شعار دادن برای حل مشکل، مشکلی حل شده است ؟!
اکثر قریب به اتفاق آحاد مختلف مردم به نوعی به واسطه داشتن دانش آموز و محصل در پایه های مختلف درگیر با مسایل آموزش و پرورش بوده و هستند.
بنابراین آیا سزاوار است دیوار آموزش و پرورش آنقدر کوتاه باشد که نتواند مصوبات دولت را برای حفظ حداقل منافع و مسائل آموزشی و توسعه ای خودش و میان سازمانی دریافت و هزینه نمایند.
ممکن است سوال شود چه مصوباتی توسط دولت مردان برای پوشش برخی هزینه های جاری و نه تمام آن وضع شده است؟ جواب ساده و روشن است همان وصولی دو در هزار فروش نفت و مشتقات جانبی شامل گاز، پالایش و پتروشیمی و یا وصول عوارض توسط شهرداری از مردم بابت صدور انواع مجوزهای ساخت و پروانه ها و پرداخت درصدی به آموزش و پرورش که تاکنون این موضوع یا اجرایی نشده و یا به فراموشی سپرده شده و یا کمرنگ اجرا شده به همین خاطر محلی برای انعکاس نداشته است.
لذا در صورت پرداخت به موقع و آنی در صدهای قانونی عوارض وصولی شرکت ها و مراکز خدمات دهنده و تخصیص آن به آموزش و پرورش استان خوزستان اکنون شاهد شکوفایی در زمینه توسعه فضاهای آموزشی و پرورشی ، ساخت پژوهشکده ، ورزشگاه ، اردوگاههای دانش آموزی، هنرکده ، مهمانسرا و دهها موارد مشابه و مورد نیاز نظام آموزش و پرورش بوده ولی متاسفانه در برخی موارد آموزش و پرورش که طلبکار مالی می باشد به عنوان بدهکار در استانی مثل خوزستان زرخیز آنچنان مظلوم واقع می شود که بی پروا به دلیل بدهکاری مراکز خدمات دهنده مبادرت به قطع برق مراکز آموزشی و اداری اش می نمایند و موارد مشابه آن که به رسم امانت از ذکر آن معذوریم.
در پایان سخنی با استاندار محترم جناب دکتر مقتدایی داریم: که در جلسه شورای آموزش و پرورش استان عنوان نموده اند که نگذاریم کمبودها موجب کم کاری شوند.
جناب استاندار! اقشار فرهنگی خوزستان با شناخت از فعالیت ها و دلسوزی و پشتکار و جدیت مدیرکل آموزش و پرورش خوزستان و با ذرس قاطع و ایمانی قلبی آگاهند که علیرغم تمامی کمبودها و کم لطفی برخی از موسسات و شرکت ها که می توانستند و می توانند بازوی توانمندی برای پیشبرد اهداف مقدس آموزش و پرورش استان خوزستان باشند ولی متاسفانه اهتمام نمی ورزند، ایشان توانسته اند موجبات بالندگی و پیشرفت آموزش و پرورش را در زمانی کوتاه از انتصابشان فراهم آورند.
در استانی که با دارا بودن و تمرکز هشتاد درصد صنایع پول ساز بایستی قطب و پایتخت فرهنگی کشور باشد چرا اینگونه باید بحث نیاز مطرح باشد در حالی که در سایر استان ها اگر یک بندرگاه و یا پالایشگاه و کارخانه پتروشیمی وجود می داشت به تنهایی می توانست مشکلات مالی را در آن استان مرتفع نماید به عنوان مثال استان اصفهان نمونه بازار آن می باشد.
بنابراین به مصداق خواستن توانستن است و با توجه به موقعیت حساس ویژه استان خوزستان که همواره مهد تمدن و فرهنگ در خاورمیانه بوده است انتظار می رود تمامی متولیان از استاندار فهیم تا سایر دست اندرکاران و مسئولین استان و مدیران کل برای تحقق بیانات رهبر معظم انقلاب با همدلی و همزبانی و با حمایت جدی از برنامه های آموزش و پرورش در استان و تحقق آنها که موجب ارتقاع و رشد و شکوفایی بیش از پیش فرهنگ در استان خوزستان را فراهم می آورد تلاش و ممارست نماییم.